۰۰/۰۴/۱۴

کلیپ تصویری | تفریح زیبای امیرالمؤمنین(ع)

شناسنامه

• تولید: بیان معنوی
• زمان: 04:57
• منبع: چگونه با عبادت تفریح کنیم؟/ ج4

• دریافت با کیفیت (پایین(13مگابایت) | متوسط(20مگابایت) | بالا(107مگابایت) | صوت)

• آپارات | یوتیوب

متن:

یک کسی هست به نام آقای نوف روایت قشنگی دارد. می‌گوید «رَأیتُ أمیرَ المُؤمِنینَ صَلواتُ اللّهِ عَلَیهِ مُوَلِّیا مُبادِرا»؛ پشت کرده به همه دارد می‌رود با سرعت و اشتیاق به سوی یک کاری. دیدی یک کسی دنبال یک چیز است که دوست دارد برود بقیه را چه‌جوری ترک می‌کند؟ هی ده مرتبه برنمی‌گردد بگوید خداحافظ. اصلاً انگار مثل تیری که از چلۀ کمان رها بشود ها! این توصیف طرز رفتن امیرالمؤمنین از میان آن جمع است. «فقُلتُ: أینَ تُریدُ یا مَولایَ؟» کجا می‌خواهی بروی؟ یک نصف شبی بوده امیرالمؤمنین علی(ع) دید رفت، آقا رفت! آقا کجا می‌روی؟ آقا می‌خواهد بفرماید من می‌خواهم بروم نماز شب بخوانم عبادت کنم عبارتش را ببین. «دَعنی یا نَـوفُ» ولم کن نوف؛ «إنَّ آمالی تَقَدَّمُنی فی المَحبوبِ»؛ آرزوهای من دارد من را می‌کشد به سوی محبوب. الهی دورت بگردم، عبادت را رفتن به سوی آرزوهایت می‌دانی آره؟ الهی دورت بگردم خب معلوم است این عبادت برای تو تفریح است.

 «فقُلتُ: یا مَولایَ، و ما آمالُکَ؟» گفتم مولای من، آرزوهای تو چیست؟ «قالَ : قد عَلِمَها المَأمولُ و استَغنَیتُ عَن تَبیینِها لِغَیرِهِ»، اویی که باید بداند، اویی که خودش آرزوی من است خودش می‌داند، نیاز ندارم به کسی بگویم. ببین چقدر طرز حرف‌زدن امیرالمؤمنین را ببین. اصلاً همین بود ها! اصلاً امیرالمؤمنین همین بود. بعد نوف می‌گوید من گفتم «یا أمیرَ المُؤمِنینَ ، إنّی خائفٌ عَلى نَفسی»؛ دید امیرالمؤمنین کجاست، به خودش نگاه کرد، گفت خب من می‌ترسم از خودم! ببینید نوف هم آدم حسابی بود. دید امیرالمؤمنین آرزوهایش کجاست، تفریحش چیست، گفت من می‌ترسم از حرصی که به دنیا دارم. من آن حرص تو را برای عبادت ندارم، نمی‌فهمم، چه‌کار کنم؟

 حضرت تعجب کرد. «فقالَ لی: و أینَ أنتَ عَن عِصمَةِ الخائفینَ، و کَهفِ العارِفینَ؟!» حضرت فرمود چرا از خودِ خدا کمک نمی‌گیری؟ او پناه می‌دهد. اگر واقعاً می‌ترسی، او ترسوها را پناه می‌دهد ترس‌شان را برطرف می‌کند. خب از خودش کمک بگیر! کهفِ العارفین است. تو فهمیدی وضعت خراب است؟ تو فهمیدی آنجا خوب است؟ کهفِ العارفین است، خودش پناه می‌دهد، چرا از من سؤال می‌کنی؟ چه مکالمۀ سطح بالایی واقعاً. خیلی قشنگ و عارفانه است.

«فقُلتُ : دُلَّنی عَلَیهِ»، گفتم خب راهنمایی کن من چه‌جوری بروم پیشَش؟ من اصلاً نمی‌دانم چه‌جوری سخنان امیرالمؤمنین را بخوانم. فرمود: «اللّهُ العَلِیُّ العَظیمُ تَصِلُ أمَلَکَ بِحُسنِ تَفَضُّلِهِ»؛ ببین این‌جوری عبادت می‌شود تفریح ها! نگاه امیرالمؤمنین را ببینید. خدای علیّ عظیم تو را به آرزویت می‌رساند! مگر نمی‌خواهی این‌جوری بشوی؟! برو ازش بخواه! خدا تو را به آرزویت می‌رساند. مگر نمی‌خواهی مثل من عبادت بکنی؟!

 حالا حضرت که مثل من هیچ‌وقت نمی‌گوید که! منم که هیچ‌وقت نمی‌زند، من دارم این‌جوری توضیح می‌دهم. مگر نمی‌خواهی مثل آقا عبادت کنی؟! خودِ خدا تو را به آرزویت می‌رساند. عبادت چیست؟! عبادت چیست فدایتان بشوم؟ عبادت این است که سرِ آرزوهایت با خدا صحبت بکنی و خدا تو را به آرزوهایت برساند. ای خدای من! چرا عبادت تفریح است؟ آره؟!