زندگیها با خیالپردازیهای شیرین شروع و با واقعبینیهای تلخ بر خلاف خیالپردازیها به پایان میرسد. خوشبخت کسی است که خیالاتش به واقعیت تبدیل شود.
اگر میگفتیم «ای خدای مهربان»، دلها بیشتر به نماز جذب نمیشد؟
خیالپردازی مانند تنفس در هوای معطر و مسموم است؛ هر چه بیشتر استنشاق شود بیشتر بیحس میکند، تا به مرگ خاموشِ همۀ استعدادها و فرصتها ختم میشود
اگر دینداران از ارزش و اهمیت حیات، بیشتر سخن بگویند، بسیاری از سوءتفاهمها نسبت به دین از بین میرود و دینگریزیِ به خاطر دنیا کاهش پیدا میکند.
تفکر لیبرالی سالهاست که این کشور را زمینگیر کرده و هیچ دولتی هم از این تفکر فاصله نگرفته است، درحالیکه ما تفکر دیگری لازم داریم؛ در این زمینه به تولیدِ دانش نیاز هست.
خداپردازان از اندیشیدن دربارۀ تقرب به خدا و دوستان خدا و رضوان الهی لذتی میبرند که خیالپردازان از تجربۀ شیرینیهای دنیا این لذت را نمیبرند.
آموزش دین را از اثبات خدا شروع نکنیم، بلکه از نیاز انسان به حیات آغاز کنیم؛ حیاتی که میتواند هر انسانی را به هوس بیندازد و او را به خدا نیازمند کند.
در مدت زمانی که خیالپردازان سعی میکنند از خیالات خود لذت ناقص ببرند و بعد سرخورده بشوند، خداپردازان از حرکت واقعی به سوی خدا لذت کامل میبرند.