اهمیت آرامش در زندگی مشترک(3)
چگونه آرامش را در زندگی مشترک حفظ کنیم؟
آرامش در زندگی مشترک یک اصل بسیار مهم است. قرآن هم هدف اصلی ازدواج را رسیدن به آرامش مطرح میکند. لذت و شادی، عشق و محبت، رشد و شکوفایی، همگی در سایۀ آرامش بدست میآیند.
آرامش در زندگی مشترک یک اصل بسیار مهم است. قرآن هم هدف اصلی ازدواج را رسیدن به آرامش مطرح میکند. لذت و شادی، عشق و محبت، رشد و شکوفایی، همگی در سایۀ آرامش بدست میآیند.
شکوفایی و کشف استعدادهای درونی و رشد معنوی انسان در سایۀ آرامش امکانپذیر است. انسان تا آرامش نداشته باشد، شکوفایی استعداد و رشد معنوی چندانی هم پیدا نخواهد کرد. و منشاء و سرچشمۀ اصلی این آرامش، خانواده است.
معمولا انتظار ما از یک زندگی مشترک این است که ما را به لذت و شادی برساند، در حالی که اگر ما را به آرامش برساند، لذت و شادی در زندگی ما بیشتر خواهد شد. زیرا همیشه مقدمه هر نوع لذت و شادی در زندگی آرامش است. شتابزدگی در رسیدن به لذت و شادی، موجب از بین رفتن آرامش، و در نتیجه کاهش لذت در زندگی میشود؛ و در مرحلۀ بعد، همین کاهش لذت، باعث ناآرامیهای بیشتر میشود. قرآن کریم به صراحت هدف از تشکیل زندگی مشترک را رسیدن به آرامش معرفی میکند: «...خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها»
یک خانم و آقای دانشجو (یک زوج جوان) که هر دو در مقطع کارشناسی ارشد درس میخواندند، در دانشگاه تهران پیش بنده آمدند و گفتند: ما بعد از چند سال که از ازدواجمان میگذرد، میخواهیم بچهدار شویم اما نمیدانیم واقعاً آمادگی تربیت فرزند را داریم و آیا میتوانیم مسئولیت تربیت فرزند را به عهده بگیریم یا نه؟!
یهودیهای صهیونیزم، وقتی میخواستند ملتهای مسیحی را از هم متلاشی کنند، تا بتوانند سرپرستی آن جوامع را به دست بگیرند، یکی از کارهایی که کردند این بود که در جوامع مسیحی «حرمت پدر» را شکستند. گاهی حرمت پدر را به عنوان ظلم به زن، و گاهی به این عنوان که مقابل خواستههای فرزندان میایستند، شکستند.
هر چه مردسالاری، به معنای منطقی و معقول کلمه جا بیفتد، طبیعتاً برکاتی خواهد داشت. پدری که حرمت داشته باشد، اتفاقاً احساس مسئولیت بیشتری پیدا میکند که مبادا ظلم بکند. اگر به یک مرد شریف بگویند: «آقا تو پدر هستی، یعنی رئیس و صاحب اختیار این خانوادهای» خیلی خودش را جمع میکند، و دیگر ظلم نخواهد کرد.
هر چه مردسالاری، به معنای منطقی و معقول کلمه جا بیفتد، طبیعتاً برکاتی خواهد داشت. پدری که حرمت داشته باشد، اتفاقاً احساس مسئولیت بیشتری پیدا میکند که مبادا ظلم بکند. اگر به یک مرد شریف بگویند: «آقا تو پدر هستی، یعنی رئیس و صاحب اختیار این خانوادهای» خیلی خودش را جمع میکند، و دیگر ظلم نخواهد کرد.
هر چه پایگاه و جایگاه پدر در خانوادهها و جامعه ما تقویت شود، در واقع پایگاه ولایت مستحکم خواهد شد و مردم از نظر روانی و ذهنی، آمادگی پذیرش ولایتشان، بالاتر میرود.
یکی از تفاوتهای اساسی بین محبّت مادر و پدر اینست که چون محبّت مادر به سهولت ابراز میشود، به شهرت رسیده. اما محبّت پدر چون معمولاً به سهولت ابراز نمیشود، آن شهرت را ندارد. اگر ما این محبّت پدر به فرزند را، قدرشناسی کردیم، تازه فرمایش پیامبر(ص) که فرمود: «من و علی پدران این امّت هستیم» درک خواهد شد. شاید یکی از اسرار اینکه خداوند اینقدر حرمت پدران را در احکام و اخلاق سفارش کرده، این باشد که این محبت پنهان، حرمتش از جهاتی، مهمتر است.
علت شهرت محبت مادر، و غربت محبت پدر/ فرزندان باید به مادر خود محبت کنند، اما آن چیزی که باید بشناسند محبّت پدر به فرزند است/ ارتباط درک محبت پدر و افزایش حرمت پدر با موضوع ولایت و امامت