وقتی آمریکاییها آمدند پشت تنگهی هرمز در اواخر جنگ، مقامهای لشکری و کشوری رفتند خدمت امام که با آمریکاییها چه باید کرد؟
اگر من خداى نخواسته، یک وقتى دیدم که مصلحت اسلام اقتضا مى کند که یک حرفى بزنم، مى زنم و دنبالش راه مى افتم و از هیچ چیز نمى ترسم بحمد اللَّه تعالى. و اللَّه، تا حالا نترسیده ام [ابراز احساسات حضار]. آن روز هم که مى بردنم، آنها مى ترسیدند؛ من آنها را تسلیت مى دادم که نترسید. [خنده حضار] نمى ترسم و نترسیده ام...
کسى که خدا را یاد کند و مشتاق دیدارش نباشد، در واقع، خویش را ریشخند کرده است.
محکم بایستید در مقابلشان. مسائل را بهطورجدی و بهطور اینکه یک ابرقدرت با یک ابرقدرت دارد صحبت مى کند؛ نه یک ضعیف با یک قوى. ما الآن هیچ ضعفى از خودمان نشان نمى توانیم بدهیم، و نمى دهیم و ابرقدرتها هم کنار زده ایم؛ و خودمان هم مستقل داریم کار خودمان را انجام مى دهیم.
امام خمینی(ره): بیشتر از هر چه گوش کردن به تغنّیات سلب اراده و عزم از انسان مىکند.
امام خامنهای: برادران! نظام را باید بر پایۀ تقوا حفظ کرد؛ راه تقوا هم ذکر خداست. آقایان وزرا، آقایان نمایندگان، آقایان مدیران گوناگون کشور، مسئولان قضایی کشور، خودشان را بینیاز از دعا و نافله و ذکر و توجه و توسل و گریه و انابه به پروردگار ندانند.