عفاف یعنی حیا کردن از ورود حریم خصوصی دیگران و نخوردن غذای دیگران حتی در گرسنگی! عفاف یعنی پذیرفتن محدودیتهای منطقی، همراه با لبخند رضایت و سکوتِ بدون شکایت. آدم عفیف به خودش اجازه نمیدهد در قبال ریخته شدن آبرویش به لذتی دست پیدا کند و نزد خودش هم آبروی خودش را نمیبرد.
مسئولیت اجتماعی مانند صدقه دادن، مسئولیت سیاسی مثل ریشۀ فقر را کندن. مسئولیت اجتماعی مثل عیادت از مریضها، مسئولیت سیاسی مثل تلاش برای بنیانگذاری حاکمیتی که انقدر آرامش و رفاه در آن باشد که کمتر کسی مریض شود.
خب کدام مهمتر و ارزشمندتر است؟ اینها را باید از کودکی به بچهها یاد داد تا هیچکس در عرصۀ سیاست بیتفاوت نباشد و یک مشت قدرتطلب نتوانند مردم را فریب دهند.
انسان بیش از راحتی به انرژی احتیاج دارد و بیش از رنج باید از افسردگی فرار کند. اگر رنج همراه با انرژی باشد و به انسان نیرو ببخشد، خیلی بهتر از راحتی است که موجب سستی و افسردگی انسان باشد. همانطور که انسان بیش از لذت به شادی نیازمند است. و لذتی که به اندوه منجر شود بیارزش است.
خدایا! ما در کوچههای بنبست زندگی اسیریم، قبل از آنکه به انتهای بنبست ها برسیم ما را از مسیرهای بیفرجام بازگردان. خدایا! ما ثروتها و داراییهایمان را برای به دست آوردن فقر و فلاکت میفروشیم، قبل از اینکه غارتگران، هستی ما را ببرند تو خودت دارایی ما را بخر که بهترین خریدار ما تویی.
ماجرای جالب دزدی که از امیرالمومنین(ع) دزدی کرد!/ برو ببین میتونی دل بعضی از زلزلهزدهها را شاد کنی؟
ترسیدن از نافرمانی خدا، انسان را نسبت به دیگر خطرات زندگی شجاع میکند. و نگرانی از دوری از خدا، به زندگی پرتلاطم انسان آرامش میدهد.
اینکه اگر کسی خدا را فراموش کند، خود را نیز فراموش خواهد کرد؛ بدترین بلایی است که میتواند بر سر انسان بیاید. خودفراموشی وضعیتی است که هیچ انسان خودخواهی حاضر نیست بپذیرد. اگر خودت را فراموش کنی هیچگاه نمیتوانی برای حفظ منافعت قدمی برداری و دائماً به ضرر خودت اقدام خواهی کرد.