این راهی که در اقتصاد پیش گرفتند این راه اسلامی نیست؛ مبادا کسی خدایی ناکرده بگوید اسلام نمیتواند کشور را اداره کند!
اِصْبِرْ نَفْسَکَ عَلَى اَلْحَقِّ فَإِنَّهُ مَنْ مَنَعَ شَیْئاً فِی حَقٍّ أُعْطِیَ فِی بَاطِلٍ مِثْلَیْهِ
وقتی آمریکاییها آمدند پشت تنگهی هرمز در اواخر جنگ، مقامهای لشکری و کشوری رفتند خدمت امام که با آمریکاییها چه باید کرد؟
اگر من خداى نخواسته، یک وقتى دیدم که مصلحت اسلام اقتضا مى کند که یک حرفى بزنم، مى زنم و دنبالش راه مى افتم و از هیچ چیز نمى ترسم بحمد اللَّه تعالى. و اللَّه، تا حالا نترسیده ام [ابراز احساسات حضار]. آن روز هم که مى بردنم، آنها مى ترسیدند؛ من آنها را تسلیت مى دادم که نترسید. [خنده حضار] نمى ترسم و نترسیده ام...
کسى که خدا را یاد کند و مشتاق دیدارش نباشد، در واقع، خویش را ریشخند کرده است.
محکم بایستید در مقابلشان. مسائل را بهطورجدی و بهطور اینکه یک ابرقدرت با یک ابرقدرت دارد صحبت مى کند؛ نه یک ضعیف با یک قوى. ما الآن هیچ ضعفى از خودمان نشان نمى توانیم بدهیم، و نمى دهیم و ابرقدرتها هم کنار زده ایم؛ و خودمان هم مستقل داریم کار خودمان را انجام مى دهیم.