مستندات | آیت الله جوادی آملی: چهار تا بانکی بیعرضه به نام دین جامعه را بههم زدند!
شناسنامه
- عنوان: مشکلات اقتصادی کشور
- زمان: 97/06/15
- صوت: دریافت
آیت الله جوادی آملی:
همۀ ما معمّم هستیم. همۀ ما مسئلهدانها همۀ ما میگوییم این راهی که در اقتصاد پیش گرفتهاند این راه اسلامی نیست؛ مبادا کسی خدایی ناکرده بگوید اسلام نمیتواند کشور را اداره کند! چهار تا بانکی بیعرضه به نام دین جامعه را بههم زدند. وگرنه این همۀ ما میگوییم این اسلامی نیست دیگر. هر کس به شما گفت بفرمایید این کارهایی که دارند مال اسلام نیست! مبادا کسی خدایی ناکرده با اسلام نمیتواند اداره کند. اختلاس مال اسلام نیست، نجومی مال اسلام نیست، باندبازی مال اسلام نیست. خب شما دو تن طلا را گرفتی برای چی؟ این کار موشهاست دیگر.
اگر چنانچه ذات اقدس اله در قرآن کریم این را راه را به ما نشان داد ما باید بگوییم راه اسلام این است. بخشهای وسیعی هم به عهدۀ خود مردم است، این همه احتکارها را کی میکند؟ این احتکارها فلج کردن نظام اقتصادی است؛ اینها را کی میکند؟ ما هم ماه مبارک رمضان روزه میگیریم، هم پسفردا که محرم است عزاداری میکنیم. آخر اینها به ما شرف دادند، عزّت دادند، کرامت دادند، معنویت دادند. اینها را ما باید هم بدانیم، هم با تمام جان لمس بکنیم، هم به مردم بگوییم که خدا فرمود یک عدّه موش جامعه هستند، یک عدّه پرواز کنندۀ کبک و کبوتر.
همۀ ما میدانیم وقتی وجود مبارک رسول گرامی(ع) از مکّه به مدینه آمده حکومت تشکیل داد، بقیۀ مسلمانها که در مکّه بودند در کمال زحمت بودند. اینها نه رهبری داشتند در مکّه که با او بتوانند زندگی کنند، نه مشکلاتی داشتند. خواستند از مکّه به مدینه مهاجرت کنند. یک مقدار زمین داشتند، خانه داشتند، مال غیر منقول داشتند کسی از اینها نمیخرید. یک مقدار فرش و اثاثیه داشتند کسی اجازه نمیداد که اینها با فرششان منتقل بشوند به مدینه. آنجا هم که غیر از ذلّت چیز دیگر نبود. آیه نازل شد «وَکَأَیِّن مِّن دَابَّةٍ لَّا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ یَرْزُقُهَا وَإِیَّاکُمْ»؛ فرمود مردم! خدا شما را آفرید. روزی شما را آفرید. در آیۀ شش سورۀ مبارکۀ هود که ما دهها بار در همین حسینیه و مسجد این را عرض کردیم؛ فرمود تمام جنبندهها عائلۀ من هستند. شما چیکار دارید خرس قطبی شش ماه باید زیر برف بخوابد. من اینقدر باید بهش بدهم که این شش ماه بخوابد، تو چیکار داری؟
فلان مار و عقرب نیش دارند. به تو چه؟ من خلق کردم، عائلۀ من است. با ألا تعبیر کرده. هیچ ماری گرسنه نماند، هیچ عقربی گرسنه نماند. هیچ خوک نجس العینی گرسنه نماند. «عَلَی اللهِ رزقُها». منتها باید به مردم بفهمانیم این آیه نازل شد. این آیه بعد از نزولاش مهاجرین را راه انداخت. فرمود کسانی که روزی خدا را میخورند دو قسم است. «وَکَأَیِّن مِّن دَابَّةٍ لَّا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ یَرْزُقُهَا وَإِیَّاکُمْ»؛ فرمود به اینکه پرندهها، جنبندهها، حیوانات دو قسمت هستند. بعضیها اهل پسانداز و ذخیره هستند، بعضی آزادانه زندگی میکنند. آن کبک و کبوتر به هزارها مرغی که به طمع این تالابها صدها کیلوتر را بال میزند با دست خالی میآیند با دست خالی بر میگردند در مقصد روزیشان تأمین، در بین راه روزیشان تأمین، در مبدأ روزیشان تأمین، فرمود آن پرندههایی که اهل پسانداز و ذخیره نیستند من روزی میدهم.
آن حیواناتی که اهل ذخیره هستند مثل موش، آنها را هم من روزی میدهم. شما موشوار زندگی نکنید، مثل کبک و کبوتر زندگی کنید. شما میبینید میلیاردها ماهی توی اقیانوسها از یک سمتی به سمتی، اینها مگر اهل بانک هستند؟ بانکدار هستند؟ ذخیره دارند؟ اینها صبح پا میشوند به امید خدا تا شب روزیشان تأمین است. میلیونها پرنده اینطور هستند، کبکها اینطور است، کبوترها اینطور است، گنجشکها اینطور است، بلبلها اینطور است. وقتی این آیه نازل شد، چون آنها باور داشتند حرف خدا را، گفتند ما بال بال میزنیم میرویم مدینه. بال، با دست خالی یعنی با دست خالی! بال زدند از مکّه آمدند مدینه شدند جزو مهاجرین، این همه آیات و عظمت در مدح مهاجرین است. این کبوتروار و کبکوار زندگی کرده. آنی که دو تن طلا تهیه میکند موشوار زندگی کرده. شما میبینی شهر مذهبی ما هم قم آنجا میبینید انبار احتکار در میآید. این برای چیست؟
یکوقت هست روزی مردم است، مشکل نظام نیست، یکوقت هست جهنّم ابد و ازل است خدایی ناکرده این نظام آسیب ببیند مگر خدا میگذرد از ما؟! مگر این شهدا میگذرند از ما؟ ما شرمندۀ اینها هستیم، در کنار سفرۀ اینها هستیم. اگر شما میبینید توی آنجا مسیحیت از قرآن خبر میدهد، توی آنجا یهودیت از قرآن خبر میدهد، به برکت این خون پاک شهداست دیگر. مگر ما را رها میکنند؟! فرمود چرا مثل موش زندگی میکنید؟ مثل یک کبک زندگی کنید، مثل کبوتر زندگی کنید. مهاجرین باور کردند این را. شما فکر مثل مهاجر صبح بار دارد از مکّه به مدینه بیاید کسی به او اجازه نمیداد که، اثاث بردارد که. با دست خالی بار زدند آمدند. مثل همین مرغها.
-
«وَکَأَیِّن مِّن دَابَّةٍ لَّا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ یَرْزُقُهَا وَإِیَّاکُمْ»؛ اینها که انبارهای ذخیره میکنند جواب خدا را چی باید بگویند؟ یکوقت گران کردن است، یکوقتی با نظام در افتادن است! این است دیگر.