سخنرانی هفتگی در هیئت محبین امیرالمؤمنین(ع)/ قسمت دوم مباحث «تنها مسیر»-ج6
گاهی عدم تمرکز و سرگردانی انسان ناشی از خواستههای برآورده نشدۀ دل است/ بهجای اتکاء به کارهای خوبمان، به توبۀ خودمان اتکاء کنیم
- مکان: تهران - مسجد امام صادق(ع) - میدان فلسطین
- زمان: 1392/12/02
- انعکاس در:
- پی دی اف: A5 | A4
- اینفوگرافیک: پیشنهاد دهید
- صوت: دانلود | بشنوید
- کلیپ صوتی: پیشنهاد دهید
با پایان یافتن بخش اول مباحث بسیار مهم «تنها مسیر» که از ابتدای ماه مبارک رمضان توسط حجت الاسلام پناهیان آغاز شده بود، بخش دوم این مباحث که شامل برخی از نکات تکمیلی و مراحل عالی مبارزه با هوای نفس است، آغاز شد. جلسات هفتگی «تنها مسیر» جمعه شبها در مسجد امام صادق(ع) واقع در میدان فلسطین برگزار میشود. در ادامه گزیدهای از مباحث مطرح شده در ششمین جلسه از قسمت دوم مباحث «تنها مسیر» را میخوانید:
خیلی بد است که انسان متکبر و حسود باشد اما خودش نداند که متکبر و حسود است
- موضوع بحث ما در سلسله جلسات اخیر، «هوای نفس پنهان» است؛ یعنی یک عیبهایی در ما هست یا یک تمایلات بدی داریم اما آنها را رو نمیکنیم به حدّی که کمکم خودمان هم آنها را انکار میکنیم و حتی از آنها خبردار هم نمیشویم. این خیلی بد است که انسان متکبر باشد اما نفهمد که متکبر است، یا حسود باشد ولی نفهمد حسود است، یا بخیل باشد ولی نفهمد که بخیل است یا سوء ظن به خدا داشته باشد ولی متوجه این مسأله نباشد.
- یکی از چیزهای مهمی که پیامبر اکرم(ص) برای امت خودشان از آن میترسیدند، شهوات مخفی یا هوای نفس پنهان بوده است: «إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَى أُمَّتِی مِنْ بَعْدِی هَذِهِ الْمَکَاسِبُ الْحَرَامُ وَ الشَّهْوَةُ الْخَفِیَّةِ وَ الرِّبَا»(کافی/5/124) حضرت در این روایت شهوت خفی را در کنار رباخواری و کسب حرام قرار دادهاند. رسول خدا(ص) در روایت دیگری میفرماید: «شهوت خفی و ریا در حد شرک است؛ الشّهوة الخفیّة و الرّیاء شرک»(نهجالفصاحه/ص540) در اینجا شهوت خفی را در کنار «ریا» قرار میدهند. در روایت دیگری آمده است: أَخْوَفَ ما أَخافُ علیکم الرِّیاءُ و الشَّهْوَةُ الخفیَّة.(شرحابنابیالحدید/19/167)
آرامش ما نباید از باب «خوب بودنِ ما» باشد/ بهجای اتکاء به کارهای خوبمان، به توبۀ خودمان اتکاء کنیم
- اهل تدین باید بدانند که با مذهبی شدن هیچوقت کار تمام نمیشود، بلکه تازه سیر و سلوک آغاز میشود. البته با طرح موضوع «هوای نفس پنهان»، نمیخواهیم منفیبافی کنیم و روحیه خودمان را تضعیف کنیم و بگوییم که خیلی وضعمان خراب است. هر نکتۀ منفی و عیبی که میبینیم در ما هست، کافی است که درِ خانۀ خدا به آن عیب اعتراف کنیم و جزء توابین قرار بگیریم و یقین داشته باشیم که «خدا توابین را دوست دارد؛ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابین»(بقره/222) یعنی هر وقت دیدید که روحیۀ شما ضعیف شده، این آیه را به یاد خودتان بیاورید و با توبه و استغفار، در آغوش رحمت و مغفرت پروردگار قرار بگیرید. اصلاً «توبه» یعنی بازگشت ملتمسانه و متضرعانه به سوی خدا، همینکه با قلبمان به سمت خدا برگردیم میشود توبه؛ انگار خدا غیر از این توبه از بندهاش چیزی نمیخواهد که میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابین» یعنی ارزش توبۀ ما از کارهای خوبی که انجام دادهایم بیشتر است. پس بهجای اتکاء به کارهای خوب خودمان، به توبۀ خودمان اتکاء کنیم.
- چیزی که باید به ما روحیه و آرامش بدهد این است که خداوند توبۀ ما را میپذیرد، لذا سعی کنیم همیشه در حال توبه و استغفار باشیم. اما اگر نخواهیم از باب توبه و استغفار آرامش بگیریم، بلکه بخواهیم از باب «خوب بودن خودمان» آرامش بگیریم، اشتباه کردهایم؛ چنین چیزی در منظومۀ معارف دین نیست. پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «مؤمن هر عیبی را که در خودش از بین ببرد، عیب دیگری برایش آشکار میشود؛ فَإِنَّهُ لَا یَنْفِی مِنْهَا عَیْباً إِلَّا بَدَا لَهُ عَیْبٌ»(کافی/2/147)
- همۀ ما عیوب پنهان و آشکاری داریم. خداوند میفرماید: « خودتان را پاک و تزکیهشده ندانید؛ فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ»(نجم/32) پس بحث ما نداشتن عیب نیست، بلکه بحث ما مبارزۀ دائمی با این عیوب است و اینکه نگذاریم عیبی در وجود ما پنهان بماند و ما از آن غافل باشیم. مهم این است که ما یک حرکت و مبارزۀ مداوم با هوای نفس را برای خودمان برنامهریزی کنیم که این حرکت تا آخر عمر ادامه داشته باشد. بنا نیست ما به جای خاصی برسیم، بلکه همین حرکت و تداوم در این مسیر برای ما شیرین است.
شهوت پنهان بدیای است که انسان در خود پنهان کند هرچند به آن عمل نکند/کسی که از خودش راضی است عیبهای خودش را نمیبیند
- در این جلسه میخواهیم یکمقدار دربارۀ عیوب پنهان و مخفی بودن عیوب در وجود انسان صحبت کنیم و به اصل عیوب پنهان، بیشتر توجه پیدا کنیم. در کتاب «تاج العروس» که یکی از کتب لغت است، در توضیح شهوت خفیه چنین آمده است: «شهوت مخفی هر چیزی از گناه است که صاحبش آن را پنهان میکند، و بر آن اصرار دارد اگرچه به آن عمل نکند (هنوز موقعیتی برای بروز آن پیدا نکرده است)؛ کلُّ شیءٍ من المَعاصِی یضْمِرُه صاحِبُه و یصرُّ علیه و إن لم یَعْمَلْ»(تاجالعروس/19/588) بعضیها یک چیز بد را دوست دارند اما موقعیت آن گناه برایشان پیش نیامده و اگر موقعیتش پیش بیاید انجام میدهند.
- بعضیها چیزهای بدی را دوست دارند ولی آنقدر آن را پنهان کردهاند که از دید خودشان هم پنهان شده است. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «کسی که از خودش راضی است عیبهایش از او پنهان است؛ الرَّاضِی عَنْ نَفْسِهِ مَسْتُورٌ عَنْهُ عَیْبُهُ»(غررالحکم/ص118) حضرت در روایت دیگری میفرماید: «از بدترین و شدیدترین عیوب آدم این است که عیوب خودش را نشناسد؛ مِنْ أَشَدِّ عُیُوبِ الْمَرْءِ أَنْ تَخْفَى عَلَیْهِ عُیُوبُه»(غررالحکم/ص673) و در جای دیگر میفرماید: «بر حماقت یک انسان همینقدر بس، که به عیوب مردم نگاه کند ولی به عیوب پنهان خودش نگاه نکند؛ کَفَى بِالْمَرْءِ غَبَاوَةً أَنْ یَنْظُرَ مِنْ عُیُوبِ النَّاسِ إِلَى مَا خَفِیَ عَلَیْهِ مِنْ عُیُوبِه»(غررالحکم/ص522) منظور از نگاه کردن به عیوب مردم این است که انسان خودش را مشغول عیوب دیگران کند. حضرت میفرماید: «خوشا به حال کسی که پرداختن به عیوب خودش او را از پرداختن به عیوب مردم بازدارد؛ طُوبَى لِمَنْ شَغَلَهُ عَیْبُهُ عَنْ عُیُوبِ النَّاس»(نهجالبلاغه/خطبۀ 176)
- امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «کسی که نقص دارد، عیبش از او پوشیده است؛ الْمَنْقُوصُ مَسْتُورٌ عَنْهُ عَیْبُهُ»(غررالحکم/ص61) اصلاً اینجا انگار اصل بر مخفی بودن عیوب گذاشته شده است، گویا اصل بر این نیست که انسانی که نقصی دارد، عیب خودش را بفهمد.
امام رضا(ع): یکی از چهار برنامۀ اصلی روزمره شما باید پیدا کردن عیوب خود با کمک دوستانتان باشد
- امام رضا(ع) میفرماید: «شما ساعات خودتان را به چند قسمت تقسیم کنید، یک زمانی را برای مناجات با خدا قرار دهید، زمانی را هم برای امر معاش و کار و کسب قرار دهید(تحصیل هم برای محصلین میتواند جزء همین زمان محسوب شود) و زمانی را برای آسایش، خوابیدن، غذا خوردن و لذات خود قرار دهید، و یک زمانی را هم برای معاشرت با برادران مورد اعتماد خود قرار دهید، کسانی که عیوب شما را به شما بگویند؛ أَنْ یَکُونَ زَمَانُکُمْ أَرْبَعَ سَاعَاتٍ سَاعَةً مِنْهُ لِمُنَاجَاتِهِ وَ سَاعَةً لِأَمْرِ الْمَعَاشِ وَ سَاعَةً لِمُعَاشَرَةِ الْإِخْوَانِ الثِّقَاتِ وَ الَّذِینَ یُعَرِّفُونَکُمْ عُیُوبَکُمْ وَ یَخْلُصُونَ لَکُمْ فِی الْبَاطِنِ وَ سَاعَةً تَخْلُونَ فِیهَا لِلَذَّاتِکُمْ وَ بِهَذِهِ السَّاعَةِ تَقْدِرُونَ عَلَى الثَّلَاثِ السَّاعَات»(فقه منصوب به امام رضا(ع)/ص337) یعنی یک برنامه از چهار برنامۀ اصلی زندگی ما باید این باشد که با رفقای خودمان بنشینیم و روی عیوب خودمان کار کنیم و از دوستان خود بخواهیم که عیوب ما را به ما بگویند. امام صادق(ع) میفرماید: «بهترین دوستان من کسانی هستند که عیوب مرا به من هدیه کنند؛ أَحَبُ إِخْوَانِی إِلَیَ مَنْ أَهْدَى إِلَیَّ عُیُوبِی»(کافی/2/639) متاسفانه بعضیها هستند که ظرفیت شنیدن و پذیرفتن عیوب خود را ندارند به حدّی که گاهی یک عمر با بعضیها مراوده دارید اما جرات نمیکنید عیبشان را به آنها بگویید.
- باید این را به عنوان یک برنامۀ روزانه برای خودمان قرار دهیم که بنشینیم و به کمک دیگران به عیوب خودمان بپردازیم، عیوب خود را شناسایی کنیم تا بتوانیم آنها را برطرف کنیم. پیدا کردن و شناسایی مداوم عیوب ما، باید یک برنامۀ منظم و روزانه در زندگی ما باشد، نه اینکه فقط گاهی اوقات به عیوب خودمان بپردازیم. طبق فرمایش امام رضا(ع) ما باید برای شناسایی عیوب خودمان عملیات گروهی نیز انجام بدهیم، یعنی دور هم بنشینیم و در شناسایی عیوب خودمان به همدیگر کمک کنیم. حالا اگر رفقای ما عیوب ما را به ما نگفتند چه؟ امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «کسی که عیب تو را از تو بپوشاند، دشمن توست؛ مَنْ سَاتَرَکَ عَیْبَکَ فَهُوَ عَدُوُّک»(عیون الحکم/ص444)
همینکه عیوب پنهان خود را بشناسیم و درِ خانۀ خدا اعتراف کنیم، نصف راه بلکه تقریباً همۀ راه را رفتهایم
- خیلی مهم است که ما عیوب پنهان خودمان را بشناسیم. همینکه ما عیوب پنهان خود را بشناسیم و درِ خانۀ خدا اعتراف کنیم، نصف راه را بلکه تقریباً همۀ راه را رفتهایم. چون بنا نیست که ما کار خاصی انجام دهیم، بلکه بناست ما توبه کنیم و برویم درِ خانۀ خدا بگوییم: «من نمیخواهم این عیب را داشته باشم»
- همینکه واقعاً ناراحت باشی از اینکه فلان عیب را داری، خداوند کمک میکند تا آن عیب در وجودت از بین برود. امام کاظم(ع) میفرماید: «اینکه نفس خودت را مذمت کنی، از عبادت چهل سال برای تو بهتر است؛ ذَمُّکَ لِنَفْسِکَ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَتِکَ أَرْبَعِینَ سَنَة»(کافی/2/73)
- فهمیدن و شناختن یک عیب پنهان به طور طبیعی انسان را به سمت توبه سوق میدهد. یعنی وقتی یکی از عیوب پنهان خود را پیدا کنیم و بفهمیم که ما این عیب را داریم، طبیعی است که از بابت آن عیب، ناراحت شویم که همین ناراحتی زمینهای برای توبه خواهد بود، و طبیعی است که درِ خانۀ خدا از این عیب خودمان ابراز ناراحتی کنیم. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «از عیوب خودت ناراحت باش، و به نفس خودت غضب کن؛ تَخَلَّصْ إِلَى مَعْرِفَتِکَ نَفْسَکَ، وَ تَجْهَرُ لَهَا بِعُیُوبِهَا وَ مَقْتِکَ إِیَّاهَا»(عیون الحکم/ص106)
بعضیها بیش از حد با نفسشان رفیق و مهربان هستند
- بعضیها خیلی با نفس خودشان رفیق و مهربان هستند! و اصلاً به خودشان نهیب نمیزنند و نفس خود را مذمت نمیکنند و به آن غضب نمیکنند در حالی که رسول اکرم(ص) میفرماید: «بدترین دشمنان تو نفسی است که در بین دو پهلوی توست؛ أَعْدَى عَدُوِّکَ نَفْسُکَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیْک»(مجومۀ ورّام/1/59) با خودت مهربان نباش و آرامش خود را از ناحیۀ رفاقت و مهربانی با نفس خودت نگیر، بلکه به عیوب خودت بپرداز.
- بعضیها آنقدر با خودشان دوست هستند که اصلاً نمیشود به آنها گفت بالای چشمتان ابروست! در حالی که در روایات، بسیار مذمت شده که انسان انتقادهایی که به او میشود را قبول نکند.(به عنوان نمونه امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «کسی که هوای نفس مالک او شود(تحت فرمان هوای نفس خودش باشد)، نصیحت هیچ کسی را قبول نمیکند؛ مَنْ مَلَکَهُ الْهَوَى لَمْ یَقْبَلْ مِنْ نَصُوحٍ نُصْحا»(غررالحکم/ص650))
- تمرین کنیم که وقتی علیه ما حرف زدند برنیاشوبیم و برآشفته نشویم، حتی تمرین کنیم که درِ خانۀ خدا، علیه خودمان حرف بزنیم، سرِ هیچ نمازی نباشد که علیه خودمان حرف نزنیم. لااقل به موضوع پنهان بودن عیوب، و هوای نفس پنهان و شهوات پنهان در وجود خودمان توجه پیدا کنیم.
بیحوصلگی، عدم تمرکز، اعصابخُردی، ناآرامی و پریشانی میتواند ناشی از عیوب پنهان باشد/ گاهی عدم تمرکز و سرگردانی انسان ناشی از خواستههای برآورده نشدۀ دل است
- انسان باید عیوب پنهان خود را بفهمد، اما چگونه؟ مثلاً از روی آثار این عیوب. آثار عیوب پنهان متنوع و متعدد هستند؛ گاهی به صورت بیحوصلگی، گاهی عدم تمرکز، گاهی اعصابخُردی، گاهی ناآرامی و پریشان احوالی خودش را نشان میدهد.
- عیوب پنهان گاهی باعث میشوند انسان عصبیمزاج شود(البته غیر از عصبانیمزاج شدنی که دلایل فیزیولوژیک دارد) گاهی باعث میشوند انسان بیحال و بیحوصله شود(غیر از دلایل فیزیولوژیک) گاهی انسان تمرکز خود را برای درس خواندن از دست میدهد. دلیلش این است که دلش یک جای دیگر است که حوصله و تمرکز برای درس خواندن ندارد. چون این دل هزار تا خواستۀ نرسیده دارد لذا الان سرگردان است.
- چرا گاهی اوقات انسان قدرت تمرکز ندارد؟ چون مراکز توجهش به صورت خودآگاه یا ناخودآگاهی یک نقاط دیگری است و لذا نمیتواند آن هیجان مورد نظر را در خودش تولید کند. یکی از علائم آدم خوب این است که قدرت تمرکزش دست خودش است. این را تمرین کنید، این جزئی از زندگی ماست.
از بین بردن عیوب پنهان و «دل یکدله کردن» انسان را سرِ حال میآورد
- انسان برای اینکه از عیوب پنهان خود خلاص شود، باید برود در خانۀ خدا و به آن اعتراف کند. بگوید: «خدایا! من ناراحت هستم از که این عیب را دارم. چکار کنم؟!» اگر هم در این مناجات با خدا گریهات نیامد، لااقل ناله بزن(حالت تباکی داشته باش) و حالت تضرع داشته باش.
- اگر عیوب پنهان شما از بین برود و بعد از مدتی بتوانید همۀ دل خود را کنترل کنید، غوغا میشود. مثلاً تمرکز فوقالعاده پیدا میکنید، استعدادهای شما شکوفا میشود، به حدی که از حداقل استعدادها به جاهای بسیار بالا خواهید رسید. «دل یکدله کردن» خیلی انسان را سرِ حال میآورد.
- سعی کنیم بیشتر به عیوب پنهان خود بپردازیم چون هر چه بدبختی میکشیم از عیوب پنهان خودمان است. نباید منتظر بمانیم که این عیوب پنهان یک روزی بروز پیدا کنند و خودشان را به ما نشان دهند چون آن موقع خیلی دیر است و آن موقع انسان نمیتواند از دستش نجات پیدا کند.
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید