کلیپ صوتی | درد بی درمانی که در کمین ماست!
شناسنامه:
- تولید: بیان معنوی
- مدت زمان: 04:36
- لینک تلگرامی: اینجا
- صوت مرجع: ریشه های ولایت پذیری و ولایت گریزی/ ج5
مدت: | دریافت با کیفیت: [پایین(1MB) | متوسط(2MB) | خوب(4MB)]
متن:
ماها هیچکدام از این درد بیدرمان در امان نیستیم. ابلیس سر همین ماجرا بدبخت شد، قابیل سر همین معنا بدبخت شد. ماها هیچکدام از این درد بیدرمان در امان نیستیم!
یک آقایی هست که به نام عمروعاص که میشناسی. همۀ حرفهایی که ما در منبرها میگوییم پسر عمروعاص همه را میگفت. حرفهایی میزد عالی. همه از بکاء شدیدش در عبادت تعجّب میکردند و شبها را همیشه شبزندهداری میکرد. فهم و فقه دینیاش هم خوب بود، به مردم جواب میداد، مسئله. چهجور است نظرتان نسبت به ایشان؟
میگوید من نشسته بودم در مسجد، یکی از انصار وارد مسجد شد. رسول خدا فرمود که هر کی میخواهد به یک فرد بهشتی نگاه کند به این آقا نگاه کند. من نگاهش کردم. عجب! این چرا بهشتی است؟ سه مرتبه پیغمبر اکرم در مورد این آدم این حرف را زد. مانده بوده این با این همه عبادت چرا پیغمبر اکرم این را اهل بهشت اعلام نمیکند آن را اهل بهشت اعلام میکند؟ گفتم من باید بروم ته تویش را دربیاورم.
میگوید من رفتم خانۀ او گفتم من با پدرم دعوایم شده به پدرم گفتم من سه روز نمیخواهم بیایم خانه. من را راه میدهی خانهات؟ فرمود باشد بیا. من سه روز پیش این زندگی کردم. دیدم این بابا نه نمازهای من را میخواند، نه روزههای من را میگیرد، نه قرآن من را میخواند. بعد هم هی دقیقهای یک دفعه پیغمبر میفرماید این اهل بهشت است. هر چی صبر کردیم هیچی. بعد از سه روز آمدم بهش گفتم که فلانی راستش من با پدرم دعوایش نشده، آمدم خواستم بهانه بگیرم مهمان تو بشوم. میخواستم ببینم تو چی داری پیغمبر در مورد تو میفرماید اهل بهشت هستی؟ حالا خودت چی فکر میکنی؟ آن هم گفت من چیزی ندارم، من همین هستم. گفتم پس ما رفتیم.
داشتم میرفتم آن آقا من را صدا زد گفت من یک چیزیم میشود. میخواهی آن را بگویم شاید این باشد. گفت بگو. آخ! راز سخن ما را دارد میگوید. میگفتش که من یک روحیهای دارم. هر کی در مؤمنین یک چیزی بر من برتری داشته باشد من باهاش مشکلی ندارم. میگویم خب بهتر از من است دیگر. میگوید من بهش گفتم والله این آن چیزی است که من طاقتش را ندارم.
عبادت مبادت چندانی هم نداشته. میگفت فقط هر کی بر من برتری داشته باشد مشکل ندارم. آقا ایشان بر شما برتر هستند. باشد، نوکرش هم هستم. بگو چند نفر دیگر بر من برتر هستند ما نوکر همۀ آنها هستم. این آن ته تقوای دل است.
روزۀ هر روز را طاقت دارد، شبها هر شب بیدار عبادت طاقت دارد، بیشترین گریه را هم میکند در عبادت، قرآنخوان معرکه است، میگوید این یک دانه را طاقتش را ندارم. ما شانس آوردیم این عبدالله بن عمروعاص آدم صادقی بوده. راست و حسینی حرفش را زده. بعضیها آدمهای پیچیدهتری هستند اجازه نمیدهند خودشان هم خودشان را بفهمند. ماها رشد میکنیم رشد میکنیم، کمکم انشاءالله خوب میشویم. بگو انشاءالله. انشاءالله همۀمان خوب میشویم، همۀمان خوب میشویم، بگو انشاءالله. بعد همه کمکم مدّعی میشویم شاخ میشویم. حالا دیگر کسی زیر بار کسی نمیرود.
سختترین تبعیض در عالم تبعیض معنوی است. ابلیس سر همین ماجرا بدبخت شد. قابیل سر همین معنا بدبخت شد. روزۀ هر روز را طاقت دارد، شبها هر شب بیدار طاقت دارد، بیشترین گریه را هم میکند در عبادت، میگوید این یک دانه را طاقتش را ندارم. آماده باش هر کدام از رفقایت را ترجیح معنوی حتی به تو دادند بپذیری. همه از ما بهتر هستند. همه از ما بهتر هستند.
میفرماید هیچوقت در مورد کسی نگو «لَیسَ عَلَی شَیء». حتی انتقادی دارد باید درست بشود، اعتراضی هست عیبی ندارد، ولی از ما بهتر است. همانی که عبدالله بن عمروعاص میگفت من طاقت ندارم. میگفت این را من طاقت ندارم. همان این را تو طاقت نداری بدبخت شدی.
اصلاً عبدالله به عمروعاص خدا شاهد است از فهم و کمال هیچی کم نداشت. همین یک دانه پدرش را درآورد. آماده باش هر کدام از رفقایت را ترجیح معنوی حتی به تو دادند بپذیری.
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید