نقش هیئتها و مساجد در تأمین معیشت مردم- قسمت اول
کوچکشدنِ دولت؛ مقدمۀ اسلامیشدنِ دولت
شناسنامه:
- مکان: سر پل ذهاب
- زمان: 1396/11/20
- صوت: اینجا
- لینک تلگرامی: اینجا
- کلیپ صوتی: پیشنهاد دهید
مردمسالاری فقط مشارکت در انتخابات نیست، مردم باید در اقتصاد و معیشت هم مشارکت کنند/ همۀ امور مردم، حتیالمقدور باید بهدست «خودِ مردم» اداره بشود و نقش اندکی برای دولت باقی بماند/ وقتی مردم مسئولیت خود در ادارۀ جامعه را بر عهده نگیرند، یک دولتِ بزرگ و مشکلدار ایجاد میشود/ دولتی که زیادی قدرت و ثروت داشته باشد، دعواهای زیادی هم برای تصاحبش پیش میآید!/ «کارمندگرایی» در جامعۀ ما یک گرایش عمومی شده؛ انگار در آموزش و پرورش، تربیت افراد برای تبدیلشدنِ به یک «کارمند خوب، برای یک دولت بزرگ» صورت میگیرد نه برای تبدیلشدن به یک «کارآفرین»!
علیرضا پناهیان
- نهتنها برای کمک به محرومین و افراد آسیبدیده در بحرانها، لازم است که خودِ مردم احساس مسئولیت کنند-و به امدادرسانی توسط دولت، اکتفا نکنند- بلکه اساساً همۀ امور زندگی و معیشت مردم، حتیالمقدور باید بهدست «خودِ مردم» اداره بشود و نقش اندکی برای دولتمردان و ساختار دولتی باقی بماند، در اینصورت دولت کوچک میشود و امکان فساد هم در دولت، کم خواهد شد!
- اگر مردم در مسئولیتهای خودشان برای ادارۀ امور، حضور نداشتند و در نتیجۀ آن، یک «دولت بزرگ» شکل گرفت، آنوقت برای این دولتِ بزرگ مشکلات فراوانی پیش میآید و طبیعتاً دچار ضعف و فساد میشود و حتی قوۀ قضائیه هم نمیتواند این فسادها را کنترل کند. دولت خوب، دولتی است که کوچک باشد و در عوض، مردمش بزرگ و قدرتمند باشند.
- بهترین وضعیت جامعه این نیست که دولتی بزرگ داشته باشیم و همه، کارمندان این دولت باشند(هرچند کارمندان مرفهی هم باشند!) این با طرحی که خداوند از خلقت بشر دنبال میکند، منافات دارد و با روح کلیِ حاکم بر قوانین دین و مسئولیتپذیرفتنِ یک مؤمن و امتحانشدنِ متقین در صحنۀ عمل، منافات دارد.
- این تصور غلطی است که «دولتها باید همۀ مشکلات مردم را حل کنند و همۀ امور مردم را اداره کنند!» ما نیاز به یک انقلاب داریم؛ برای ایجاد یک دولت اسلامی مطلوب که یقیناً دولت کوچکی هم خواهد بود. مقدمۀ اسلامیشدنِ دولت این است که دولت کوچک بشود؛ مقدمهاش این نیست که همۀ کارمندان دولت، نمازخوان بشوند، یا دستکج نباشند!
- چرا باید سیاسیون برای تصدی دولت، اینقدر با همدیگر جنگ و دعوا داشته باشند؟! دولتی که زیادی قدرت و ثروت داشته باشد، دعواها و منازعات زیادی هم برای تصاحبش پیش میآید، اما وقتی عمدۀ کارها بهعهدۀ مردم باشد، قدرت و ثروت زیادی در دولت متمرکز نخواهد بود، لذا منازعات سیاسی هم کاهش پیدا میکند.
- حضرت امام(ره) در پاسخ به سؤال یکی از وزرای دولت زمان جنگ فرمود: بخش صنعت، کشاورزی، تجارت و مسکن، به خودِ مردم سپرده شود...کار مردم را بهدست کارمند ندهید!
- از یکطرف، دولتها زمینۀ لازم برای سپردن امور بهدست مردم را فراهم نکردهاند و از طرف دیگر، انگار خود ما مردم هم دوست داریم رفع مسئولیت کنیم و کسی دیگر، عهدهدار زندگی ما باشد! و بعد هم اگر او خوب رفتار نکرد؛ انتقاد کنیم و اگر خوب رفتار کرد، بگوییم: «حقمان است!»
- در فرهنگ ما «کارمندگرایی» یک گرایش عمومی شده است. شاید بهدلیل ساختار آموزش و پرورش باشد-که ساختارش از قدیم، توسط کشورهای استعماری بنا شده است- انگار تربیت افراد، برای تبدیلشدنِ آنها به یک «کارمند خوب، برای یک دولت بزرگ» صورت میگیرد نه برای تبدیلشدن به یک «کارآفرین»!
- الان در کشور ما این تلقی وجود دارد که «انسان موفق، کسی است که در یکجای خوب استخدام شود؛ چه کارمند باشد چه مدیر» (در چنین سیستمی، حتی اگر مدیر هم باشی، در واقع کارمند هستی)
- دین ما در اینباره چه میگوید؟ امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «تا میتوانی مزدگیر نباش؛ مزدبِدِه باش! روزیات را خودت در بیاور، کارمند کسی نشو!» (نهجالبلاغه/نامه ۳۱) امام صادق(ع) هم میفرماید: وقتی میتوانی خودت کارآفرین و صاحبکار خودت باشی، نباید بروی کارمند و مزدبگیر دیگران شوی! (لا یُؤاجِرْ نفسَهُ...؛ کافی/۵/۹۰)
- رهبر انقلاب میفرماید: «بسیج، تحقّق مردمسالاری دینی است. بسیج در همۀ عرصهها مظهر مردمسالاری دینی است؛ اگرچنانچه بسیج وارد اقتصاد بشود، اقتصاد میشود مردمسالار» (۱۳۹۵/۰۹/۰۳)
- مردمسالاری دینی فقط این نیست که مردم پای صندوقهای رأی بیایند، مردم باید در عرصههای دیگر، مثل اقتصاد و معیشت هم مشارکت کنند. حالا چه کسی باید مردم را فعال کند؟ بسیج در واقع یک پایگاه برای فعالسازی مردم، بهمنظور مشارکت در ادارۀ امور خودشان است. همانطور که بسیج، مشارکت مردم را برای دفاع و تأمین امنیت، در پِی داشت، بسیج میتواند مشارکت مردم را برای تأمین معیشت نیز بهدنبال بیاورد!
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید