۹۷/۰۲/۰۵ چاپ ایمیل و پی دی اف

کلیپ تصویری | بگذار روی دستانت آب بریزم

 

متن:

«مَن تَواضَعَ فی الدّنیا لِإخوانِه»؛ کسی که در دنیا برای برادرهایش تواضع کند. «فهوَ عندالله مِنَ الصّدّیقین و مِن شیعةِ علی بن ابی‌طالب حقّاً»؛ اینها شیعۀ حقیقی هستند. این داستان را امام حسن عسگری(ع) بیان می‌کنند. می‌خواهند بچه شیعه‌ها را بسپارند به دوران غیبت را، غیبت و بالاخره امام مستقیم بالای سرشان نیست. ببینید چه سفارش‌هایی دارند.

می‌فرماید «لقد ورد علی أمیرالمؤمنین» وارد شدند بر امیرالمؤمنین دو مهمان یک پدر و پسر؛ «فَقام إلیهُما»؛ حضرت بلند شد اینها را نشاند، دستور غذا دادند غذا آوردند؛ قنبر هم بود خدمت می‌کردند. بعد از اینکه غذایشان را خوردند «فَجاءَ قَنبر بطشتٍ وَ إبریقَ خَشَبٍ»؛ و یک در واقع ظرف آبی که حالا چوبی هم بود. قدیم‌ها رسم بود دیگر همان سر سفره از باب اکرام مهمان آب می‌ریختند دستشان را می‌شستند. چون با دست هم غذا می‌خوردند. «فوَثَبَ أمیرالمؤمنین علیه‏السلام و أخَذ الإبریق»؛ تا دیدند قنبر ابریق را آورد حضرت از جا جَستند بلند شدند رفتند آن را گرفتند که یک‌وقت قنبر نریزد، خودشان بریزند.

حالا مهمان هم با معرفت بود. «فتَمَرَّغَ الرجُل فی التراب»؛ یک دفعه‌ای این مرد خودش را انداخت رو خاک. گفت آقا شما؟! شما بخواهی آب بریزی رو دست من؟! خدا دارد نگاه می‌کند، علی آب بریزد رو دست من؟! حضرت فرمودند: «أُقعُد» بنشین سر جایت،  «و اغسل»، دست‌هایت را بشوی. «فان الله عزوجل یَراکَ»، چه اشکالی دارد؟ خدا دارد تو را می‌بیند، «و أخاک الذی لا یُمَیَّزُ منک و لا یتفضّلُ علیک یَخدِمُک»؛ و خدا دارد می‌بیند برادرت که از تو هیچ برتری‌ای ندارد دارد به تو خدمت می‌کند. چه اشکالی دارد؟

اینها اینجوری هستند ها! امام الائمّه اینگونه است. «فَقَعَدَ الرجُل» نشست. «و قال لهُ علی(ع)». حالا حضرت می‌خواهد آب بریزد رو دستش. این دیگر هدیۀ ویژۀ امام حسن عسگری(ع) از این قصّه برای شما. ایشان می‌خواهد آب بریزد امیرالمؤمنین رو دست او و او می‌خواهد دست را بشوید. خودش را انداخت رو خاک گفت نه! حضرت فرمود نخیر بنشین سر جایت، من ثوابش را دارم می‌برم، هیچ اشکال ندارد.

حضرت فرمود قبل از اینکه آب بریزد «أقسَمتُ علیک بعِظَمِ حقّی الذی عَرَفتَه»؛ قسم‌ات می‌دهم، به چی؟ به آن حقّ امامتی که از من قبول داری که به خاطرش تواضع کردی. قسم‌ات می‌دهم. قسم‌اش می‌دهی حضرت برای چی یا امیرالمؤمنین؟ «لما غَسَلت یدک مطمئنا کما کنت تغسل لو کان الصاب علیک قنبر»؛ همان‌جور راحت بنشینی دستت را بشویی که انگار قنبر دارد رو دستت آب می‌ریزد. قسم‌ات می‌دهم. تو تواضع کردی یا امیرالمؤمنین شما اینها، تو حقّ من را می‌شناسی، من به این حق قسم‌ات می‌دهم. راحت باش، بگذار من آب بریزم رو دستت. انگار طرف خجالت می‌کشیده می‌خواسته حالا یک ذرّه دستش را بگیرد زیر آب که انتصال امر کرده باشد. امیرالمؤمنین به ایشان می‌فرماید که تو فکر کن قنبر دارد می‌ریزد. راحت بنشین، بگذار من راحت کارم را انجام بدهم.

بعد امام حسن عسگری(ع) می‌فرماید چی؟ «فَمَنِ اتَّبَعَ عَلیًّ ذلک فهو الشیعیُّ حقّاً»؛ کسی که اینجوری از علی تبعیّت بکند این شیعۀ حقیقی است. خدایا به ما توفیق خدمت به برادران دینی‌مان عنایت بفرما.

 

نظرات

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...