کلیپ تصویری | چرا رهبری اینقدر به آینده امیدوارند؟
- تولید: بیان معنوی
- مدت زمان: 04:54 دقیقه
- منبع: تعیینکنندهترین عامل در مقدّرات بشر/ ج2
- 04:54 دقیقه | کیفیت (پایین(9 مگابایت) | متوسط(13 مگابایت) | بالا(30 مگابایت))
- آپارات: (ببینید)
- تلگرام: اینجا
متن:
شما بر و بچههای مذهبی، متدیّن، هر موقع یک صحنۀ غیر مذهبی دیدید، به هم ریخته نشوید. فلان صحنۀ بد سیاسی را دیده، یا فلان صحنۀ بد فرهنگی را دیده، یا فلان صحنۀ بد انحرافی را دیده، بههم ریخته میشود. شما چرا بههم ریخته میشوی؟ نه دیگر آقا یک دومینوی باطل شروع شده این فراگیر بشود میدانی چی میشود؟! آقا مگر عالم هر کی هر کی است؟ یک کمی به آن قواعدی که مقدّرات عالم را معیّن میکنند نگاه کن. به خدا نگاه کن.
شما فکر میکنید حضرت امام(ره) چرا اینقدر امیدوار بودند؟ مقام معظم رهبری در مسائل اجتماعی و روند پیشرفت و انقلاب و اینها چرا اینقدر امیدوار هستند؟
مقام معظم رهبری: «عزیزان! حقیقت مال شماست، شما رهرو حقیقت هستید، آینده مال شماست، انشاءالله روزی خواهد رسید که این مشکلات هم به برکت ایستادگی شما کم خواهد شد و کمتر خواهد و به تدریج از بین خواهد رفت و شما در قلّه قرار میگیرید انشاءالله.»
چرا حضرت امام در وصیتنامۀ خودشان خیلی محکم نوشتند من با قلبی آرام دارم با شما خداحافظی میکنم؟ این یک ترفند تبلیغاتی است؟ این یک شیوۀ مردمداری است؟ یا یک واقعیتی پشتش است؟ آن واقعیتی که پشتسر این امید هست آیا صرفاً ایمان به خداست؟ یا ایمان به خدا هست به اضافۀ برخی از محاسبات بسیار قابل فهم. یکی از آن محاسبههای قابل فهم که خواهش میکنم آن را ببینید همین است که ما تعدادی از مردممان واقعاً خالص و خُلّص ولایی هستند. و تعدادی در این راه به شهادت رسیدند و تعدادی در این راه واقعاً حاضر هستند از همۀ هستی خودشان مایه بگذارند. نور وجود چنین اتفاقات خوبی آیا اجازه خواهد داد باطل در جهان به حکمرانی خودش ادامه بدهد؟ «کَلّا و حاشا!» کیها تعیین کننده هستند؟ چیها تعیین کننده است در عالم؟ چنین اتفاقات خوبی آیا اجازه خواهد داد باطل در جهان به حکمرانی خودش ادامه بدهد؟
مقدرات عالم دست کیست؟ دست پروردگار عالم. امیرالمؤمنین علی(ع) داشتند با مالک اشتر درد دل میکردند. فرمودند مالک میبینی این یارهای ما چهجوری ما را کمک میکنند؟ یعنی نمیکنند. بعضیهایشان هم رفتند سمت معاویه. آقا نمیدانم به این تعبیر نوشته شکایت میکرد پیش مالک. درد دل میکرد به تعبیر ما. مالک اشتر حالا از باب همدردی، برگشت عرضه داشت که خب آقا شما طبیعتاً در جریان هستید دیگر ما اینها را دو تا جنگ بردیم خسته شدند جنگ بالاخره اذیت کننده است. لااقل یک ذره مثلاً سبیل این فرماندهانشان را چرب میکردیم اینها یک خستگی یک نشاطی درشان پدید میآمد که آقا دو تا جنگ آمدند این هم مزدش. آقا چی جواب دادند الآن به ایشان؟! فرمودند آقای مالک! اینکه ما از بیتالمال زیادی بدهیم به بعضیها برای اینکه، اینکه نمیشود، اینکه اصلاً. بعد آقای مالک من به شما یک چیزی بگویم. اصلاً از این بحث گذشتند. بعد فرمودند که ببین آقای مالک! اگر خدا بخواهد این کار صورت بگیرد، صورت میگیرد. اگر نخواهد، این کار صورت نمیگیرد، ما هم شکست میخوریم. به خدا نگاه کن، به زمین نگاه نکن. نگاه آقای مالک را بردند یک جای دیگر.
این برخورد تربیتی امیرالمؤمنین را ببین! و الّا این کلام را مجزّا کنی که خب معلوم است کلام روشنی است بله خدا هر چی بخواهد. کجا این استفاده شد یک دفعهای؟ «استَخَفَّ بِالغیَر»؛ تغییرات عالم را خوار میداند. چی، چی میشود؟ هیچی نمیشود. ما کارمان را میکنیم. بابا خب این الآن دارد چیز میشود دیگر! این. هر چی خدا بخواهد میشود.
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید