کلیپ صوتی | محبت شیرین!
شناسنامه:
- تولید: بیان معنوی
- مدت زمان: 03:06
- منبع: دین داری اسان است/ ج3
مدت: |دریافت با کیفیت: [پایین(2MB) | متوسط(3MB) ]
متن:
از سر محبت هم خواستید کار کنید دو جور است، یکی تلخ یکی شیرین. از سر محبت عبادت کردن، کار خوب کردن، بندگی کردن، خیلی عالی است. ولی توی خودش دوباره تلخ و شیرین دارد. تلخش چیست؟ من میروم بندگی میکنم بلکه خدا دوستم داشته باشد. میروم روضۀ حضرت زهرا(س) بلکه امیرالمؤمنین یک نگاهی به من بکند. محبت شیرین چیست؟ میخواهم بروم جواب محبت امیرالمؤمنین را بدهم. اینقدر گفتند آقا امیرالمؤمنین ما را دوست دارد، الآن من نروم غریب میماند آقا. میگوید نیامد فلانی.
اینها را به خدا قسم من از خودم نمیگویم ها! میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ»؛ یک قومی که میفرماید شیعیان علی بن ابیطالب هستند. اینها را میآورم، اینها چهجوری هستند؟ «یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ»؛ من آنها را دوست دارم و آنها من را دوست دارند. اول خدا از محبت خودش حرف میزند، بعداً از محبت آنها.
میروم مجلس روضه، چرا؟ امام زمان هم غیر از ما رفیقی کس دیگر را ندارد که، من را دوست دارد الآن انتظار دارد من بروم توی جلسهاش. ما اصلاً نمیتوانیم نیاییم یابن الحسن. از بس شما ما را بهمان علاقه داری. شما عزیز کسی از دنیا برود و بعد آن آقا به شما خیلی علاقه داشته باشد باهاش رفیق باشی، میگویی چی؟ میگویی نه بابا ما با هم رفیق هستیم، نان و نمک خورده هستیم. واقعاً نروی خیلی شرمنده میشوی.
ابلیس چی میگوید به ما؟ بابا تو از کجا میدانی او به تو علاقه دارد؟ حدّ خودت را نگهدار. بزن توی دهانش. فکر نکن حرف درست و حسابی زد. حالا تو از کجا میدانی آقا به تو علاقه دارند؟ تو کی هستی مگر به تو علاقه دارند؟ اینجوری میگوید. ظاهرش حرف معنوی خوبی است. بزن توی دهانش. بگو من میدانم آقا بهم علاقه دارد. درست است وضعم بد است، ولی یک عمر است هر موقع مصیبتی پیش آمده من را برده توی جلسه گفته تو بیا. من را با همین بدی پسندیده، و الّا راه نمیداد. تو مگر آدم خوبی هستی؟! نه من آدم خوبی نیستم، آقایم خیلی خوب است. ایشان خیلی خوب است.
اصلاً نگو من چون دوست دارم خدا را میروم سمت خدا. بگو چون خدا دوست دارد من را من میروم سمت خدا، نمیتوانم نروم. یعنی توی محبتاش گیر کردم باید بروم. میروم مجلس روضه، چرا؟ امام زمان هم غیر از ما رفیقی کس دیگر را ندارد که، من را دوست دارد الآن انتظار دارد من بروم توی جلسهاش. ما اصلاً نمیتوانیم نیاییم یابن الحسن. از بس شما ما را بهمان علاقه داری.
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید