هویت یک عبد - 4
هویت «عبد بودن» را باید به خودمان «تلقین» کنیم
- زمان: محرم 90
- مکان: دانشگاه تهران
- انعکاس در: فارس ، رجانیوز
- پی دی اف: A5 | A4
- اینفوگرافیک: پیشنهاد دهید
- صوت: دانلود | بشنوید
- کلیپ صوتی: پیشنهاد دهید
حجت الاسلام علیرضا پناهیان در دهۀ اول محرم، در دانشگاه تهران با موضوع «هویت یک عبد» به ایراد سخنرانی پرداختند. گزیدهای از چهارمین جلسۀ این سخنرانی در ادامه میآید:
حضرت امام خمینی(ره) در باب تکرار و تلقین و اهمیت آن، میفرمایند: «یکى از چیزهایى که براى ساختن انسان مفید است تلقین است. انسان خودش هم اگر بخواهد ساخته بشود، باید آن مسائلى که مربوط به ساختن خودش است تلقین کند به خودش، تکرار کند. یک مطلبى که تأثیر در نفس انسان باید بکند، با تلقینات و تکرارها بیشتر در نفس انسان نقش پیدا مىکند.»
زندگی انسان کاملاً تحت تأثیر توقعات او قرار دارد
- توقعات انسان، نقش اساسی و تعیین کنندهای در زندگی انسان دارد به حدی که میتوان گفت این توقعات انسان است که زندگی او را شکل میدهد. احساس رضایت یا عدم رضایت از زندگی، شکر کردن از پروردگار، قانع بودن یا نبودن، اینکه انسان مبارزه با نفس کند یا اینکه خود را رها نماید و... همگی به توقعات انسان از زندگی بستگی دارد. سختیکشیدن یا احساس راحتی و آسایش، بیش از آنکه واقعیت بیرونی داشته باشد، بر اساس توقعات انسان شکل میگیرد.
- قناعت که اینقدر در روایات به آن تأکید شده است، به توقعات انسان بازمیگردد و انسان قانع به کسی میگویند که توقعاتش کم و بهجا باشد. البته برخی انسانها توقعاتشان کم است اما بهجا نیست. یعنی خواستههای زیادی ندارند، اما گاهی برای رسیدن به خواستهای که صلاح نیست به آن برسند، اصرار میکنند. بسیاری از طلاقها و ناملایمات در زندگی مشترک فقط بهخاطر توقعات نابهجا میباشد.
- کسانی که سطح توقعاتشان خیلی بالاست، وقتی وارد جامعه میشوند، دچار مشکلات فراوان خواهند شد. امیرالمؤمنین(ع) در نامۀ 31 نهجالبلاغه، به شدت توقع جوان را از دنیا پایین میآورد و با صراحت میگوید که تو در زندگی، هدف بلاها و ناملایمتها و بیماریها قرار داری، پس خود را آماده کن! (إِلَى الْمَوْلُودِ الْمُؤَمِّلِ مَا لَا یُدْرِکُ السَّالِکِ سَبِیلَ مَنْ قَدْ هَلَکَ غَرَضِ الْأَسْقَامِ وَ رَهِینَةِ الْأَیَّامِ وَ رَمِیَّةِ الْمَصَائِبِ وَ عَبْدِ الدُّنْیَا وَ تَاجِرِ الْغُرُورِ وَ غَرِیمِ الْمَنَایَا وَ أَسِیرِ الْمَوْتِ وَ حَلِیفِ الْهُمُومِ وَ قَرِینِ الْأَحْزَانِ وَ نُصُبِ الْآفَات) پدرها و مادرها باید سطح توقعات فرزندان خود را از زندگی، پایین بیاورند.
درک هویت حقیقی، مهمترین عامل کنترلکنندۀ توقعات
- مهمترین عاملی که توقعات انسان را کنترل میکند، تلقی انسان از خودش و درکی است که از هویت و ماهیت خود دارد. منظور از هویت انسان، هویت ملی، صنفی یا ... نیست، بلکه مقصود، هویتِ حقیقی و اصلیِ ما میباشد.
- هویت حقیقی و اصلیِ ما «عبد بودنِ» ما میباشد. ما هرچه رشد کنیم و هرچه در خود تغییر ایجاد کنیم، باز هم عبد خواهیم بود و هیچگاه نمیتوانیم از دایرۀ «عبد بودن» خارج شویم، چون همیشه مملوک خداوند هستیم. «إِنْ کُلُّ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ آتِی الرَّحْمنِ عَبْداً؛ بلکه هیچ موجودى در آسمانها و زمین نیست جز اینکه خدا را بنده فرمانبردار است»(مریم/93) ما چیزی جز فقر و وابستگیِ مطلق به مولای خود نیستیم. همۀ هستیِ عبد در اختیار مولای او قرار دارد.
یکی از راههای درک معنای عبد بودن، «تلقین» است
- برای بشر امروز که از هویت حقیقی خود که همان «عبد بودن» است فاصله گرفته است و گرفتار انانیت، خودپرستی و هواپرستی شده است، درک معنای واقعی عبد بودن بسیار سخت است و نمیتواند به راحتی، خود را در فضای عبد بودن، حس کند. یکی از روشهایی که میتوانیم به کمک آن، مفهوم عبد بودن را در خودمان جابیاندازیم، روش «تلقین» است.
حضرت امام(ه): «تلقین از امورى است که لازم است/ انسان باید امور مهم را تکرار و تلقین کند»
- حضرت امام خمینی(ره) در باب تکرار و تلقین و اهمیت آن، میفرمایند: «یکى از چیزهایى که براى ساختن انسان مفید است تلقین است. انسان خودش هم اگر بخواهد ساخته بشود، باید آن مسائلى که مربوط به ساختن خودش است تلقین کند به خودش، تکرار کند. یک مطلبى که تأثیر در نفس انسان باید بکند، با تلقینات و تکرارها بیشتر در نفس انسان نقش پیدا مىکند.» «تلقین از امورى است که لازم است. اینکه من در بعض از مسائل براى دوستان دایماً یک مطلب را تلقین مىکنم و اظهار مىکنم براى این است، که مطلب مهم است. ساختن یک جامعه است. ساختن یک ملت است. و تا ساخته نشود یک ملت و یک جامعه، نمىتواند به آن مقاصد عالیهاى که دارد برسد. و لهذا مسائل مهم را باید تکرار بکنند. گویندگان تکرار بکنند و شنوندگان هم خودشان به خودشان تلقین بکنند تا ان شاء اللَّه تأثیر بکند در نَفْس.» «بعضى از مسائل است که اهمیتش این قدر زیاد است که باید آن مسائل را تکرار کرد. کتابهایى که براى انسانسازى آمده است مثل قرآن کریم، و کتابهایى که در اخلاق نوشته مىشود، و مقصود، ساختن یک انسان است، و ساختن یک جامعه است، به حسب اهمیت، هر موضوعى در آنها تکرار شده است. تکرار در قرآن مجید زیاد است. و بعضیها خیال مىکنند که این تکرار چرا؟ و حال آنکه لازم است.» «نکتۀ تکرار ادعیه و تکرار نماز در هر روز چندین دفعه، و همیشه این است که انسان با گفتن و شنیدن، خود انسان قرائت مىکند و مىشنود آن آیاتى که سازنده است، مثل سوره مبارکه حمد که یک درس سازنده است. انسان باید اینها را تکرار کند و تلقین کند، و نفس را حاضر کند براى شنیدن.» (صحیفه امام، ج13، ص: 398)
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید