جمع دانشجویان استان گلستان
تعیین رئیس جمهور، تغییر یک مدیر نیست؛ تعیین ۳۰۰هزار مدیر است!/ تغییر و تحول ۳۰۰ هزار مدیر دولتی، خیلی در وضع جامعه تاثیر دارد
شناسنامه:
- زمان: 1400/03/24
- مکان: استان گلستان
- موضوع: انتخابات
بنا بر یکی از برآوردها حدود ۳۰۰هزار مدیر دولتی در سطوح مختلف کشور مشغول بهکار هستند که رئیسجمهور بهطور مستقیم یا غیرمستقیم، آنها را منصوب میکند؛ مثل استانداران، فرمانداران، وزرا، معاونین وزرا، مدیرکلها و...
این ۳۰۰هزار مدیر، یا لااقل ۳۰هزار مدیر اصلی، با تغییر یک رئیسجمهور، غالباً تغییر میکنند و بخشی از اهمیت ریاستجمهوری بهخاطر عزل و نصب همین مدیران است. حالا فکر کنید این تعداد مدیر، چه تغییری میتوانند در کشورمان ایجاد کنند!
شما مردم با تعیین یک رئیسجمهور، امکان تغییر، تحول و تعالی در ۳۰۰هزار مدیر کشور را دارید. ۳۰۰ هزار مدیر دولتی، با همین قوانین و امکانات فعلی، اگر واقعاً خوب کار کنند، اوضاع خیلی بهنفع مردم تغییر خواهد کرد. هر مدیری میتواند محیط اداری خود را متحول کند و وقتی یک اداره، متحول بشود، در زندگی تکتک ما تاثیر خواهد گذاشت.
اگر مدیران از همین امکانات منطقهای و محلی در جهت منافع مردم استفاده کنند و دلسوزانه و جهادی عمل کنند، خیلی میتوانند خدمت کنند؛ همانطور که سردار سلیمانی با حداقل امکانات، توانست بزرگترین و قدرتمندترین ارتش چندملیتی موجود در جهان را ایجاد کند و خدمت بزرگی به امنیت کشور ما و امنیت منطقه بکند. و البته شخصیت جهادی و از خودگذشتۀ او، در مدیران زیر دست او بسیار تاثیرگذار بود.
فرق میکند رئیسجمهور «بهانۀ کارنکردن» به مدیرانش بدهد یا «انرژی کار کردن» بدهد!
الف) بهانۀ "تحریم!": اگر رئیسجمهور در تلویزیون بگوید «تا تحریمها برطرف نشود، مشکلات برطرف نخواهد شد!» بهانۀ کار نکردن به ۳۰۰هزار مدیر زیردست خودش داده است. خیلی از آنها در حل مشکلات کمکاری میکنند و میگویند «نمیشود؛ چون تحریم است نمیتوانیم!»
وقتی یک نامزد ریاستجمهوری میگوید «تا تحریمها برطرف نشود، کشور آباد نمیشود» اگر او رئیسجمهور بشود ۳۰۰هزار نفر مدیر زیردست او، آیا برای حل مشکلات کشور تلاش میکنند؟ هرگز؛ مینشینند و میگویند «تا تحریمها برطرف نشود، نمیشود!» یعنی همین ظلمی که در این هشت سال در حق مردم صورت گرفت.
ب) بهانۀ "اختیارات ندارم!": اگر رئیسجمهور بگوید «ما که اختیاراتی نداریم!»، خیلی از استانداران و فرمانداران و بقیه مدیران هم همین را بهشکل دیگری میگویند. آنوقت کارها را زمین میگذارند و میروند سراغ منافع شخصی و تفریحات خودشان.
فرق میکند اگر رئیسجمهور به ۳۰۰ هزار مدیر انرژی بدهد و با نظارت سختگیرانه جلوی کمکاری آنها را بگیرد، یا بگوید من هم صبح فهمیدم بنزین گران شده
یک رئیسجمهور میتواند به مدیران کشور انرژی بدهد و نظارت سختگیرانه کند و جلوی بسیاری از سستیها و رانتخواریها را بگیرد و مملکت را متحول کند.
فرق میکند رئیسجمهور از دفترش تکان نخورد، یا حضور فعال و مستقیم در استانها و شهر و روستا داشته باشد.
نوددرصد رانتخواریها و کار نکردنها با هیچ قوۀ قضائیهای قابل تعقیب نیست و نمیشود جلویش را گرفت؛ مگر اینکه خودِ آن مدیر باتقوا باشد و دست به فرصتطلبی نزند. اگر یک رئیسجمهور باتقوا و کاربلد داشته باشیم که مدام دنبال کار بدود و با مردم ارتباط بگیرد، آنوقت مگر استاندار و فرماندار میتواند کار نکند و در اتاق خودش بنشیند و فرصتها را از دست بدهد؟!
اگر رئیسجمهور اهل سرکشی به سراسر کشور باشد، و از همۀ استانها خبر داشته باشد و بداند کجاها چه کارخانههایی هست که باید رونق پیدا کند، وقتی استاندار را به آنجا میفرستد، نمیگوید «برو ببین آنجا چهکار میشود کرد؟» بلکه میگوید «برو آنجا این کارها را پیگیری کن...»
رئیسجمهوری که به جزئیات وزارتخانهها و مسائل استانها اشراف دارد و مشکلات آنجا را دیده است، بهتر میتواند کار بکند. کارشناسان و مدیران میانی هم نمیتوانند فریبش بدهند و از زیرِ کار دربروند.
مدیر ارشدی که پاشنهاش را کشیده و کمر همت بسته، به استانهای مختلف رفته و از نزدیک مسائل مردم را میشناسد، مدیران میانی نمیتوانند او را دور بزنند یا فریب بدهند یا کمکاری کنند.
رئیسجمهوری که ابهت، عزم، پرکاری و پاکدستی داشته باشد، مدیران زیردستش جرأت نمیکنند کجدستی و کمکاری کنند.
بله؛ رئیسجمهور باید برنامه داشته باشد، اما ابهت و عزم و اراده هم باید داشته باشد، پاکدستی و پرکاری هم باید داشته باشد، تا زیردستهایش جرأت نکنند تخطی کنند. اگر رئیسجمهور این ویژگیها را داشته باشد، ۳۰۰هزار مدیر دولتی خوب کار میکنند و جرأت نمیکنند کجدستی و بیتقوایی کنند. حالا شما حساب کنید این تعداد مدیر فعال و دلسوز چه تغییری میتوانند در کشورمان ایجاد کنند!
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید