ضرورت تحول در ادبیات و روش تعلیم و تبلیغ دین-ج1
ریشۀ ضعف ما در تبلیغ، به ضعف تبلیغ دین در حوزههای علمیه برمیگردد/ باید تحولی در شیوۀ تبلیغ دین ایجاد کنیم
شناسنامه:
- زمان: 1400/10/14
- مکان: هیئت ثارالله - مصلّی قم
- مناسبت: فاطمیه دوم- جلسه اول
- موضوع: ضرورت تحول در ادبیات و روش تعلیم و تبلیغ دین
- صوت: اینجا
- متن کامل: اینجا
علیرضا پناهیان در اولین جلسۀ فاطمیه، هیئت ثارالله قم:
حضرت امام(ره) قبل از انقلاب میفرمود یکساعت رادیو تلویزیون را به ما بدهید... الآن 24 ساعت، دهها شبکه در اختیار ما قرار دارد، اما رهبر عزیز انقلاب بعد از چهل سال صراحتاً میفرماید «ما در تبلیغات ضعیفیم»
وقتی رهبر انقلاب مهمترین جهاد امروز را «جهاد تبیین» اعلام میکند یعنی ما در این چهل سال در عرصۀ تبلیغ و تبیین، درست عمل نکردهایم.
واقعاً چرا ما در تبلیغات ضعیفیم؟ آیا متقاعدشدن به دینداری اینقدر سخت است؟! آموزش دین فرآیندی است که میخواهد فرد را برای دینداری، متقاعد و انگیزهمند کند. آیا آموزشهای دینی ما ایراد دارد؟
ریشۀ ضعف ما در تبلیغات، به ضعف تبیین و تبلیغ دین در حوزههای علمیه برمیگردد. ما باید تحولی در شیوۀ تبلیغ دین ایجاد کنیم.
وضعیتی که امروز در جامعه میبینیم، مشتمل بر چند ویژگی منفی بزرگ است که نشانۀ ضعف ما در تبلیغ محسوب میشود:
1- سوءتفاهم گسترده
ما با یک سلسله سوءتفاهمهای بسیار فراگیر مواجه هستیم. این یکی از ویژگیهای منفی است که نشاندهندۀ ضعف جدی ما در تبلیغ است.
2- لجبازی، نفرت و دینگریزی
ما فقط فاصلهگرفتن از دین را نمیبینیم، بلکه موضعگیری منفی علیه دینداری هم میبینیم و رفتارهایی که مانند لجبازی است؛ مثلاً در موضوع حجاب.
3- گرایش به سبک زندگی دیگران
موجی از گرایشهای خیلی بیمبنا و بیمعنا، نسبت به سبک زندگی دیگران وجود دارد؛ یک نوع غریبپرستی یا غربزدگی. مثلاً طرف با حرص و ولع، برای جشن کریسمس هزینه میکند درحالیکه اصلاً مسیحی نیست. کدام فرهنگ و کدام ملت در جهان اینقدر «از خود بیگانگی» دارند؟
وقتی در خانواده، بهقدر کافی به یک بچهای محبت و احساس هویت داده نشود، او متمایل به دیگران میشود و به شدّت به خارج از خانه متوجه میشود. ما الآن در جامعه خودمان با چنین صحنههایی مواجه هستیم.
4- عموم دینداران ما زیاد رشد نمیکنند و در سطح نسبتاً پایین میمانند
اینهمه عاشق به شخصیتی مثل سردار سلیمانی وجود دارند، اما چند نفر میتوانند تا دامنۀ این قله بروند؟ آیا رسیدن به این قلهها خیلی سخت است؟ چرا عموم بچهمذهبیها و حزباللهیها و هیئتیها به اینجاها نمیرسند؟ حتماً یک ایرادی هست.
5- شبههپذیر بودن یا سؤالبرانگیز بودن
ما دین را چگونه تبلیغ کردهایم که اینقدر برای مردم، شبههپذیر و سؤالبرانگیز میشود؟ مثلاً اینکه «دین، دنیا را آباد نمیکند؛ ببینید غربیها بدون دین پیشرفت کردند..» یا اینکه «چرا رهبری مشکلات را حل نمیکند؟» حتی بسیاری از معتقدان به ولایت هم این شبهه برایشان مطرح است. معلوم میشود ولایت را درست برای مردم توضیح ندادهایم.
چرا بیش از نیمی از روند فعالیتهای تبیینی، تعلیمی و تبلیغی دین، باید مثل دوران قاجار و حتی پیش از آن باشد؟ یعنی بهگونهای که اگر شما در دوران بنیالعباس هم بودید، دین را همینطوری تبلیغ میکردید! آیا الان نباید روند فعالیت تبلیغی ما تغییر کند؟!
6- تبلیغات ما حالت تدافعی دارد
تبلیغ ما هنوز درونگروهی و تدافعی و برای حفظ خودمان است. ما هنوز داریم از اسلام، دفاع میکنیم درحالیکه باید تهاجم کنیم به افکار غلطی که دیگر، پوسیدگیشان معلوم شده است.
امروز دشمن دارد از تو میترسد چون فرهنگ تو دارد جهان را میگیرد، الآن مردم جهان تشنهاند و دیگر کسی حرف جدیدی ندارد. جهان دچار خلأ تئوریک شده و ادّعاهای غلط، پوچیشان را اثبات کردهاند. امروز نوبت تهاجم ما است!
ما در شرایطی این ضعف تبلیغات را داریم که رقبای ما قدرت رقابت با ما ندارند و زمینۀ پذیرش حق هم بالا است؛ از همین جوانهای خودمان بگیرید تا جوانهای اروپا. مشکل این است که ما راه را داریم اشتباه میرویم.
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید