نشست مسئولین بسیج دانشجویی دانشگاه تهران در حسینیه جماران؛
اگر جایگزین بیعدالتی را معرفی نکنیم مبارزه با بیعدالتی به نتیجه نمیرسد/ گاهی یک مسئول، بیعدالتی و رانتخواری نمیکند اما هیچ کار مفیدی هم انجام نمیدهد!
شناسنامه:
- زمان: 1402/07/08
- مکان: حسینیه جماران
- مناسبت: نشست مسئولین بسیج دانشجویی دانشگاه تهران
حجتالاسلام علیرضا پناهیان در نشست مسئولین بسیج دانشجویی دانشگاه تهران در حسینیه جماران، به سخنرانی پرداخت. در ادامه گزیدهای از این سخنرانی را میخوانید:
چرا نیروهای متدیّن اثر لازم را روی بقیه افراد ندارند؟
برای اینکه آموزشهای دینی، بیشترین ثمر را در زندگی افراد جامعه داشته باشد باید چهکار کنیم. بعضی وقتها دیده میشود که آموزشهای دینی در جامعه هست و در دوره دبیرستان هم این آموزشها فراوان داده میشود، اما آنچنان ثمری در زندگی افراد ندارد. آیا در این آموزشها نقصی وجود دارد یا اینکه افراد، ایرادی دارند که این آموزشها در آنها اثر لازم را نمیگذارد؟
سؤال دیگر این است که چرا نیروهای متدیّن اثر لازم را روی بقیه افراد جامعه ندارند؟ درحالیکه انتظار این است که وقتی جایی نیروهای متدیّن آزادی عمل پیدا کنند، طیف تأثیرگذاری گستردهای داشته باشند و در محیط خودشان مؤثر واقع شوند. اصلاً فلسفه اینکه در طول تاریخ، متدیّنین را گرفتهاند و کشتهاند، برای این بوده که این تأثیرات را نگذارند. بعضی اوقات دیده شده است که نیروهای متدین، در نهایت مهجوریت و مظلومیت، توانستهاند تأثیرات بسیار خوبی بگذارند. بنده تصورم این بود که وقتی دفاع مقدس تمام شود بچههای رزمنده از جبهه به شهر بر میگردند و چه غوغایی خواهند کرد! اما این اتفاق نیفتاد و بعضاً در فرهنگ عامه هضم شدند، بعضاً منحرف شدند، بعضاً هم غصه خوردند و البته بعضاً هم کم تأثیرگذار بودند.
الان بهترین راه برای تأثیرگذاری بر طیفهای مختلف جامعه چیست؟/ شرایط امروز جامعه برای تأثیرگذاری بر افراد، سهلتر از دهههای قبل است
وقتی گفته میشود که ولایت اصل دین ما است، یکی از معنانیاش این است که ولایت تأثیرگذارترین عامل در گسترش دینداری در جامعه است. ولایت اصل دین ما است؛ یعنی ارزشمندترین است و وقتی آن را خرج کنید بیشترین درآمد و منافع را کسب میکنید. این همه در جامعه ما از ولایت حرف زده میشود و کمتر هم مخالفت با آن هست؛ حداقل کسی با ولایت رسولخدا(ص) و ائمه(ع) مخالفتی ندارد، اما چرا اینقدر کم تأثیر است؟ نه خود مفهوم ولایت، بعد از معرفی درجامعه، چندان پرجاذبه بوده، نه اینکه توانسته است بر دیگر ابعاد زندگی ما و دیگر افراد جامعه ما زیاد مؤثر باشد. باید دید که دلیلش چیست؟
مسئلۀ بعد این است که بهترین راه برای تأثیرگذاری بر طیفهای مختلف جامعه چیست؟ به ویژه در این شرایط که شرایط بسیار سهلی برای تأثیرگذاری بر دیگران است.
بعد از جنگ، درگیری اصلی با افکار لیبرالی و ضد اسلام انقلابی بود/ الآن دیگر کسی جامعۀ آمریکایی را جامعه الگو نمیداند
یک زمانی در این کشور، وقتی میخواستیم از دین حرف بزنیم، میگفتند جای این حرفها در دانشگاه نیست. شهید مطهری اصرار داشت اثبات کند که دین خرافات نیست. امام(ره) وقتی میخواست از دستههای عزاداری پیش انقلابیون دفاع کند، میفرمود که خود دستههای عزاداری، تظاهرات سیاسی است. یعنی انقلابیونی که اهل تظاهرات سیاسی بودند، با دسته عزاداری مخالفت داشتند. مثلاً یکی از افرادی که قبل از انقلاب، روضهخوان میکشت چون آن را سمّ انقلاب میدانست، نزدیکترین فرد به قائم مقام ولایت فقیه بود، بعد که او را دستگیر کردند و خواستند اعدام کنند، جلوی امام ایستاد؛ ببینید تا چه حد، نفوذ صورت گرفته بود. این افکار با جنگ از بین رفت. هرکس بیشتر اهل روضه بود، بیشتر جبهه رفت و به شهادت رسید. حضرت امام، در حسینیه جماران نشست و در مقابل ایشان سینهزنی شور انجام دادند و بعد، سینهزنی شور در کشور آزاد شد.
بعد از جنگ رسیدیم به افکاری که ضد اسلام انقلابی بود و جریاناتی مثل آیتالله مصباح با تفکرات لیبرالی التقاطی مبارزه کردند و الآن دیگر کسی جامعه آمریکایی را جامعه الگو نمیداند و آمریکایی بودن برای او افتخار نیست. از ابتدای انقلاب، مبارزه با گرایشهای غربزدگی و لیبرالی طولانیترین مبارزۀ ما بوده است، ولی باید ببینیم که الآن مرز درگیری ما با چیست؟
اگر جایگزین بیعدالتی را معرفی نکنیم مبارزه با بیعدالتی به سیاهنمایی منجر میشود/ با چه چیزی میخواهید به مبارزه با بیعدالتی بپردازید؟
بنده همیشه در مبارزه با بیعدالتی یک ملاحظه داشتم؛ آنهم این است که اگر با مارکسیستها مبارزه کردیم مکتب جایگزینش را گذاشتیم، اگر با معنویت دینی غیر انقلابی مبارزه میکردیم معنویت ولایی انقلابی که مشی رزمندهها بود را جلوی آن گذاشتیم. وقتی با بیعدالتی مبارزه میکنیم اگر جایگزینش را نگذاریم، این مبارزه سیاهنمایی میشود.
مبارزه با بیعدالتی لازم است اما با چه چیزی میخواهید به مبارزه با بیعدالتی بپردازید؟ جایگزین بیعدالتی چیست؟ الآن بیعدالتی یکی از مشکلات ما است ولی با بیعرضگی مسئولین و انواع ناتوانیها هم مواجه هستیم. مثلاً یک مسئولی میگوید که من بیعدالتی نمیکنم، یعنی «رانتخواری نمیکنم» اما وقتی دقت کنید میبینید که او هیچ کار مفیدی هم انجام نمیدهد، با اینها به نتیجه نخواهیم رسید. اصلاً چرا باید یک آدم بیعرضه مسئول بشود؟ جواب همۀ این سؤالها و سؤالهای فراوان دیگر یک چیز است؛ ما باید حرفهای اعتقادی را از آسمان به زمین بیاوریم. چهکار کنیم که عقیده تبدیل به تکنولوژی و پیشرفت بشود؟ مخالفان ما هم مطالب اخلاقی را بلد هستند؛ این مطالب اخلاقی و اعتقادی، کجا باید در زمین محک بخورد و عملیاتی بشود؟
(الف3/ن2)
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید