آمریکاییها چون به آخر خط رسیدهاند و دیگر حرفی برای گفتن ندارند، جز با شلوغکاریهای امثال ترامپ نمیتوانند فضای سیاسی کشورشان را اداره کنند. اما ما تازه در آغاز بیان حرفهای منطقی انقلابمان برای جهانیان هستیم! که در آرامش بهتر شنیده میشود.
رهبر انقلاب در فتنه 88 با حفظ آرامش برخورد کردند. اگر آرامش نبود، جامعه به قضاوت صحیح نمیرسید و 9دی پدید نمیآمد. قصۀ برجام را هم با آرامش به ته خط رساندند. فضای «ناآرام» اجازه نمیدهد نتایج سیاستهای غلط مشخص شود.
سیرۀ امام پیشبرد انقلاب در عین حفظ «آرامش» بود. بعضیها در ماجرای بنیصدر بارها پیش امام رفتند تا امام را وادار به موضعگیری «تند» علیه بنیصدر کنند. اما امام با «آرامش» و صبر خود، مسألۀ بنیصدر را برای همیشه حل کرد!
در انتخابات، مهمتر از اینکه چه کسی رأی بیاورد، این است که چه منطق و برنامهای رأی می آورد. تشخیص منطق و برنامۀ بهتر، نیاز به اندیشیدن و آرامش دارد. در فضای آرام، اگر منطق غلطی هم رأی بیاورد به سرعت غلط بودنش در بستر زمان مشخص خواهد شد.
انقلابیگری ناشی از «عقلانیت وافر» و «مهربانی فراگیر» به مردم است؛ عقلانیت و مهربانی نیاز به آرامش دارد. نیروهای انقلابی هم در متن آرامش قابل شناسایی هستند و الا در فضای هیجانی و شلوغ، خیلیها احساس انقلابیگری پیدا میکنند.
مثل «مادر واقعی» در مقابل «مادر دروغین» یک فرد انقلابی مثل مادر واقعی در مقابل مادر دروغین از حقش میگذرد تا بچه اش سالم بماند. انقلابیون گاهی از حق خودشان میگذرند و مظلومیت را تحمل می کنند تا فضا «ناآرام» نشود. چون منافع مردم در سایۀ «منطق» و «آرامش» تأمین میشود.
سؤال: آیا ممکن است هیجان سیاسی به نفع جبهۀ حق تمام بشود؟ پاسخ: بله ممکن است؛ ولی موقتی و پرآسیب خواهد بود. در هیجانات کاذب سیاسی اگر جبهۀ حق پیروز شود، معلوم نیست کار در دست اهلش قرار بگیرد.
انقلاب ما نیاز به آرامش دارد تا تداوم پیدا کند. فضای سیاسی جامعۀ ما هم نیاز به آرامش دارد تا بصیرتزا شود و پیشرفتی حاصل شود، و الا سیاستبازها همه چیز را خراب میکنند. انقلاب ما بیش از شعار به شعور وابسته است