روشنفکری(10)
لازمۀ روشنفکری
روشنفکر در طول عمر خود تطوّر و تحوّل دارد. لازمۀ این تحوّل رها کردن تمام داشتههای قبلی نیست؛ ولی آمادگی برای تغییر و تکامل لازمۀ روشنفکری است.
روشنفکر در طول عمر خود تطوّر و تحوّل دارد. لازمۀ این تحوّل رها کردن تمام داشتههای قبلی نیست؛ ولی آمادگی برای تغییر و تکامل لازمۀ روشنفکری است.
ایمان آزادگی میآورد و دینداری رهاکنندۀ انسان از تصلّب و تعصّب است. روشنفکری و برخورداری از اندیشۀ پویا میتواند ثمرۀ ایمان و دینداری باشد.
روشنفکر باید از زمان خود جلوتر باشد. اگر همیشه بعد از روشن شدن معمّا راهحل آن را درک کنیم روشنفکر نیستیم. روشنفکر چراغ آیندهنگر جامعه است.
روشنفکر اگر ترسو باشد ترس را تئوریزه میکند و تنها محدودیتها را میبیند. ولی اگر شجاع باشد با روشنبینی راهی برای رفع موانع پیدا خواهد کرد
تحجّر یعنی نپذیرفتن نقد عالمانه، بیاعتنایی به تحول در علوم و تصلّب به یافتههای سابق علمی و میتواند در هر زمان در حوزه و دانشگاه پدید بیاید.
روشنفکر باید بتواند از زوایای مختلف به یک واقعیت نگاه کند و مفیدترین زاویه را برگزیند. تنها از یک زاویه به واقعیت نگاه کردن کوتهفکری است.
روشنفکر علاوه بر دانش باید واقعیتها را درست بشناسد و تحلیل دقیقی از زمان داشته باشد. با سوادی که توانایی تحلیل درست ندارد دانای ناتوان است.
روشنفکرنما خیالپردازی است که از علم تنها با اصطلاحات آن آشنا است ولی از تفکر منطقی و عقلانی برخوردار نیست و معمولاً نمیتواند واقعبین باشد.
مهمترین ویژگی یک روشنفکر، آزاداندیشی است. روشنفکر اهل نقد عالمانه و مهمتر از آن نقدپذیر است و مرعوب اسامی بزرگ در جهان اندیشه و علم نمیشود.
طبق آیۀ قرآن، یکی از ویژگیهای شخصیتی که موجب دینگریزی میشود، سفاهت و نادانی است(بقره-130)/ چرا پیامبران و دینداران به سفاهت متهم میشوند؟ چون حرفهایی میزنند که از دومینوهای بزرگی حکایت میکنند و درک این دومینوها برای افراد سطحینگر سخت است.