... چرا این برنامه باید دستوری باشد نه پیشنهادی؟ چون این برنامه قرار است انسان را به «زندگی بهتر» برساند ولی این زندگی بهتر، با حفظ انانیت امکان ندارد. لذا یکی از شاخصههای بسیار مهمّ یک برنامۀ خوب برای زندگی بهتر این است که شما بتوانی از من طغیانگر خودت بگذری و الا این منِ طغیانگر، مدام علیه تو و علیه جامعۀ تو ویروس تولید میکند و ضربه میزند. و برای اینکه بتوانی از منِ طغیانگر خودت بگذری «دستور» لازم است.
«مهمانی اجباری ترکیبی از محبت و عظمت خداوند متعال است که نسبت به بندگان خود روا داشته است. خدا به قدر کافی به ما آزادی و اختیار برای خوب شدن داده است و ما هم به اندازۀ کافی خراب کردهایم، که دیگر وقت آن شده باشد بپذیریم خدا ما را قدمی به سوی خود بکشاند، و البته کمی بعد دوباره رها میکند.»
یکی از ویژگیهای برنامۀ خوب این است که این برنامه باید با فطرت ما سازگار باشد و به ما تحمیل نشود. یعنی باید مطابق فطرت انسان باشد. روح انسان یک ساختاری دارد و برنامه باید بهگونهای باشد که چیزی را به روح انسان تحمیل نکند. ویژگی دیگر برنامۀ خوب این است که مطابق طبیعت(جسم) ما باشد؛ یعنی با توان جسمی ما تناسب داشته باشد. مثلاً بدن انسان نیاز به خواب و غذای کافی دارد و نمیشود برنامه طوری باشد که خلاف نیازهای طبیعی انسان باشد و مثلاً بگوید: «هر روز فقط یک دانه بادام بخور، خودت را تا گردن در خاک فرو کن، یا روی میخ بخواب، تیغ بخور و...» مثل برخی از ریاضتهای نادرستی که بعضیها انجام میدهند.