وابستگان خدا
ترس از خدا موجب امنیت خاطر و آرامش انسان میشود چون ترس از خدا موجب وابسته شدن به خدا میشود و خدا از افراد وابسته به خود حمایت میکند. خلاف شأن پروردگار است که کسی به او وابسته باشد و از او حمایت بخواهد و بیپناه بماند.
ترس از خدا موجب امنیت خاطر و آرامش انسان میشود چون ترس از خدا موجب وابسته شدن به خدا میشود و خدا از افراد وابسته به خود حمایت میکند. خلاف شأن پروردگار است که کسی به او وابسته باشد و از او حمایت بخواهد و بیپناه بماند.
اگر وقت کافی و توجه لازم برای عبادت صرف کنیم(به ویژه در سحر و ابتدای صبح) آنگاه همۀ امورمان روبراه میشود و یا دیگر احساس بهم ریختگی نخواهیم کرد.
امید به غیر خدا داشتن پشتیبانی خدا را از انسان کم میکند چون حمایت خدا به اندازۀ اخلاص ما در امید به خداست. هر چه قدر به غیر خدا امید داشته باشیم از قدرت خدا کم کردهایم و دیگر ارزش ایمان ما از دست میرود و مستحق مجازات خواهیم شد؛ البته خدا به سرعت بندگان خود را مجازات نمیکند.
خداوند، بینیاز، قدرتمند و مهربان است. او نه تنها نیاز ندارد از قدرت خود علیه ما استفاده کند، بلکه از تمام قدرت خود به نفع ما و برای مهربانی کردن به ما استفاده میکند. کسی که بینیاز است و مهربان، وقتی میبیند بندهای به او نیاز دارد قطعاً از قدرت خود برای نجاتش استفاده خواهد کرد.
اگر عمیقاً به قدرت و مهربانی خدا ایمان داشته باشیم قوی میشویم و قوت قلب پیدا میکنیم. کسی که قوت قلب داشته باشد، نهتنها دیگران نمیتوانند او را بترسانند بلکه از او خواهند ترسید و امواج قدرت روحی او که ناشی از قدرت خداست موجب میشود از او حساب ببرند.
اگر بتوانیم مهربانی خدا را در نعمات او ببینیم، آماده خواهیم شد مهربانی او را در بلاها و سختیها هم مشاهده کنیم. اگر بتوانیم مهربانی و دلسوزی خدا را در دستورات او مشاهده کنیم، میتوانیم عالیترین لذت عالم خلقت را از قرائت قرآن ببریم و ببینیم که چگونه در آیه آیۀ قرآن به بندگان خود عشق میورزند.
اگر مزۀ مهربانی خدا را بچشیم و از گرمای مهربانیش لذت ببریم دیگر هیچ لذت و منفعتی در نظر ما شیرین نخواهد بود. محبت خدا گرمکنندهترین محبت و بالاترین لذت است ولی ما معمولاً به جای درخواست اصل محبت و مهربانی خدا، دیگر نعمات و منافع را از خدا طلب میکنیم.
سکوت خدا و اینکه پشت پردۀ غیب ناظر ماست و عکسالعملهای سریع و صریح به رفتارهای خوب و بد ما نشان نمیدهد موجب میشود مهربانی او را درک نکنیم و رحمت او برای ما ملموس نباشد. برای باور مهربانی خدا باید به تفکر پرداخت؛ مثلاً تفکر دربارۀ اینکه همۀ جهان را برای ما آفریده است.
اگر پدر و مادر به فرزندان خود در سالهای کودکی مهربان باشند فرزندان آنها آمادۀ پذیرش و باور مهربانی خدا خواهند شد و میتوانند بپذیرند که اولیاء خدا چقدر از پدر و مادر به آنها مهربانترند. تربیت خانوادگی در ولایتپذیری و بندگی خدا نقش کلیدی دارد و در تربیت خانوادگی، محبت حرف اول را میزند.
خدا اصرار دارد ما به مهربانی او دائماً توجه کنم و آن را عمیقاً باور کنیم؛ به همین دلیل باید دائماً بسم الله الرحمن الرحیم بگوییم و هر کاری را با نام موصوف با رحمانیت پروردگار آغاز کنیم.