حجت الاسلام پناهیان: این یازده مورد شرایطی هستند که به ما کمک میکنند برای حضور در شبهای قدر آمادگی قلبی پیدا کنیم. هر کدام از این شرایط را به هر مقداری نداشته باشیم، به همان مقدار از فیض شبهای قدر محروم خواهیم بود. چون فیض شبهای قدر را به اندازۀ صفای قلب و سلامت قلبمان به ما عنایت میکنند. دربارۀ هر کدام از این شرایط، چند دقیقه فکر کنید و قلب خودتان را به آن موضوع متوجه کنید، تا انشاءالله یک دل آماده برای حضور در شب قدر پیدا کنید.(ادامه)
اگر خدا نخواهد، زندگی بهتر بهدست نمیآید؛ چه انسان متدین باشد و چه نباشد. همه میدانند که همۀ بخشها یا اتفاقات زندگی انسان، هیچوقت در اختیار خودش قرار نمیگیرد؛ حتی اگر کسی به شانس و تصادف معتقد باشد و بگوید: «همهچیز تصادفی است» در اینجا باید بگوید: زندگی بهتر، زندگیای است که «شانس» هم همراه انسان باشد.
نباید در رمضان بیارمیم و به رمضان بگوییم ما را با خود ببر. دستورات دینی هیچیک به اینصورت در انسان تأثیر تامّ خود را نخواهند گذاشت. مگر تبلیغات و تربیت دینی، به شیوۀ غربی است که بیاید و انسان را مسخ کند و با خود ببرد؟ روش دین این است که ابتدا انسان را بیدار میکند، بعد او را به حرکت فرا میخواند. آنهم باز نه به شیوهای که استقلال و ارادۀ انسان را به هر وسیلهای سلب نماید و او را وادار کند.
حد عالی توبه آن است که احساس کنی خدا را نافرمانی کردهای و این با عظمت خدا و احترامی که پیش تو دارد، نمیسازد، و به حدی شرمنده شده باشی که دیگر نافرمانی نکنی و از خدا تمنای بخشش کنی.
خدایا! اگر مهمانی دادهای، پس دیگر چرا حضور در این مهمانی پرمهر را قهری و الزامی کردهای؟ میگذاشتی هرکس خواست بیاید. مانند آنچه در احرام حج و اعتکاف در مسجد است. هیچکس نمیتواند به این مهمانی وارد نشود. چون این مهمانی در ظرف زمان است، خواه ناخواه به این ظرف زمانیِ مبارک وارد میشویم؛ چه از آن بهره ببریم و چه از آن غافل باشیم. مانند اعتکاف و حج نیست که شرکت کردن در آن، اراده بخواهد و به میل افراد بستگی داشته باشد.
اگر کسی بهخاطر وجود محدودیتها و موانع، عصبانی شد و قهر کرد و محدودیتها را نپذیرفت، معلوم میشود که او خوب تربیت نشده و «با زندگی آشنا نیست». بیایید «زندگی» را به خودمان و فرزندانمان آموزش بدهیم.
ما با گناه روح و قلب خود را خراب کردهایم، به حدی که دیگر عجائب عالم را نمیبینیم، صدای تسبیح فرشتگان را نمیشنویم، عاشقانه از دوری خدا اشک نمیریزیم و با غیر خدا سرگرم میشویم و ....
رمضان شاید یک فرصت آشنایی است، برای ما غریبههایی که از عالم حضور و تقرّب دوریم و با احوال آشنایان و عاشقان بیگانه. پس اگر در ضیافت، آشنایی حاصل نشد بهتر است خود را معطّل نکنیم و شغل دیگری غیر از آدم شدن اختیار کنیم. وقتی در خانهایم به خدمت صاحبخانه نمیرسیم، میخواهید در خیابان از شرم حضورش به او خدمت کنیم؟