مدال درجۀ یک وقاحت تعلق میگیرد به ساکنان برج عاجِ ثروت یا قدرتی که با حمایت خود از مشی دولت و شخص روحانی موجب اینهمه عذاب برای مردم شدند و اینهمه نارضایتی ایجاد کردهاند؛ اما حالا بهجای آنکه از غلطی که کردهاند عذرخواهی کنند، نقش "دلسوزی برای معترضین" را بازی می کنند!
اگر آدم درگیر با یک موضوع بسیار مهم و حیاتی باشد، دوستان او سعی میکنند نیازها و مسائل کوچک و فرعی او را برطرف سازند...
باید از رئیس مجلس پرسید: نمایندگانی که با دروغ قصد تخریب نظام را دارند و چون از اول وکیلالدوله بودهاند، سالها در برابر ظلمها و دروغهای روحانی سکوت کردهاند، آیا دلسوز مردمند؟ در مجلسی که همنوا با آلسعود حرف زده میشود حرفی از مدرس نزنید و مدرس را دوباره در مجلس شهید نکنید.
وقتی بنای مخالفت با جوجهای به نام "دلم میخواهد" نداشته باشیم، این جوجه تبدیل به غول بیشاخ و دم و اژدهای وحشتناک و بیرحمی خواهد شد که ما را به اسیری خواهد کشید؛ نه میمیریم که از دستش راحت شویم، نه اجازۀ حیات به ما خواهد داد. نه میتوانیم از او به جایی شکایت کنیم، نه جای دفاعی برای ما باقی میگذارد.
روحانی سیاستمداری است که در هر سخنرانی دوجور حرف میزند. در یک سخنرانی هم از وحدت حرف میزند و هم تفرقه برانگیزترین سخنان را میگوید.
نمیدانم چرا اخبار فقط سخنان انقلابی روحانی را پخش میکند و بخش ضدانقلابی آن را پخش نمیکند تا مردم ایشان را بهتر بشناسند؟ شاید مصلحتهایی را رعایت میکند.
علت اصلی سر و صداهای روحانی علیه قوۀ قضائیه و سیاسی جلوه دادن فسادزدایی از کشور، جلوگیری از شکل گرفتن یک مجلس مستقل است. یک مجلس مستقل میتواند بیشتر و بهتر از قوۀ قضائیه از فساد و مهمتر از آن، از کم کاری مدیران دولتی ناکارآمد جلوگیری کند.
امشب ۲۳آبان، بعد از نماز مغرب و عشاء، مسجد دانشگاه امام صادق(ع)
کسی که تعریف صحیحی از زندگی ندارد، نمیتواند به تعریف صحیحی از دین برسد. کسی که بهبود زندگی را نخواهد، ضرورت دینداری را هم درک نخواهد کرد. اگر کسی تعریفش از زندگی، انفعال در مقابل دوستداشتنیها نباشد و زندگی را کسب مهارت برای تغییر ذائقه و تکامل دوستداشتنیها بداند، دیندار میشود.
جهاد در راه خدا میزان علاقه و اعتقاد به خدا را نشان میدهد. اعتقاد به اینکه خدا این فرصت قربانی دادن را برای بندۀ خود پیش آورده است و علاقه به اینکه دوست داشته باشد در راه خدا قربانی بدهد.