سخنرانی هفتگی در هیئت محبین امیرالمؤمنین(ع)/قسمت دوم «تنها مسیر»-ج2
پاکترین قدرت، قدرتی است که با تمنّای مردم پدید بیاید نه با توافق مردم/جهاد با نفس در قدرت بخشیدن به حاکمیت دینی نقش اول را دارد/ اگر ما با هوای نفس مبارزه کنیم، برای امام زمان(ع) قدرتی تولید میشود که ایشان بر دنیا حاکم شود/ جامعۀ شهوتران ذلیلتر از یک جامعۀ برده و پذیرندۀ هرگونه سلطه
- مکان: تهران - مسجد امام صادق(ع) - میدان فلسطین
- زمان: 1392/10/27
- انعکاس در: رجانیوز
- پی دی اف: A5 | A4
- اینفوگرافیک: پیشنهاد دهید
- صوت: دانلود | بشنوید
- کلیپ صوتی: پیشنهاد دهید
با پایان یافتن بخش اول مباحث بسیاری مهم «تنها مسیر» که از ابتدای ماه مبارک رمضان توسط حجت الاسلام پناهیان آغاز شده بود، بخش دوم این مباحث که شامل برخی از نکات تکمیلی و مراحل عالی مبارزه با هوای نفس است، آغاز شد. جلسات هفتگی «تنها مسیر» جمعه شبها در مسجد امام صادق(ع) واقع در میدان فلسطین برگزار میشود. در ادامه گزیدهای از مباحث مطرح شده در دومین جلسه از قسمت دوم مباحث «تنها مسیر» را میخوانید:
پیامبر(ص) با احکام سادۀ فردی و اجتماعی، تمدن عظیم اسلام را پیریزی کردند
- سخنانی که پیامبر اکرم(ص) برای دعوت مردم به اسلام بیان میکردند، بسیار سخنان سادهای بود و ایشان با همان سخنان ساده، تمدن عظیم اسلامی را پیریزی کردند و با همانها تنها حکومت جهانی ابدی را شکل خواهند داد. آیه قرآن میفرماید: «خداوند پیامبر خود را با هدایت و دین حق فرستاد، تا آن را بر همۀ ادیان عالم پیروز گرداند؛ هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ»(توبه/33) یعنی دعوت پیامبر اکرم(ص) منجر به یک فراگیری در عالم میشود. دقت کنید که در این آیه هدف عملیاتی پیامبر(ص) را رساندن تکتک انسانها به بهشت الهی بیان نمیفرماید بلکه هدف عملیاتی را فراگیر شدن و غلبه این دین بیان فرموده است.
- پیامبر گرامی اسلام(ص) با برقرار کردن سادۀ ارتباط انسان با خداوند و رعایت چند حکم الهی در زندگی فردی و اجتماعی، یک تمدن باعظمت را پیریزی کردند. به عنوان مثال، یکی از این توصیههای سادۀ پیامبر(ص) به مردم این بود که: «به پدر و مادر خود نیکی کنید؛ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»(نساء/36) یا اینکه «تقوا داشته باشید تا رستگار شوید؛ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»(بقره/189) و میفرمود: «بگویید لا اله الا الله تا رستگار شوید؛ یَا أَیُّهَا النَّاسُ قُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا»(مناقب آل ابیطالب(ع)/1/56) یعنی ایشان با یکسری توصیهها و احکام ساده، یک جامعه و یک جهان پر از قدرت و سیاست و یک تمدن بسیار مستحکم را بنیانگذاری کردند، البته فرآیند تحقق این تمدن بزرگ طول میکشد، و پای آن شهادتها و مظلومیتها رقم میخورد ولی در نهایت تحقق خواهد یافت.
برخی سیاسیون ربط بین احکام اسلامی با قدرت و سیاست را درک نمیکنند/ محبت و اطاعت از ولیّ خدا میتواند مبدأ پاکترین قدرت در جهان باشد/ پاکترین قدرت، قدرتی است که با تمنّای مردم پدید بیاید نه با توافق مردم
- احکام بهظاهر سادۀ اسلام، فوقالعاده احکام سیاسی و قدرتساز برای جامعۀ اسلامی هستند. اما متاسفانه برخی سیاسیون ربط بین احکام اسلامی با قدرت و سیاست و امنیت را درک نمیکنند و لذا به برخی از احکام اسلامی بیاعتنایی میکنند و ضربههای سهمگینی به جامعه وارد میکنند. جالب اینجاست که صهیونیستها ارتباط بین این احکام ساده با سیاست را بهتر از این سیاسیون بلد هستند.
- یکی از توصیههای سادۀ دین به ما این است که پیامبر اکرم(ص) و اهلبیت(ع) را دوست داشته باشید «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی»(شوری/23) عشق و محبت مردم نسبت به پیامبر(ص) و ائمۀ هدی(ع) موجب اطاعت از ایشان خواهد شد و بعد، موجب قدرت در جامعه خواهد شد، یعنی این محبت میتواند عالیترین و پاکترین قدرت را در جامعه و جهان تولید کند. پاکترین قدرت، قدرتی است که با کمترین نظارت و بیشترین تبعیت پدید بیاید، قدرتی است که با تمنّای مردم پدید بیاید نه با توافق مردم. (یعنی مردم مصرانه و ملتمسانه از کسی بخواهند که قدرت را به دست بگیرد) با همین مکانیزم سادۀ محبت و اطاعت از ولیّ خدا، کار به شکلگیری پاکترین قدرت در جهان خواهد رسید، قدرتی که هیچوقت فساد نمیکند و اصلاً انگیزۀ انجام فساد نخواهد داشت. چون مبدأ این قدرت، محبت مردم و اطاعت سر دستور دین بوده است.
- برخی میگویند: «قدرت فساد میآورد» اما باید دید کدام قدرت فساد میآورد؟ قدرتی که با فساد به دست آمده باشد، طبیعتاً فساد بیشتر خواهد آورد، اما قدرتی که با منّتکشی و التماس مردم به دست آمده باشد، برای چه باید فاسد شود؟! اصلاً کسی که اینطوری به قدرت رسیده باشد، روز به روز پاکتر خواهد شد. کسی که به زور قدرتی را به دست آورده باشد، طبیعتاً این قدرت فساد میآورد، اما اگر مردم به کسی اصرار کردند و خواستند قدرت را به دست بگیرد چه؟ به ویژه اینکه اصرار مردم مبتنی بر یک محبت و معرفت عمیق باشد. 1400 سال است که مردم دارند التماس امام زمان(ع) را میکنند و یک روز مردم جهان به پای حضرت خواهند افتاد و ضجه خواهند زد و از ایشان ملتمسانه تمنا خواهند کرد قدرت را به دست بگیرد، آیا این قدرت مطلقه فساد خواهد آورد؟! اصلاً بحث عصمت هم مطرح نیست؛ در مورد ولیّ فقیه نیز همینطور خواهد بود.
جهاد با نفس در قدرت بخشیدن به حاکمیت دینی نقش اول را دارد
- ما در این سلسله جلسات دربارۀ این موضوع بحث کردیم که نخ تسبیح فضائل دین «جهاد با نفس» است. در اینجا باید گفت: نخ تسبیح فضائلی که منجر به قدرت حاکمیت اسلامی میشود نیز جهاد با نفس است. یعنی مبارزه با هوای نفس، یک موضوع کاملاً تمدنی، کاملاً سیاسی و کاملاً قدرتآفرین است. اگر جهاد با نفس در زندگی شخصی یک انسان از روز اول تا آخر، نقش کلیدی و محوری دارد، در تشکیل حکومت اسلامی و قدرت بخشیدن به حاکمیت دینی هم نقش اول و محوری را دارد. به همین خاطر است که برخی از مظاهر مبارزه با هوای نفس نقش کلیدی در مقدمهسازی برای ظهور حضرت پیدا میکند.
گناه نکردن ما، فوق قدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی آمریکا میتواند قدرت تولید کند/ اگر ما با هوای نفس مبارزه کنیم، برای امام زمان(ع) قدرتی تولید میشود که ایشان بر دنیا حاکم شود
- امام زمان(ع) میفرماید: «چیزی ما را در حبس و دوری از شیعیانمان قرار نمیدهد، غیر از گناهان شیعیان ما؛ فَمَا یَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا یَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَکْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ»(احتجاج/2/499) این کلام حضرت یعنی هیچ عاملی جز گناه شیعیان، ظهور را به تأخیر میاندازد. دقت کنید که حضرت نمیفرماید گناهکاری و خلافکاری و عرقخوری کافران ظهور را به تأخیر میاندازد بلکه میفرماید گناه شیعیان ما ظهور را عقب میاندازد. حالا فکر کنید گناه ما شیعیان چگونه امر فرج را به تأخیر میاندازد؟ آیا این نشان نمیدهد که گناه کردن ما ابعاد سیاسی دارد؟! یعنی گناه نکردن ما شیعیان به حدّی قدرتآفرین است که در عرصۀ بینالمللی میتواند برای امام زمان(ع) قدرتآفرین باشد؛ قدرتی که برتر از قدرت همۀ مستکبران عالم است. یعنی گناه نکردن ما، فوق قدرت سیاسی و اقتصادی و نظامی آمریکا و سایر مستکبران جهان میتواند قدرت تولید کند. پس اگر ما مبارزه با هوای نفس کنیم، برای امام زمان(ع) قدرتی تولید میشود که ایشان بر دنیا حاکم شود.
امیرالمؤمنین(ع): عبد شهوت ذلیلتر از برده است/ نظام بردهداری به نظام شهوتپراکن فعلی کشورهای غربی شرف دارد
- امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «کسی که مغلوب شهوت است از بردۀ مملوک دیگران ذلیلتر است؛ مَغْلُوبُ الشَّهْوَةِ أَذَلُّ مِنْ مَمْلُوکِ الرِّق»(غررالحکم/709) یعنی کسی که شهوتش بر او غلبه دارد و او نمیتواند بر شهوات و علاقۀ نفسانی خود غلبه کند از بردهای که خرید و فروش میشود، پستتر و ذلیلتر است. حالا به این روایت از بعد سیاسی نگاه کنید. به عنوان مثال، غربیها که نظام بردهداری را به صورت گستردهای در جهان راه انداخته بودند (و رسماً آفریقاییها را به بردگی میگرفتند و آنها را خرید و فروش میکردند) بعد از مدتی دیدند که دیگر نمیتوانند به این وضعیت ادامه بدهند، لذا نهضت آزاد کردن بردگان شروع شد تا نظام بردهداری را پایان دهند. اما به جای آن نظام بردهداری، یک نظام ظالمانۀ دیگر(اومانیسم و به تعبیری نظام شهوتپرستی) را راه انداختند به حدّی که میتوان گفت نظام بردهداری قبلی، به نظام شهوتپراکن فعلی کشورهای غربی شرف دارد، چون امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «عبد شهوت ذلیلتر از بردۀ زرخرید است؛ عَبْدُ الشَّهْوَةِ أَذَلُّ مِنْ عَبْدِ الرِّق»(غررالحکم/464)
- کسی که اسیر موسیقی و بندۀ شهوت شد و عشق او به سمت مسائل غریزی رفت، او بدتر و ذلیلتر از برده است و صهیونیستها این مسأله را خوب بلد هستند و با استفاده از آن توانستهاند جوامع بشری را به بردگی خود بکشانند. صد سال است که دارند روی این مسأله کار میکنند، برنامهریزی و سرمایهگزاری میکنند؛ یعنی مردم و جوانان را با شراب و قمار و هرزگی و زنبارگی و همجنسبازی فاسد میکنند و وقتی مردم شهوتپرست شدند، آنوقت است که ذلیلتر از بردگان دورۀ بردهداری عبد و بندۀ صهیونیستها خواهند شد و به همین شیوه بر جهان تسلط پیدا کردهاند.
چرا رئیس نخست وزیر اسرائیل نگران موسیقی جوانان ایرانی است؟/ امام(ره): موسیقی گوش کردن ارادۀ انسان را ضعیف میکند
- شما فکر میکنید چرا نخست وزیر اسرائیل رسماً میگوید: «جوانان ایران باید به راحتی بتوانند موسیقی غربی گوش کنند و شلوار جین بپوشند»؟! چون اگر یک جوان هر نوع موسیقیای را که دلش خواست گوش کند و هر کاری که دلش خواست انجام دهد؛ هرزه میشود و کسی که هرزه بشود، خیلی راحت بردۀ مستکبران خواهد شد.
- حضرت امام(ره) گوش کردن به موسیقی را یکی از عوامل تضعیف کنندۀ عزم و اراده میدانستند و میفرمودند: «جرئت بر معاصى کمکم انسان را بىعزم مىکند، و این جوهر شریف را از انسان مىرباید. استاد معظّم ما [مرحوم ایت الله شاهآبادی] -دام ظلّه- مىفرمودند بیشتر از هر چه، گوش کردن به تغنّیات سلب اراده و عزم از انسان مىکند.»( شرح چهل حدیث/ص8). امام(ره) در جای دیگری هم میفرماید: «از جمله چیزهایى که باز مغزهاى جوانها را مخدّر است و تخدیر مىکند موسیقى است»(صحیفه امام/ج9/ص200) و میفرمود: «یک آدم افیونى نمىتواند فکر کند براى یک مملکت. یک آدمى که مغزش به موسیقى عادت کرد نمىتواند براى مملکت مفید باشد.»(صحیفه امام/ج9/ص464)
امیرالمؤمنین(ع): کسی که هوای نفسش قوی باشد، ارادهاش ضعیف است/ آنچه مهم است، مخالفت با هوای نفس است، نه صرفاً انجام کارهای به ظاهر خوب
- امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «کسی که هوای نفسش قوی باشد، ارادهاش ضعیف است؛ مَنْ قَوِیَ هَوَاهُ ضَعُفَ عَزْمُه»(غررالحکم/ص588) کسی که ارادهاش ضعیف باشد باید بداند که هوای نفسش قوی است. چنین کسی حتی ممکن است آنچنان کارهای بدی هم انجام ندهد و حتی کارهای خوب هم زیاد انجام دهد ولی همانطور که قبلاً گفتیم، برای قوی شدن هوای نفس لازم نیست انسان حتماً کارهای بد انجام دهد، بلکه ممکن است انسان همهاش کارهای خوب انجام دهد، اما هوای نفسش قوی باشد، چون کارهای خوبی که انجام میدهد در جهت هوای نفسش است نه مخالف هوای نفسش.
- ممکن است شما آدم نمازخوانی باشید ولی اتفاقاً نماز خواندن، مطابق هوای نفس شما باشد(نه مخالف هوای نفس) و اتفاقاً گناه خیابانی هم مخالف هوای نفس شما باشد و انجام ندهید، ولی هنوز با هوای نفس خودتان مخالفت نکردهاید، اما اعتبار پیدا کردن در مسجد و محله، مطابق هوای نفس شما باشد و برای رسیدن به آن حاضر باشید هر کار بدی و هر ظلم و ستمی را انجام دهید. مثلاً ممکن است به خاطر اعتبار خودتان مرتکب گناه بزرگی مثل «غیبت» شوید. پس آنچه مهم است، مخالفت با هوای نفس است، نه انجام کارهای خوب.
اگر در آموزش و پرورش «مبارزه با هوای نفس» را به بچهها یاد دهیم، از استعدادهای متوسط، دانشمندان برتر خواهیم ساخت/«مبارزه با نفس» موجب رشد علمی و علم موجب قدرت است
- اگر آموزش و پرورش ما هیچ چیزی به بچهها یاد ندهد، اما در عوض طوری کار کند که وقتی این بچهها دیپلم گرفتند، «دلم میخواهد» در نظر آنها زشت و ناپسند باشد، ارزش دارد. یعنی فقط کافی است همین یک کار کلیدی را انجام دهد و الا میتوان گفت فایدهای نداشته است. در روانشناسی هم به این واقعیت رسیدهاند که ضریب هوشی(آی کیو) لزوماً عامل موفقیت نیست، بلکه دانشآموزانی که بیشتر میتوانند «خودداری» کنند و هرچه دلشان خواست انجام نمیدهند، در آینده موفقتر بوده و از خلاقیت بیشتری برخوردار خواهند بود، حتی اگر ضریب هوشی بالا نداشته باشند؛ این مفهوم در ادبیات ما همان «مبارزه با هوای نفس» است. لذا اگر در آموزش و پرورش «مبارزه با هوای نفس» را به فرزندان خود یاد بدهیم، از استعدادهای متوسط دانشمندان برتر خواهیم ساخت. ربط این مسأله با موضوع قدرت و سیاست نیز از این فرمایش امیرالمؤمنین(ع) مشخص میشود که فرمود: «علم موجب قدرت میشود؛ العلم سلطان من وجده صال به»(شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید/20/319)
جامعۀ شهوتران ذلیلتر از یک جامعۀ برده و پذیرندۀ هرگونه سلطه/ رواج شهوترانی زمینه تسلط هرکس بر جامعه را فراهم میکند
- کسی که خیلی از آزادی اجتماعی دم میزنند، بیشتر از آن باید از آزادی انسان از هوای نفس و شهوات دم بزند و الا دروغ میگوید؛ شبیه همان دروغی که صهیونیستها به همۀ مردم عالم گفتهاند و دیگران را عبد و بردۀ خود کردهاند. چون شدیدترین وضعیت نبودن آزادی اجتماعی به بردگی کشاندن انسانها است، اما کسی که عبد شهوت است از کسی که آزادی اجتماعی ندارد ذلیلتر است. (امیرالمؤمنین(ع): عَبْدُ الشَّهْوَةِ أَذَلُّ مِنْ عَبْدِ الرِّق؛ غررالحکم/464) پس کسی که دنبال آزادی اجتماعی است، اگر راست میگوید، هر قدمی که برای این هدف برمیدارد باید دوبرابرش برای آزادی انسانها از بردگی هوای نفس بردارد. کسی که شعار آزادی اجتماعی سر میدهد و از سوی دیگر در جهت اشاعۀ شهوات در جامعه اقدام میکند، در واقع همان کار صهیونیستها و مستکبران عالم را دارد انجام میدهد، چون وقتی شهوترانی در جامعه رواج پیدا کرد، افراد آن جامعه ذلیلتر از بردگان خواهند شد و هر کسی میتواند بر آن جامعه مسلط شود.
از صبح تا حالا، با کدام خواستۀ نفس خود مبارزه کردهاید؟/ امروز چند بار روی هوای نفس خود پا گذاشتهاید؟
- برای مبارزه با هوای نفس، باید ببینید چه چیزی را دوست دارید تا روی آن پا بگذارید و قربانی بدهید (ببینید هوای نفس شما چه میخواهد، تا روی خواستۀ نفستان پا بگذارید) ببینید چه کارهایی مطابق هوای نفس شماست، و برخلاف آن عمل کنید. در حدیث قدسی چنین آمده است که: «مردم یکبار میمیرند ولی مؤمن به خاطر مخالفت با هوای نفس و در جهاد با نفس خودش روزی هفتاد بار میمیرد؛ یَمُوتُ النَّاسُ مَرَّةً وَ یَمُوتُ أَحَدُهُمْ فِی کُلِ یَوْمٍ سَبْعِینَ مَرَّةً مِنْ مُجَاهَدَةِ أَنْفُسِهِمْ وَ مُخَالَفَةِ هَوَاهُم»(میزان الحکمه/روایت 2916) یعنی یک مؤمن دائماً در حال مبارزه و مجاهده با هوای نفس خود است.
- باید در طول مدت شبانهروز، بارها و بارها با هوای نفس خودمان مخالفت کنیم.(طبق روایت فوق هر روز هفتاد بار این کار را انجام دهیم) مثلاً همین امروز ببینید که از صبح تا حالا، با کدام خواستۀ نفس خودتان مبارزه کردهاید؟! چه چیزهایی را دوست داشتهاید و از آن گذشتهاید؟ باید بتوانید فهرستی از دوستداشتنیهایی که امروز با آنها مخالفت کردهاید، تهیه کنید.
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید