تنها مسیر- نیمه شعبان 93
بعد از ظهور، مبارزه با نفس چگونه خواهد بود؟
- مکان: تهران - مسجد امام صادق(ع) - میدان فلسطین
- زمان: 1393/03/23
- انعکاس در:
- پی دی اف: A5 | A4
- اینفوگرافیک: پیشنهاد دهید
- صوت: دانلود | بشنوید
- کلیپ صوتی: پیشنهاد دهید
پناهیان: مسیر رشد انسان، همیشه در بُریدن از علاقههای بد یا خوب است. بالاخره انسان باید علایق خود را قربانی کند. و این راهی است که انسان -در هر زمان و هر دورهای- در پیش روی خود دارد؛ چه قبل از ظهور و چه بعد از آن. به هر حال شرایط ما تغییر میکند ولی اصول حرکت ما تغییر نخواهد کرد.
به مناسبت نیمه شعبان، حجت الاسلام پناهیان در ادامۀ جلسات هفتگی، به نسبت میان بحث تنها مسیر و دوران بعد از ظهور پرداخت. در ادامه گزیدهای از مباحث مطرح شده در این جلسه را میخوانید:
بعد از ظهور که عوامل تحریک انسان به بدیها از بین میرود، مبارزه با نفس و رشد ما چگونه خواهد بود؟
- ما الان در فضایی قرار داریم که عوامل زیادی وجود دارد که انسانها را به گناه تحریک میکند و آنها را به رفتار غلط وادار میکند و اکثر این تحریکات هم از جانب قدرتهایی صورت میگیرد که از بدی و ضعف انسانها سوء استفاده میکنند و از آن سود میبرند. البته در چنین فضایی ما با مفهوم مبارزه با هوای نفس آشنا هستیم و میدانیم که یک عدهای دارند ما را به سمت بدیها سوق میدهند و ما هم باید با آن بدیها مبارزه کنیم و خودمان را به سمت خوبیها بکشانیم و رشد کنیم.
- سؤالی که مطرح است این است که بعد از ظهور، وقتی این قدرتهایی که انسانها را وادار به بدیها میکنند و وسوسههای ابلیس و سوء استفاه از ضعف انسانها و فریب دادن آنها از بین میرود، و عوامل تحریک و خراب شدن انسانها تا حدّ زیادی از بین خواهد رفت، در آن زمان مفهوم مبارزه با هوای نفس، چگونه خواهد بود و چگونه مسیر اصلی ما برای کمال و سعادت باز هم مبارزه با هوای نفس خواهد بود؟
- الان ما در فضای بدی قرار داریم و با تمایلات تحریکشدۀ بد خودمان مواجه هستیم که باید با آنها مقابله کنیم، ولی بعد از ظهور حضرت که فضا خوب میشود، یعنی عوامل تحریک تمایلات بد از بین میروند و رشد ما در تبعیت از علاقههای خوبمان، مسیر راحتی خواهد داشت، در آن زمان چگونه رشد خواهیم کرد؟ ما که منطق زندگی و بندگی را، مبارزه با تعلقات بیارزش(بد) و کمارزش معرفی کردهایم، آن موقع با چه چیزی باید مبارزه کنیم، تا رشد کنیم؟
علاقههای خوب هم مراتبی دارند؛ گاهی به نفع علاقههای برتر باید از علاقههای خوب هم بگذریم
- پاسخ روشن است؛ شما در هر زمانی که باشید(حتی در زمان ظهور) و علاقههای خوبی هم داشته باشید، این علاقههای خوب نسبت به یکدیگر، مراتبی دارند. بعضی از این علاقههای خوب، اولویت پیدا میکنند و شما از این علاقههای خوبی که در مقایسه با علاقههای برتر اولویت ندارند، باید بگذرید.
- حضرت ابراهیم(ع) که اسماعیل خودش را دوست داشت، این علاقۀ ایشان قطعاً یک علاقۀ خوب بود نه یک علاقۀ بد. حضرت اسماعیل(ع) شخصیت بسیار برجستهای بود و تمام ویژگیهای اهل ایمان را داشت، و ابراهیم(ع) به چنین فرزندی علاقهمند شده بود. منتها ابراهیم(ع) مجبور شد به امر الهی، همین پسر را قربانی کند.
- سلوک ابراهیم(ع) را ببینید! آیا ایشان مبارزه با هوای نفس نداشت؟ آیا او دچار علاقههای بد بود که باید آن علاقههای بد را از بین میبرد؟ به هیچ وجه! ایشان بهرهمند از علاقههای خوب بود، منتها مسیر رشد انسان، همیشه در بُریدن از علاقههای بد یا خوب است. بالاخره انسان باید علایق خود را قربانی کند. و این راهی است که انسان -در هر زمان و هر دورهای- در پیش روی خود دارد؛ چه قبل از ظهور و چه بعد از آن. به هر حال شرایط ما تغییر میکند ولی اصول حرکت ما تغییر نخواهد کرد.
- مسیر برای انسان اینگونه تعریف شده است که انسان به نفع علاقههای بهتر باید از علاقههای کِهتر بگذرد. هرچند ممکن است این علاقههای کِهتر، خودشان فینفسه علاقههای خوبی باشند و این دستورات و امتحانات الهی هستند که تعیین میکنند ما الان از کدام علاقه باید بگذریم و درگیر چه موضوعی باشیم.
- ممکن است کسی به خدمت کردن به مردم علاقه داشته باشد، ولی یک کار با اولویت سر راهش پیش بیاید، مثلاً اینکه مجبور شود از مادر سالخورده یا بیمار خودش نگهداری کند. در چنین شرایطی، او باید از این علاقۀ خوب(خدمت کردن به مردم) به خاطر اولویت دیگری که پیش آمده، بگذرد.
الان مبارزه با نفس ما غالباً برای نجات از جهنم است، اما پس از ظهور غالباً برای رسیدن به اوج قلههای بهشت خواهد بود
- الان بسیاری از مبارزه کردنهای ما با علاقههای بیارزش مبارزههایی است که ما را از جهنم نجات میدهد. ولی بعد از ظهور مبارزههای ما با علاقههای نسبتاً بیارزش، مبارزههایی است که ما را در مسابقه برای رسیدن به اوج قلههای بهشت موفق میکند.
- الان غالباً اینطور است که ما میخواهیم از جهنم نجات پیدا کنیم ولی آن زمان(پس از ظهور) زندگی ایمانی ما اینگونه خواهد بود که غالباً انگیزۀ ما «بهتر شدن» است نه فرار از جهنم. اصلاً فلسفۀ امتحانات الهی همین است که ما بهتر شویم نه اینکه خودمان را از جهنم نجات دهیم. خداوند میفرماید: «الَّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً»(ملک/2) یعنی امتحانات الهی برای این است که معلوم شود چه کسی بهتر است. امیدواریم فضای جامعه ما فضای رقابت برای بهتر شدن باشد. و در زمان حکومت امام زمان(ع) این مسابقه یا رقابت برای بهتر شدن، به صورت واقعیتر شکل خواهد گرفت.
- اگر فضای جامعه، فضای حکومت امام زمان(ع) باشد و اگر دست شیطان بسته باشد، باز هم ما مبارزه با هوای نفس خواهیم داشت. در همان زمان هم ما استغفار خواهیم داشت، مثل اهلبیت(ع) که همیشه استغفار میکردند. محنتی که انسان باید در این زندگی دنیا تحمل کند، بعد از تقرب الی الله هم خواهد بود، تازه این محنت بیشتر هم میشود؛ «محنت قرب ز بُعد افزون است، جگر از محنت قربم خون است» یعنی در ادامۀ این مسیر هم، همین اصول و قواعد وجود دارد منتها در یک فضای بسیار عالیتر و نورانیتر، این راه طی میشود.
- از امام صادق(ع) پرسیدند: «راهی که انسان به راحتی برسد، چیست؟ فرمود: مخالفت با هوای نفس. پرسیدند: چه موقع انسان به راحتی میرسد؟ فرمود: اولین روزی که وارد بهشت میشود؛ قِیلَ لَهُ: أَیْنَ طَرِیقُ الرَّاحَةِ؟ فَقَالَ ع: فِی خِلَافِ الْهَوَى. قِیلَ: فَمَتَى یَجِدُ عَبْدٌ الرَّاحَةَ؟ فَقَالَ ع عِنْدَ أَوَّلِ یَوْمٍ یَصِیرُ فِی الْجَنَّة»(تحف العقول/ص370) یعنی هرقدر هم که رشد کنید، باز هم این مخالفت با هوای نفس تا آخرین لحظۀ عمرتان وجود دارد. اصلاً معنای هوای نفس این است: «به هر علاقهای که ارزش انسان را پایین بیاورد، هوای نفس گفته میشود». پس ممکن است در یک مقطعی(در یک مرحلهای)، علاقۀ به یک کار خوب، ارزش شما را پایین بیاورد و آن کار خوب مصداق هوای نفس باشد. تکلیف ما در دنیا این است که همیشه باید آمادۀ مبارزه با هوای نفس باشیم.
الان بهخاطر سخت بودن شرایط، اجر و پاداش ما نسبت به دوران پس از ظهور بیشتر است، پس چرا برای فرج دعا کنیم؟
- ممکن است این سؤال مطرح شود که: فرق ما با کسانی که در آن زمان(پس از ظهور) رشد میکنند، چیست؟ الان اینهمه عواملی که ما را به سمت بدیها میکشانند در اطراف ما وجود دارد، آیا مبارزۀ ما با بدیها سختتر نیست؟! بله، الان مبارزه ما با بدیها سختتر از زمانی که است عوامل تحریککنندۀ انسانها به سوی بدیها از بین میرود و به همین خاطر، اجر ما هم بیشتر از آن زمان خواهد بود. طبیعتاً آن موقع که مبارزۀ ما آسانتر میشود، اجر ما هم کاهش پیدا میکند.
- پس این سؤال پیش میآید که: اگر الان اجر ما بیشتر است، اصلاً چرا باید برای فرج حضرت دعا کنیم؟ الان خیلی بیشتر میتوانیم اجر و پاداش کسب کنیم! الان با اینهمه سختیهایی که میکشیم، با اینهمه تهاجمهایی که به ما میشود و اینهمه مظلومیتها و غربتهایی که تحمل میکنیم، بیشتر اجر میبریم، پس اصلاً چرا برای فرج حضرت دعا کنیم؟ الان اجر و پاداش ما بالاتر است و گناهان ما راحتتر بخشیده میشود، پس چرا برای فرج دعا کنیم؟
- میدانید الان آن مظلومینی که اسلحه به دست گرفتهاند و در این غربت شدید، دور کربلا و نجف و سامرا دارند از حرم اهلبیت(ع) دفاع میکنند، چقدر اجر میبرند؟ واقعاً اجر و پاداش آنها بینظیر است. بعد از ظهور حضرت به سادگی چنین ثوابهایی گیر نمیآید. پس ما چرا باید برای فرج دعا کنیم؟
- البته این سؤال درست است ولی ناشی از یک نگاه خودخواهانه است. شبیه همین سؤال را یکی از اصحاب امام صادق(ع) از ایشان پرسید و امام صادق(ع) در پاسخ فرمود: آیا دوست ندارید که خداوند حق و عدل را در همۀ دنیا ظاهر کند و آن را غلبه دهد؟! نباید فقط به مقدار ثواب خودتان نگاه کنید. اینهمه مردم در این دنیا زندگی میکنند که با خدا آشنا نیستند، دلتان برای این مردم بسوزد! دلتان برای حقی بسوزد که پشت پردۀ غیبت است! (عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَیُّمَا أَفْضَلُ الْعِبَادَةُ فِی السِّرِّ مَعَ الْإِمَامِ مِنْکُمُ الْمُسْتَتِرِ فِی دَوْلَةِ الْبَاطِلِ أَوِ الْعِبَادَةُ فِی ظُهُورِ الْحَقِّ وَ دَوْلَتِهِ مَعَ الْإِمَامِ مِنْکُمُ الظَّاهِرِ فَقَالَ یَا عَمَّارُ الصَّدَقَةُ فِی السِّرِّ وَ اللَّهِ أَفْضَلُ مِنَ الصَّدَقَةِ فِی الْعَلَانِیَةِ وَ کَذَلِکَ وَ اللَّهِ عِبَادَتُکُمْ فِی السِّرِّ مَعَ إِمَامِکُمُ الْمُسْتَتِرِ فِی دَوْلَةِ الْبَاطِلِ وَ تَخَوُّفُکُمْ مِنْ عَدُوِّکُمْ فِی دَوْلَةِ الْبَاطِلِ وَ حَالِ الْهُدْنَةِ أَفْضَلُ مِمَّنْ یَعْبُدُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ ذِکْرُهُ فِی ظُهُورِ الْحَقِّ مَعَ إِمَامِ الْحَقِّ الظَّاهِرِ فِی دَوْلَةِ الْحَقِّ... قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَمَا تَرَى إِذاً أَنْ نَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ وَ یَظْهَرَ الْحَقُّ وَ نَحْنُ الْیَوْمَ فِی إِمَامَتِکَ وَ طَاعَتِکَ أَفْضَلُ أَعْمَالًا مِنْ أَصْحَابِ دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ الْعَدْلِ فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ! أَمَا تُحِبُّونَ أَنْ یُظْهِرَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى الْحَقَّ وَ الْعَدْلَ فِی الْبِلَادِ وَ یَجْمَعَ اللَّهُ الْکَلِمَةَ وَ یُؤَلِّفَ اللَّهُ بَیْنَ قُلُوبٍ مُخْتَلِفَةٍ وَ لَا یَعْصُونَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِی أَرْضِهِ وَ تُقَامَ حُدُودُهُ فِی خَلْقِهِ وَ یَرُدَّ اللَّهُ الْحَقَّ إِلَى أَهْلِهِ فَیَظْهَرَ حَتَّى لَا یَسْتَخْفِیَ بِشَیْءٍ مِنَ الْحَقِّ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ؛ کافی/1/333 و334)
- وقتی برای فرج دعا میکنیم، به اجر و پاداش خودمان نگاه نمیکنیم، بلکه مسألۀ ما این است که مظلومین عالم نجات پیدا کنند و اذیت نشوند. دغدغۀ ما این است که حق از پشت پردۀ غیب بیرون بیاید و خودش را نشان دهد و کسانی که از معرفت پروردگار محروم هستند، محرومیتشان برطرف شود. و این دغدغه، خیلی سطح بالایی دارد.
- دعا برای فرج در واقع دعایی است که سطحش خیلی بالاست و خیلی عارفانه است و کار دشواری است. هر کسی نمیتواند واقعاً برای فرج دعا کند. اگر کسی باشد که مشکلات زندگی به او فشار آورده و در اثر این مشکلات، برای فرج دعا کند، آیا این دعا برای فرج، اصیل است؟! خودمان میدانیم که این دعا اصیل نیست.
- دعا برای فرج به تعبیری شبیه این است که بگویی: «خدایا! من هیچ! ولی نمیخواهم امام زمان(ع) پشت پردۀ غیبت باقی بماند، من ناراحت هستم از اینکه صدای امام زمان(ع) به گوش مردم عالم نمیرسد؟ چرا ایشان باید محدود و محصور باشد؟ چرا باید پشت پردۀ غیبت باشد و مردم از او بهره نبرند؟! چرا نباید حق، تجلی کند؟!» دعای ندبه را ببینید! در قسمتهای اوج دعای ندبه، حتی دیگر بحث نجات مظلوم و تحقق عدالت هم نیست، بلکه بحث تجلی حقیقت است. آنجایی که میگوید: «عَزِیزُ عَلَیَّ أَنْ أَبْکِیَکَ وَ یَخْذُلَکَ الْوَرَى»(المزار الکبیر/ص582) یعنی این برای من قابل تحمل نیست که مردم به تو اعتنا نداشته باشند. حتی نمیگوید: اینهمه ظلمی که در جهان صورت میگیرد، برای من قابل تحمل نیست، بلکه سطح دعا از این هم بالاتر است و میگوید: همینکه این آقا، پشت پردۀ غیبت است، خودش بزرگترین ظلم است. اینکه صدای این آقا شنیده نمیشود ظلم است. «وَ لَا أَسْمَعُ لَکَ حَسِیساً وَ لَا نَجْوَى»(المزار الکبیر/ص581) یعنی نمیتوانم تحمل کنم که صدای تو شنیده نشود.
- البته الان لازم نیست که ما زیاد عارف باشیم و از روی عرفان بالای خودمان برای فرج دعا کنیم، همین الان اگر به مظلومینی که هر روز در عراق به شهادت میرسند، سرهایی که بریده میشود، خانههایی که ویران میشود و داغها و مصیبتهایی که به دلها مینشیند، نگاه کنیم و همین مقدار وجدان داشته باشیم که با دیدن این مصیبتها، داغدار شویم، کافی است که مضطرانه برای فرج دعا کنیم. به لحظاتی فکر کنید که شما در آرامش هستید ولی این مؤمنین مظلوم در اضطرار هستند و جانهای زیادی به شهادت میرسند، به خانوادههایی که به آنها تعدی میشود و کودکانی که سر از بدنشان جدا میشود فکر کنید و برای فرج دعا کنید.
هر جایی هستید برای رزمندگان خط اول مقاومت برنامۀ دعا و مناجات بگذارید
- در این ایام، هر جایی که هستید برای رزمندگان خط اول مقاومت که در مقابل تکفیریها ایستادهاند، برنامۀ دعا و مناجات بگذارید، همین دعای شما خیلی مهم است. دعای توسل بگذارید و برای مردم عراق دعا کنید که بتوانند علیه تکفیریها مقاومت کنند. انشاءالله وقایع هولناک عصر ظهور، با مقاومتهای رزمندگان مقاومت و با دعاهای شما، رقیق شود و جنایات کمتری اتفاق بیفتد. حتماً بنا نیست که سفیانی آنهمه جنایت کند و بعدش ظهور رخ دهد. ما میتوانیم این شرایط را تغییر دهیم. شاید یکی از عواملی که میتواند مؤثر باشد در اینکه آنهمه جنایتها اتفاق نیفتد، همین دعاها و همین مقاومتها باشد.
- شرایط خیلی تغییر کرده است. واقعاً تحول ایجاد شده است. الان بروید ببینید اطراف کربلا و سامرا چه خبر شده است! از اقصی نقاط رفتهاند و دور حرم عسکریین را گرفتهاند و از خانۀ امام زمان(ع) محافظت میکنند. از الطاف خفیۀ الهی هم این است که این حملات اخیر تکفیریها(به سامرا) با نیمۀ شعبان مصادف شده است و طبیعتاً شیعیان در این ایام میلاد امام زمان(ع) انگیزه و شوق بیشتری برای دفاع از خیمهگاه حضرت دارند.
- درست است که این مؤمنین برای دفاع از حرم اهلبیت(ع) دیر رسیدهاند و حدود 1400 سال دیر آمدهاند، ولی بالاخره آمدند و این خیلی مهم است. منتها این مؤمنین کجا بودند وقتی که امام حسین(ع) دعوت میکرد و میفرمود: آیا کسی هست از خیمهگاه من دفاع کند...
فایل متنی قابل دانلود در این جا برای جلسه گذشته است و مربوط به این جلسه نیست.