۹۳/۰۳/۰۱ چاپ ایمیل و پی دی اف
خبرگزاری فارس به نقل از وبلاگ بیدارها

آنچه آینه‌ها نشان می‌دهند دروغ نیست!

آنچه در کتاب «رهایی از تکبر پنهان» مورد توجه قرار می‌گیرد این است که حتی بسیاری از ویژگی‌های به ظاهر مثبت و اعمال حسنه ما نیز در خدمت تکبر پنهان ما هستند حتی تواضع و اخلاص ما!

به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس وبلاگ بیدارها نوشت: یکی از بهترین کتاب‌های اخلاقی که شاید به جرأت بتوان گفت یکی از شجاعانه‌ترین کتاب‌های حمله به حب نفس انسان، کتاب «رهایی از تکبر پنهان» استاد پناهیان است که البته این اثر جزو معدود آثار نوشتاری این استاد است. روزی که این کتاب را شروع به خواندن کردم شاید فکر نمی‌کردم که برخی حرکات ریز و به ظاهر کوچک ما که آن را جزو حقوق مسلم و ارکان شخصیت خود می‌دانیم از خطرناک‌ترین و رذیله‌ترین ویژگی‌های انسانی باشد که می‌تواند حتی انسان را به مقابله و سرپیچی در برابر پروردگار عالم هم بکشاند و وقتی خواندم دیدم ما که نه به اندازه شیطان رجیم عبادت کرده‌ایم (6000 سال) و نه آنقدر ابتدا در دستگاه الهی مقرب بوده‌ایم سرانجام ذره‌ای تکبر 6 هزار  سال عبادت و بندگی را به باد داد و لحظه‌ای سرپیچی و تکبر او را کاملاً از رحمت الهی محروم کرد.

در ادامه باید بگویم که قصد این نیست که شرح کتاب گفته شود و تنها به چند نقطه شاخص اشاره و بسنده می‌شود تا مخاطب پس از مطالعه به ابعاد مهم‌تر کتاب دست یابد.

اما آنچه بسیار در این کتاب جلب توجه می‌کند این است که حتی بسیاری از ویژگی‌های به ظاهر مثبت و اعمال حسنه ما نیز در خدمت تکبر پنهان ما هستند حتی تواضع و اخلاص ما!

مهم‌ترین ویژگی این صفت پنهانی بودن آن است و اکنون یک سوال از شما و خودم می‌پرسم آیا شما آدم متکبری هستید؟ و خود شما انصافاً پس از مطالعه کتاب باز هم این سوال را جواب بدهید شاید جواب بسیار متفاوت باشد!

و نکته دیگر اینکه برای یافتن این صفت در خودمان باید تنها و تنها از خودمان شروع کنیم و مصداق بارز شعر: آینه چو بنمود خطا خود شکن آیینه شکستن خطاست؛ شویم چرا که اگر این نشود معمولاً ابتدا و فی نفسه به دنبال اصلاح دیگران و حتی بعضاً جهان پیرامون خود هستیم و خود را قهرمان و فرشته نجات دیگران می‌دانیم و بعد هم سری به خودمان می‌زنیم.

منبع: خبرگزاری فارس

نظرات

۲۳ آذر ۹۶ ، ۱۱:۲۵ علی رحمانی
با سلام 
آیا ممکنه نسخه پی دی اف رو روی سایت بزارید ؟
سلام 
کتاب خوبی هست در جشن عقد پسر عموی خودم به همه به عنوان یادبود هدیه دادن فقط سطح کتاب کمی سنگین هست یه جاهایی رو چند دفعه باید خوند تا منظور رو بفهمی اگه میشه کمی ساده تر نوشته بشه تا راحتر درک کنیم حتی بعضی ها هم که تو مراسم بودن و کتاب رو گرفتن همین نظر رو داشتن 
اجرتون با سید الشهدا 
با سلام  در مشهد چگونه می شود این کتاب را تهیه کرد؟

سلام.کتاب تکبر پنهانرو هیچکدوم از کتابخونه های ما نداشت.
۰۹ آذر ۹۴ ، ۱۴:۰۶ حسین عموزادمهدیرجی
سلام 
خدا قوت از سایت شما و سخنرانی ها خیلی استفاده کردیم.و میکنیم انشالله. اجرتون با آقا صاحب الزمان
این کتاب رو هم مطالعه کردم.خیلی به من کمک کرد.
دانشجوی تربیت معلم هستم و انشالله یک سال دیگه شروع به کار میکنیم.
یه سوال داشتم خدمتتون.
چطور دانش آموزان متواضع تربیت کنیم.؟
خُب یکیش آینه که خودمون متواضع باشیم،که انشالله به یاری خدا داریم کار میکنیم.
میخواستم اگه نظری دارید بفرمائید. (نصیحتی بفرمائید) 
سلام اج اقا،من بخش اول کتابرو خوندم!من خودم این نقص ذلیل شدرو داشتم.این تکبر پنهانرو که دماری از من دراورد که نگو،البته وقتی ایات قران رو میخوندم به قلبم مینشست، حتی گاهی گریه هم میکردم وهنوز هم میکنم،کبری که من داشتم فکر کنم نه تنها تو وجودم نقص معرفی نشده بود بلکه یک نوع خوبی به من معرفی شده بود،من نابود شدم حاج اقا!!!من نفسمرو نمیشناسم،اما اون منرو یا نقصهای دیگرو خوب میشناسه.وقتی متوجه نقصهام،متوجه نفس موذی وجودم،متوجه اعتماد به نفسه نفسم شدم،مثل یه کیک وارفته بودم،هنوزم هستم ولی هرچه قدرم که اندازه سر سوزن رو عیبهام کار میکنم و به خودم میگم که مثلا این عیب در من کمرنگ شده یه موجودی با اعتماد به نفس وغرور خاصی در درونم بهم میگه که کار شاقی نکردی،به خدا خیلی سخت بود!من انجامشون دادم ولی انگار انجامشون ندادم!!!وقتی فهیمدم که کبر دارم دنیای من با خدا زیرو و شد،اونقدر از خدا خجالت کشیدم که نفسم بند اومد،بماند که یه قسمتی از من با خدا همیشه سر جنگ داره اما یه قسمتی از من خیلی دلم براش سوخت وقتی که من باهاش این کارو کردم!!!درواقع من بودم،من رابطه بین خودم وخداوندرو خراب کردم،با همه وجودم این کارو کردم،با همه جانم،روحم،وانگار مثل اینکه از درون یه چیزی در درون نفسم ارضا میشد!!من نمیتوسنتم جلوی اونرو بگیرم،نمیتونستم!دقیقا مثل یک انسان بی تفاوت وکاملا بی رحم اما من تلاش خودمرو میکردم وهنوز هم میکنم،اما خیلی تغییر کردم!!!از خدا خیلی خجالت کشیدم،همش این شعر در درونم میومد که ناگهان چرده برانداخته ای یعنی چه؟مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه؟داشتم داد میزدم که خدایا قسم به خودت تقصیر من نیست،انگار هی بدون اینکه بخوام تو یک گردابی گیر افتاده بودم،حسابشو بکنید تو این همه درد هم فهیمدم که متکبر هم بودم چون من از کبر واقعا بیزار بودم ومیترسیدم وبیشتر از خودم خجالت میکشیدم که یه وقت نداشته باشم،اما خدا به من نشان داد که دارم!!وقتی فهیمدم مثل انسانی که خبر مرگ عزیزیرو بهش داده باشن اونجور شکه شدم!غمگشن شدم،نا امید شدم نه از خدا از خودم!با خودم میگفتم چه قدر ضایع؟چی فکر میکردیم وچی شد؟یعنی خدا از همون اول میدونست من اینهمه کبر کثیفرو دارم؟اصلا اینکه کبر به من نچسبیده بود که؟انگار من به کبر چسبیده بودم!!!ولش نمیکردم!!!قشنگ احساسش میکردم!من غمگینم!کبر مثل یک سنگ سفت میمونه که نمیتونم بشکنمش!!اما خداروشکر خیلی در من کاهش چیدا کرده انگار که از یک جکوزی خیلی داغ بیرون اومده روحم!!!یادش به خیر،وقتی نمیدونستم که متکبرم خیلی حالم بهتر بود،چونکه میتونستم باور کنم خدا خیلی دوسم دراه،الان هم میدونم اما چون که هیمدم که کبر دارم،خیلی به پروپای خدا نمیپیچم!!!خوب من خیلی سرکشم اما خیلی بهتر شدم!!!این سرکشی بیشتر درونیه،بیشتر شبیه یک طلبکار بودن از خداونده!!!خدا به من نشان داد که از کبر من بیزاره!!!نه از خود من!!منم تو دلم چون به کبر وابسته بودم هی به خدا میگفتم چرا از کبر بدت میاد؟چون نمیدونم چی جوری بود که با کبر خو گرفته بودم!!!!دقیقا نیمدونم نقصی که گفتم کبر بود یا یک نقصه دیگه،ولی من کبررو و پنهان بودن کبررو تجربه کردم!!!ووقتی اسم کتاب شمارو به نام تکبر پنهان دیدم!!!عجیب تعجب کردم!!!دلم می خواست که خون گریه کنم!!!من اعصابم از خودم خورده،از نقصام به خصوص همین کبری که داشتم!خیلی ها ندارن،اما من داشتم،من حسادت هم دارم،فکر میردم ندارم،باورتون نمیشه اما میشه انسان به خودش هم حسادت کنه؟نمیدونتم چه نقصیه؟شاید یک نوع توهم باشه نمیدونم؟اما من دارم!!!قبلا اگر بود شاید هرگز سراغ کتاب شما نمیرفتم یا اگه میرفتم مطمین بودم که من کبر ندارم!!!اما قشنگ سقوط خودرمو دیدم!!!اما فکر کنم خطر از بیخ گوشم گذشت!!!شایدم هنوز نگذشته اما من به خدا اقرار کردم!خدا فکر کنم پذیرفت ولی همین درد اینکه کبر داشتم منرو دیوانه کرد!!!ضیع شدم حسابی!!!پیش خودم،پیش خدا!!انگار یه صدایی در درونم میخندید به من!!!ودلش خنک شده بود!کتابتون رو هم میخرم ومطالعه میکنم!!!حاج اقا پناهیان من بیماریم خیلی شدیده،میدونید یاد گرفتم حسادترو تو خودم تشخیص بدم،از حسادت بدم هم میاد،خیلی نقص خجالت اوریه ولی هست دیگه!!!دارم باهاش مبارزه میکنم ولی نفسم خیلی باهوشه!!!خیلی به خودش اطمینان داره که قادره منرو زمین بزنه!!!شکی نداره تو این،حاج اقا،میشه گفت در برابر هر صفتی از صفات خداوند،یک عیب هم وجود داره؟مثلا میشه گفت که ما انسانها مظهر صفات خدا هستیم،به هرتعداد صفتی که در ما وجود داره به همون تعدا نقص هم هست؟مثلا در برابر صفت تواضع که یکی از اسامی خداوند،صفت کبر وجود داره؟یا مثلا در برابر صفت مهربانی خداوند صفت حسادت وجود داره؟یعنی ما به همون تعداد که صفات خدارو داریم به همون تعداد عیب هم داریم؟نقص کبری که در ما وجود داره،همون کبری هست که خداوند داره؟یا جنسش فرق میکنه؟
پاسخ:
با سلام و تشکر،
تکبر برای خدا خوب است، چون خدا واقعا بزرگ است. و برای انسان بد است چون انسان بنده است و واقعا کوچک است و اگر هم بزرگ است، این بزرگی از خداست نه از خودش.

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...