۹۴/۰۱/۰۲ چاپ ایمیل و پی دی اف

کلیپ صوتی | تنها حاجت خوشبخت‌ترین زن عالم

شناسنامه:

مدت: 4 دقیقه |دریافت با کیفیت: [پایین(2.1MB) | خوب(4.2MB) ]

متن:

 فاطمۀ زهرا(س) لباس نویی تهیه کرده بودند ابوی گرامی‌شان. قطب عالم امکان رسول گرامی اسلام یک پیراهن نو برای شب عروسی‌اش داد به فاطمۀ زهرا. فردا صبح آمد خانۀ فاطمۀ زهرا دید همان لباس قبلی‌اش هست. فاطمۀ من، آن لباس عروسی‌ات چی شد؟ این لباس نویی که حالا ما می‌گوییم لباس عروسی. نه لباس عروسی باشد، لباس نویی که داشتی.

حضرت زهرای اطهر(س) پدر امر کرده، چی شد؟ باید جواب بدهد. و الّا نمی‌گفت. به کسی نمی‌گفت. صدا زد بابا یا رسول‌الله دیشب فقیری سر راه من را گرفت، از من تقاضایی کرد. من چیزی نداشتم جز این لباس. گفتم وایستا می‌روم لباسم را عوض می‌کنم. آمدم خانه لباسم را بهش دادم.

 بگذارید بخوانم یک کمی از رویش. «فَبَکَی النَّبی»؛ شروع کرد پیغمبر گریه کردن. «ثُمَّ ضَمَّنی إلی صَدرِه»؛ من را بغل کرد به سینۀ خودش چسباند. دختر عزیز دل من. جبرئیل نازل شد، «یا رسول‌الله إنَّ الله یَقرَئُکَ السّلام»؛ یا رسول‌الله خدا به تو سلام می‌رساند. «یَقولُ إقرأ عَلَی فاطمَةَ السَّلام»؛ سلام من را به فاطمه برسان. «وَ قال، و قُل لَها تَطلُب ما شائَت لَو طَلَبتَ ما فی‌الخَضراءِ وَ الغَبراء»؛ فاطمه هر چی می‌خواهی الآن از خدا بخواه، هر چی تو زمین و آسمان، تو دشت‌ها و دمن‌ها هر چی می‌خواهی بگو یا فاطمه. یک جملۀ دیگر هم خداوند متعال پیغام به فاطمه دادند. «وَ بَشِّرها»، بشارت بده «أنّی اُحِبُّها»، من فاطمه را دوست دارم. بهش بگو.

 بعد پیامبر اکرم صدا زد فاطمه جانم، خدای تو سلام می‌رساند. «أُطلُبنی ما شِئتَ»، هر چی می‌خواهی الآن. جبرئیل امین اینجاست. شاید یک لحظه‌ای فاطمۀ زهرا مکث کرد چی بخواهد؟ نگاه کرد به دلش ببیند چی می‌خواهد.

«یا أبَتاه» بابای من! همۀ عالم فدای یا ابتاه گفتن تو یا زهرا. «قَد شَغَلَتنی لَذَّةُ خِدمَتِه عَن مَسئَلَتِه»؛ لذّت عبادت و خدمت کردن به خدا من را جدا کرده از گدایی کردن. من هر چی نگاه می‌کنم چیزی نمی‌خواهم. چرا یک چیز می‌خواهم. «لا حاجَةَ لی»؛ حاجتی ندارم. «غَیرَ النَّظَرِ إلی وَجهِهِ الکریم فی دارالسّلام»؛ غیر از اینکه بروم خدا را ملاقات کنم.

 فردای عروسی‌اش است. خوشبخت‌ترین زن عالم امکان. پیامبر یک‌طرفش ایستاده، امیرالمؤمنین یک‌طرفش ایستاده، خدا دوستش دارد، چی می‌خواهی فاطمۀ من؟ فقط ملاقات خدا را می‌خواهم. کِی می‌شود من بروم ملاقات خدا؟ فاطمه جان صبر کن!

  یا صاحب‌الزمان آقا اجازه می‌دهید من روضه بخوانم یک جمله؟ این فاطمه رفتنی است، زدن ندارد برای اینکه برود! فاطمه رفتنی بود! فاطمه خودش شتاب داشت. لااله الاالله.

نظرات

فوق العاده بود.

ممنون

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...