سفرنامه اربعین 94 حجت الاسلام پناهیان-1
کمترین تعریف از اربعین
کمترین تعریف از اربعین این است که بگویی اینجا همه چیز غیر عادی است.
به تعبیر بهتر همه چیز فوق العاده است.
اینجا همان آدمهای معمولی فوقالعادگی پیدا میکنند، لطیف میشوند، نورانیت پیدا میکنند، صفای باطن آدمها رو میشود، همه به طرز عجیبی اهل محبت میشوند، خلاصه فضای عجیبی است.
نورانیت این سفر موجب تحول آدمها میشود. اینها کسانی هستند که گناهانشان بخشیده شده است. برای هر قدمشان ثواب یک حج و یک عمره مقبول مینویسند. این موجب تزکیۀ روح، رقت قلب و تقویت عاطفه است.
همان نورانیت این سفر است که موجب شجاعت یافتن آدمها و خستگیناپدیر شدنشان میشود.
داشتم از برکات و معجزات این سفر لذت بخش و معنوی اربعین براتون می گفتم و به معجزه پنجم می رسیم.
بعد از اینکه به مرز مهران رسیدیم و اصلا هم خسته نشدیم. سرحال و فول انرژی از مرز رد شدیم و می خواستیم سوار ماشین های نجف بشویم. طبق تجربه های چند سال پیش ازتون خواهش میکنم تا جایی که میتونین سوار ون های کوچک نجف نشوین چون راننده های اونا شمارو با سرعت فانتوم به مقصد می رسونن و یادمه دفعه های قبل که یکبار سوار شدیم تا به مقصد برسیم تقریبا بیست باری اشهدم رو کامل خونده بودم. و چندین بار خواستیم تصادف کنیم. ون های بزرگ با مسافرای بیشتر و اتوبوس هم از لحاظ مالی به صرفه تره و هم امنیتی بالاتره.
از طرف دیگر هم آمار کرایه ها رو تو ایران و اینترنت بسیار غیرواقعی و بالاتر از اون چیزی که بود اعلام کردن و گفته بودند نفری دویست و بیست هزار نومن می گیرن تا نجف . من خیلی از این بابت استرس داشتم که خدارو شکر یک ون بزرگ سوار شدیم و نفری 85 هزار تومن دادیم و بسیار عالی بود( و معجزه و برکت پنجم همین جا رقم خورد).ما حتی یک دینار عراقی هم تهیه نکردیم و با پول ایرانی رفتیم و برگشتیم.
ما در کمال امنیت و راحتی و سلامت به نجف رسیدیم و پس از زیارت مولامون حضرت علی که خودم و پدرم و مادرم به فدایش باشه یک دل سیر زیارت کردیم . ( چون هر موقع که رفتم به زیارتش با اینکه هزاران نفر از زائراش اونجا بودن اما با چند تا یا علی انگار حضرت علی دست آدم رو میگیره و می کشه به سمت خودش (یا علی)).
بعد از زیارت پدر بزگوار (حضرت علی) به سمت پسرش ( اما حسین) راه افتادیم.
و به جاده عشق پا گذاشتیم و پیاده روی لذت بخش اربعین رو شروع کردیم.
و به مقصد عاشقان جهان رسیدیم که می دانم خدا هم از آفریدن همچین مخلوقی همچنان بارها و بارها به خودش احسنت می گوید . از بالا با لذتی وصف ناپذیر عاشقان حسینش را نظاره می کند.
و سفر تمام شد و من همچنان میسوزم و با لذت وصف ناپذیر اشک میریزم و منتظر سال و بعد سال بعد.
( البته اجازه بدین معجزه ششم سفر رو هم براتون تعریف کنم.
پس از زیارت آقام سید الشهدا که خودم و همه خاندانم به فدایش به ترمینال رفتیم و با اتوبوسی که می گفتن باید سیصد هزار تومن بدین ما با نصف قیمت یعنی 150 هزار تومن برگشتیم.)
و اینجا بود که کل سفر برای ما تنها 475 هزار تومن تمام شد و با مدیریت مصرف و کاهش تمام هزینه های اضافی حتی از سال قبل هم کمتر شد.( 130 از شهرمان تا مهران+ 85 تا نجف+ 150 از کربلا تا مهران+110 از مهران تا شهرمان).
یا علی
ایشالا سال بعد 80 میلیون ایرانی در پیاده روی باشن.