۹۴/۱۱/۲۸ چاپ ایمیل و پی دی اف

کلیپ تصویری | لذت جهاد

در دوران دفاع مقدس خیلی از رزمنده‌ها بودند که مدام می‌گفتند: «خدایا، ما شهید نشویم!» حتی رسماً دعا می‌کردند: «مجروح هم نشویم! اسیر هم که اصلاً!» به او می‌گفتی: «تو که می‌گویی هیچ‌کدام از اینها برایم اتفاق نیفتد، خُب نیا دیگر!» می‌گفت: نمی‌شود، نمی‌توانم...

متن کلیپ:

دیده‌اید که مردم از خاطرات دفاع مقدس لذت می‌برند؟ ولی نمی‌شود توضیح داد که جوان‌ها از حضور در دفاع مقدس، هزار برابر بیشتر لذت می‌بردند؛ با اینکه آنجا پُر از تیر و ترکش بود! اصلاً نمی‌شود این‌را توضیح داد!

باور کنید خیلی از رزمنده‌ها بودند که مدام می‌گفتند: «خدایا ما شهید نشویم ها!» حتی رسماً دعا می‌کردند: «مجروح هم نشویم! اسیر هم که اصلاً!» وقتی به او می‌گفتی: «خُب، نیا» می‌گفت: «نمی‌توانم!» خُب تو که می‌گویی هیچ‌کدام از اینها برایم اتفاق نیفتد، نیا دیگر! می‌گفت: «ان‌شاءالله اتفاق نمی‌افتد» با دعا و توسل و زیارت عاشورا... خُب، نیا! می‌گفت: «نمی‌شود، نمی‌توانم این بچه‌ها و این فضا و این حس زیبا را رها کنم» لذا می‌آمد. اصلاً هلاک می‌شد اگر نمی‌آمد. احساس می‌کرد، دارد نامردی می‌کند. اینها شیر پاک خورده هستند دیگر!

وای! آن صحنه‌هایی که مامان و ‌باباها را راضی می‌کردند! من می‌دیدم. مامانش می‌گفت: «نه، نمی‌خواهد! به‌هیچ‌وجه!» او می‌گفت: «مامان! نگاه کن، توی روضۀ امام حسین(ع)، حضرت زینب(س)...» مامانش می‌گفت: «آخر من طاقتش را ندارم» باز می‌گفت: «مامان! حضرت زینب(س)، روضۀ امام حسین(ع)...» می‌گفت: «خُب، برو! ولی مواظب خودت باشی ها!» می‌گفت: «مامان ممنونت هستم! روضه، حضرت زینب(س)...» می‌گفت: «تو را به خدا! بس است دیگر!» به بابایش می‌گفت: «بابا من می‌خواهم بروم» می‌گفت: «نخیر نمی‌شود بروی! به اندازۀ کافی در جبهه‌ها هستند!» می‌گفت: «بابا! علی‌اکبر! امام حسین(ع)، روضه...» می‌گفت: «خُب حالا بعداً برو، درست را تمام کن بعد برو!» می‌گفت: «بابا!» می‌گفت: «حالا کِی می‌خواهی بروی؟!» مثلاً آخر همین هفته... بعضی از باباها بودند که آن یک هفته را هم قهر می‌کردند! بعد هم -موقع اعزام پسرش به جبهه- با ‌اخم می‌آمد و ساکش را هم می‌آورد. می‌گفت: «بابا! ساک را خودم می‌برم» می‌گفت: «نمی‌خواهد! من برایت می‌آورم!» معلوم می‌شد که قاپ بابایش را دزدیده و دلش را برده است.

آخ خدای من! جهاد خیلی قشنگ است، فقط سختی‌هایش را نبینید، زیباست! فوق‌العاده است!

یکی از شهدای مدافع حریم که اوایل همین هفته-مراسم شهادتش بود- و بدنش را هم نیاوردند؛ چون بدنی نداشت که بیاورند. می‌گفتند: چیزی نبود که بیاوریم! بابایش می‌گفت: «در کار و کاسبی در خیابان جمهوری که تعمیرکار موبایل بود، بین همه مشهور به «حلال‌خوری» شده بود. یک‌ قِران پول اضافی از کسی نمی‌گرفت. گفته بود که من می‌خواهم به سوریه بروم و یک مدت هم برای تمرین و آموزش می‌رفت؛ آموزش‌های سخت! بابایش می‌گفت: خیلی دیروقت می‌آمد. من خوابیده بودم، می‌آمد می‌گفت: «بابا، بابا!» وقتی می‌دید که من خوابیده‌ام، مرا بوس می‌کرد و می‌رفت. و ‌من گاهی که بیدار بودم، اخم می‌کردم که «چرا این‌قدر دیروقت آمده‌ای؟ چرا این‌موقع آمده‌ای؟!»

می‌گفت: وقتی خبر شهادتش را آوردند، در این چند شب اخیر، خیلی دلم گرفته بود. یک شب خیلی منتظر شدم، یعنی دیگر نمی‌آید؟ بعد می‌گفت: خدا شاهد است، یک‌دفعه‌ چشم‌هایم را باز کردم و دیدم که توی اتاق است! لبخند می‌زد. و من بیدار بودم! او ‌گفت: «بابا...» یک لبخندی به من زد، اصلاً غمش از دلم رفت. لذا این پدر شهید پیراهن سیاه نپوشیده بود و می‌‌گفت: «آن لبخند، کار خودش را کرد. الآن این‌قدر خوشحال هستم...» آن لبخند کار خودش را کرد. 

نظرات

آقا جان شما پله ای دعا منم بکن خدا لیاقت بده بهم

 

 

لن تنالوا البرَّ حتىٰ تنفقوا مِماّ تحبون، وَ ما تُنفِقُوا مِن شىءٍ فَاِنَّ اللهَ بِهٰ علیم (٩٢-آلِ عمران)

شما هرگز به مقام نیکوکاران و خاصان خدا نخواهید رسید مگر از آنچه دوست میدارید در راه خدا انفاق کنید که خدا از آنچه انفاق میکنید آگاه است
کلیپ خیلی خیلی زیبا و متاثرکننده ای بود ممنون
اشک مان را در آوردید با این کلیپ.
مدتی است بغضی گلویم را گرفته که جز با ریختن خونم درمان نمی شود.
کسی حال مرا نمی فهمد. کسی نمی فهمد چه می گویم.
هر روز از خدا می خواهم مرا به حسین جان برساند.
خدا خیر دهد این آقای پناهیان و همکارانش را که بیداری و یقضه خودم را اگر یغضه ای در میان باشد مدیون ایشانم.
دیوانه کرده اند ایشان ما را با جلسات "تنها مسیر" و "برای نزدیک شدن به خدا" ی شان.
کاش استاد پناهیان می آمدند مشهد تا در بغل بگیرمشان، راز دلم را به ایشان بگویم و بغضم را خالی کنم.
اشک امان نوشتنم نمی دهد.
دلم شهادت میخواهد
دلم در خون غلتیدن مقابل چشمان امام زمانم میخواهد.
دیگر در این دنیا جا نمیشوم. سینه ام تنگ شده. می فهمید چه میگویم؟
دعا کنید موفق شوم بروم سوریه
دعا کنید قبل آن که در باغ شهادت را ببندند بتوانم بروم سوریه.
دعا کنید همیشه در همین حال بمانم و بهتر شوم. می ترسم از سقوط. می ترسم از این نفس نامرد که لحظه ای امانم نمی دهد. می ترسم از شهوات پنهان، از تکبر از این که گمان کنم به جایی رسیداه م. خیلی می ترسم از اینها. دعایم کنید.
اگر امکان دارد سلامم را و مراتب ارادت و علاقه ام را به حضرت استاد برسانید.
دعا کنید برایم. دعا کنید که دعای مومن در حق برادرش اگرچه مومن نباشد مستجاب می شود انشاالله...
دعا کنید که دعا اثر دارد...

واقعا ممنونیم از استاد،خدا حفظشون کنه انشاالله

با وجود این جهادهای فکری-فرهنگی-علمی-روحی-روانی عظیم که از انسانهای مومن خالص و دلسوز مثل امام خامنه ای و سیدحسن نصرالله و...و همین استاد پناهیان(که شما به خوبی بیانات ایشونو به تشنگان معارف قرآن و اهل بیت ارائه میکنید) میبینم به نظر من باید به این شخصیتها باید گفت بقیة الشهداء. بقیة الله که خود امام زمان(عج).
ای کاش من هم انسان مومن و پاکی بودم و لیاقت میداشتم که رهرو راهی باشم که استاد به درستی بهش تمسک کرده باشم اما چه کنم که نیستم و ندارم.
استاد دعای ما هم بکنید 
که حب الدنیا نداشته باشیم و عازم جنگ بشیم. 
من از همتون گله دارم. از همتون.. ولی نترسید ضرری از من به شماها نمیرسه. هیچوقت. خدا مواظبتون هست. خوش به حالتون
استاد شما ثواب میکنی اینجور جوون آدم رو از آتیش حسرت  میسوزونی؟؟؟؟؟؟ خوش به حال همتون بنده های نازنین خدا..

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...