۹۵/۰۷/۰۴ چاپ ایمیل و پی دی اف

کلیپ تصویری | سخنرانی علیرضا پناهیان در آئین بازگشایی مدرسۀ سراج

  • زمان: 950701
  • مکان: مدرسۀ سراج​​

متن:

 در مدرسه بچه‌ها قبل از اینکه باسواد بشوند باید مردان بزرگی باشند در هیکل‌های کوچولو. و باید ان‌شاءالله خود شما در آینده با توجه به مهارت‌هایی که دارید و دارید پیدا می‌کنید ان‌شاءالله توی فضای انیمیشن، توی فضای ساختن کارتون‌های بسیار زیبا و جذاب، یک همچین کارتون‌هایی بسازید که پسران کوچک، پسرانی که از نظر جثه کوچک هستند، کارهای خیلی بزرگ انجام می‌دهند چون مردان بسیار قوی هستند. اگر یک آقاپسری مرد بسیار قوی‌ای بشود، بعداً درس‌اش هم خوب می‌شود، بعداً اخلاقش هم خوب می‌شود. نظمش هم خوب می‌شود. اول باید آقاپسرها را به سرعت تبدیل کرد به مردان بسیار قوی و بزرگ. مردانی که مدرسه را اداره می‌کنند. مردانی که خانه را اداره می‌کنند. آن‌وقت اخلاق‌شان هم خیلی شیک و با بزرگواری و گذشت و انصاف خواهد شد.

 یکی از مشکلاتی که در جامعۀ ما هست، بچه دبیرستانی‌ها کلاس مثلاً دهم یازدهم است، هنوز بهش می‌گویند بچه مدرسه‌ای. یک مردی شده برای خودش، دیگر هفتاد سال هم سن‌اش بشود هیکلش بزرگتر نمی‌شود. کم‌کم دارد ریش و سبیل هم در می‌آورد، ولی هنوز بهش می‌گویند بچه مدرسه‌ای. اسلام خیلی موافق است خیلی زود به بچه‌ها بگویند مرد شدی. به دخترخانم‌ها خیلی زود بگویند خانم شدی دیگر برای خود. اینکه از سنّ چهارده سالگی بچه مکلّف می‌شود، مسئول می‌شود، دیگر باید خودش کارهای خودش را انجام بدهد در ارتباط با پروردگار عالم و یک رابطۀ قویّ مسئولانه داشته باشد مال این است.

 امام صادق(ع) می‌فرماید: تا سنّ هجده سالگی، یعنی چهار سال بعد از چهارده سالگی کافی است برای اینکه انسان به بالاترین مدارج کمال برسد. دیگر بقیه‌اش می‌تواند خودش را حفظ کند و تکامل به صورت دیگری پیدا کند. پدر و مادرهای محترم که اینجا هستند من بهشان خبر بدهم، در روایت هست سنّ کمال برای انسان چه سنی است؟ هجده سال. خیلی جاها می‌پرسیم می‌گویند چهل سال. خیلی طول می‌کشد تا چهل سال آدم کامل بشود، در طول این مدت چه‌کار کند؟ امام صادق(ع) می‌فرماید هجده سال کافی است برای اینکه انسان به عالی‌ترین درجه‌ها برسد. خب از کِی انسان باید خودش را مسئول بداند؟ بله چهارده سالگی. پدر و مادرهای محترم بدانند یکی از مشکلات ما امروز این است که بچه‌های ما زندگی طبیعی ندارند. ببینید بچه توی زندگی روستایی و کشاورزی با پختن نان که چقدر سختی دارد آشنا می‌شود. می‌بیند که پنج ساعت لااقل طول می‌کشد همه‌چی فراهم باشد تا یک دانه نان پخته بشود. درحالیکه بهترین غذاها، کباب، نمی‌دانم هر غذای دیگری، خیلی راحت پخته می‌شود. آن‌وقت بچه را شما بعداً می‌خواهی بهش بگویی قدر نان را بدان، اسراف نکن. نانی که زنگ زده از سوپرمارکتی سرکوچه توی مشمّا آوردند، این بچه دیگر به طور طبیعی حرمت نان را نمی‌داند. الآن دیگر بچه‌ها کمتر حتی سر صف نان وایمیستند. طول می‌کشد.

 ما به دوستان‌مان پیشنهاد کردیم که شما توی مدرسه نان پختن را رواج بدهید. بچه‌ها خودشان نان بپزند، با زندگی طبیعی آشنا بشوند. ما باید یک زندگی طبیعی داشته باشیم تا سختی‌های زندگی طبیعی را به شیرینی بپذیریم. این بچه‌ها من اصفهان رفته بودم یک اردویی می‌بردم بچه‌ها را اردوی طبیعی‌ای بود. یعنی توی این اردو باید ماهی می‌گرفتند، می‌رفتند آتش درست می‌کردند، آتش هم نه با کبریت درست می‌کردند، سنگ و اینها در اختیارشان قرار می‌دادند که اینها چقدر طول می‌کشید تا آتش درست بکنند. بعد باید می‌رفتند خار می‌کندند می‌آوردند، یک ذره امکانات بهشان می‌دادند. می‌گفتند اگر توانستید غذا نوش جان کنید. بعد بعضی از بچه‌ها نمی‌توانستند، سخت‌شان بود. بعد دیگر غذا نداشتند بخورند. می‌دانستند دیگر تا فردا صبح کاری نمی‌توانند بکنند. بعد باید می‌رفتند نان می‌پختند. می‌گفت اوائل یک مقدار بچه‌ها سخت‌شان بود، ولی اواخر اردو بچه‌ها با گریه از اردو می‌رفتند. می‌گفتند چقدر شیرین بود این اردویی که ما همۀ کارهایمان را خودمان انجام می‌دادیم.

 من آمده بودم پارسال اینجا، می‌گفتند بچه‌ها خودشان سفره پهن می‌کنند، خودشان سفره را تمیز می‌کنند، خودشان اتاق را مرتب می‌کنند. اینجا میز و صندلی را به شما می‌دهند می‌گویند این مال خودت است. تا پنج سال شش سال میز و صندلی خودت را خودت نگه‌دار. اگر ما این ویژگی‌های شخصیتی مثل مسئولیت‌پذیری، مثل مقاوم بودن، اینها را در خودمان تقویت کنیم هیچ نگرانی‌ای نسبت به دینداری بچه‌ها نداریم. اینجا باید سر زبان همه باشد، مرد باش، قوی باش، محکم باش. این کلمات خیلی کلمات خوبی است. یا آن کلمه‌ای که امام صادق(ع) مطرح می‌کند به عنوان مؤدب باش. ادب مال آدم‌های قوی است. ما باید اول جوان‌هایمان را تبدیل کنیم به یک شخصیت‌های استوار. فکر می‌کنم بین خانه و مدرسه یک توافقنامه‌ای باید امضا بشود سر این اهداف، تا خانه و مدرسه با هم همکاری بکنند. اگر توی خانه به روال مدرسه عمل نشود، بچه دو آب و هوایی می‌شود. بعد این از نظر تربیتی صدمه می‌خورد. خانه و مدرسه باید با هم همکاری بکنند و مادرها خصوصاً در جریان تربیت بچه‌ها در مدرسه باشند. اول شخصیت. من به دوستان خودم همه‌جا گفتم بالای منبرها هم می‌گویم، یک مدرسۀ خوب مدرسه‌ای است که زرتشتی‌ها و ارمنی‌های شهرمان هم بچه‌هایشان را بیاورند بگویند ما می‌خواهیم بچه‌مان را اینجا ثبت‌نام کنیم. آقا اینجا دعا می‌خوانند. می‌گوید مهم نیست. چون این مدرسه شخصیت بچه‌های ما را قوی بار می‌آورد ما می‌خواهیم بچه‌هایمان اینجا باشند. این‌طور باید بشود.

 خیلی از نکات را می‌توانیم از تجربۀ جهانی استفاده کنیم. آن مثال تست شیرینی، الآن یک حرف بین‌المللی است. شیرینی را می‌گذارند جلوی بچه‌ها، بهشان می‌گویند که اگر مثلاً تا یکربع دیگر من می‌آیم این شیرینی را نخورده باشی دوتا شیرینی به تو می‌دهم. بعضی‌ها بلافاصله می‌خورند. بعضی‌ها ده دقیقه بعد می‌خورند. بعضی‌ها نمی‌خورند، وایمیستند. با اینکه گرسنه‌شان است. بعد اینها را پانزده سال بعد بررسی کردند که پانزده سال پیش توی تست شیرینی کسانی که شرکت کرده بودند، لیست اینها را درآورده بودند. بعد دیدند که کسانی که شیرینی نخوردند در علم، در کار، در ازدواج، بسیار آدم موفقی حتی در مدیریت. آنهایی که طاقت نیاورده بودند زود شیرینی را خورده بودند، دچار مشکلات فراوانی بودند. این را چندین بار تست کردند بعد از پانزده سال. یک مدرسۀ خوب مدرسه‌ای نیست که همان سال نتیجه‌اش را نشان بدهد. باید بعد از پانزده سال آقازاده را ببینی. ببینی آن‌موقع چی شده؟

 ما در درجۀ اول باید آدم‌های قوی‌ای بشویم. امیدوارم این کوچولوهایی که مردان بزرگی هستند پسفردا دیدند مامان‌شان سر یک حادثه‌ای گریه دارد می‌کند، مامان‌ها که الآن هم ماشاءالله خودشان قوی شدند، ناراحت است، بگوید مامان ناراحت نباش، می‌گذرد. می‌گذرد. بیاید مامانش هم حتی تسکین بدهد. اینقدر بچه‌ها می‌توانند مؤثر بشوند. از همۀ خانواده‌های محترم که تحمل فرمودند عرایض بنده را، از همۀ آقاپسرها تشکر می‌کنم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

 

نظرات

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...