هشدارهای مکرر آیت الله بهجت(ره) دربارۀ بیتفاوتی نسبت به مظلومین سایر ملتها
تهیه و تنظیم: مؤسسۀ بیان معنوی
دریافت جزوه برای چاپ: جزوه رنگی(PDF) - جزوه سیاه وسفید(PDF)
اگر برای رفع بلای دیگران دعا نکنیم، همان بلاها بر سر ما هم میآید
- اگر بیتفاوت باشیم و برای رفع گرفتاریها و بلاهایی که اهل ایمان بدان مبتلا هستند دعا نکنیم، آن بلاها به ما هم نزدیک خواهد بود؛ چنانکه الآن بر سَرِ ما آمده است، نظیر ریختن مواد شیمیایی و بمباران شهرها (در جنگ عراق علیه ایران). در مقابل خطرهای دینی چه باید کرد؟ آیا نباید فکری و چارهای بکنیم، یا بگذاریم هر چه شد، شد! و هر چه بر سر زنان و مردان و پیر و جوان ما آمد، آمد؟! (در محضر بهجت، ج۱، ص۹۷، نکته139)
لااقل به اندازۀ احتیاج به آب هنگام تشنگی خودمان، به دعا برای رفع گرفتاری مؤمنان احساس احتیاج میکنیم؟
- در بسیاری از بلاد، اهل ایمان و شیعه گرفتار هستند. آیا میشود همانگونه که به هنگام گرسنگی و تشنگی، به آب و نان احساس احتیاج میکنیم، بلکه بیشتر از آن، برای رفع گرفتاریهای اهل ایمان احساس احتیاج به دعا برای آنان بکنیم؟! یعنی دعایمان به اندازهای باشد که رافع بلا و گرفتاریهای آنان گردد و همراه با عدد و شرایط مخصوص و دعای تائب باشد. (کتاب در محضر آیت الله العظمی بهجت، ج1، ص50، نکته65)
لزوم گریه برای رفع گرفتاری مسلمانی در چین؛ باید خود را مثل او گرفتار بدانیم!
- چه قدر رحمت خداوند شامل کسانی است که بیتفاوت نباشند و برای رفع این همه ابتلائات و بلاهایی که برای مسلمانان و بر اهل ایمان وارد میشود، گریه و تضرع و ابتهال کنند! خداوند می فرماید: «فَلَوْ لا إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا تَضَرَّعُوا؛ ای کاش آن هنگام که گرفتاریی از جانب ما به سوی آنان میآمد تضرع و زاری میکردند»[1]
- اگر مسلمانی در چین مبتلا بشود، ابتلای او ابتلای ما است و ما باید خود را مثل او گرفتار بدانیم! ما در این جهان به منزلهی میهمان هستیم، ما را به کار صاحبخانه چه کار؟! ما فقط باید بدانیم چه باید بکنیم و چه نکنیم؛ اگر انسان تکالیفش را رعایت کند از فرشته بالاتر است و دیگر غصه نباید بخورد؛ بنده است و بنده هیچ از خود حق رأی ندارد تا خودسرانه کار بکند، و گرنه چه بسا بر ضررش تمام شود!(در محضر بهجت، ج1، ص187، نکته278)
آیا میشود شیعه باشیم و هر شب از صمیم قلب برای نابودی دشمنان اسلام دعا نکنیم؟
- آیا در شادی و غم با ائمه(ع) شریکیم؟! آیا میشود شیعه باشیم و یک شب بگذرد و برای نابودی دشمنان اسلام و اهل بیت(ع) دعا نکنیم؟! و یا دعای ما صمیمی نباشد؟! اگر دعاهای مقرون به اشک داشتیم، پیش میبردیم، و اگر میمردیم و شهید میشدیم، مقصود حاصل میشد. الآن برادران و خواهران مذهبی و دینی ما در فشار و ناراحتی به سر میبرند، و ما اینگونه راحت و بیتفاوت نشستهایم؛ پس اگر روزی ما در فشار و ناراحتی به سر بریم و آنها راحت باشند عیبی ندارد! در حالیکه جامعۀ توحیدی باید طوری باشد که اگر جایی از آن آسیب دید، جاهای دیگر بیتفاوت نباشند.
- قطعاً آنان که در دعا راستگو، و مهموم به همّ اهل بیت(ع) و مستبشر به سرور آنان هستند، مبصرات و مشاهداتی دارند، و قطعاً مثل ما چشم بسته و نابینا نیستند. خدا نکند که برای تعجیل فرج امام زمان(عج) دعا کنیم ولی کارهایمان برای تبعید فرج آن حضرت باشد!(در محضر بهجت، ج2، ص230، نکته947)
آیا باید مانند کافرها باشیم که فقط در حال شدّت ملتجی میشوند، و فقط در حال جنگ و شداید به کلیسا میروند؟!
- در شداید و سختیها و گرفتاریها همه میگویند: یاالله! معروف است که در مواقع طوفان، در کشتی از همه- مرد و زن و بِرّ و فاجر- ضجّه بلند میشود. آری، در حال بلا و گرفتاری و شداید، حتی از غیر نمازگزارها، بلکه غیر مسلمانها التجا ظاهر میشود. آیا با این همه بلاها که بر سر مسلمانها میآید، نباید حال التجا برای ما پیش بیاید؟! و یا اینکه باز هم منتظر باشیم که حالت شدّت و بلا از این هم بیشتر و بدتر شود؟! بله، ما باید در حال رخاء، حالت ابتهال و تضرّع و توسّل داشته و ملتجی و شاکر باشیم، تا در حال شدّت و گرفتاری به فریاد ما برسند؛ وگرنه همان بلا و گرفتاری به سراغ ما میآید؛ زیرا کفّار و دشمنان ما آرام و قرار ندارند، بلکه همین الآن نقشۀ پنجاه سال بعد ما را میکشند.
- آیا نباید در حال رخاء ملتجی باشیم و یا اینکه مانند کافرها باشیم که فقط در حال شدّت ملتجی میشوند، و فقط در حال جنگ و شداید به کلیسا میروند؟! آیا نباید در فکر باشیم و با تضرع و زاری برای ظهور فرج مسلمانها و مصلح حقیقی، حضرت حجت(عج) دعا کنیم؟!(در محضر بهجت، ج2، ص38، نکته640)
از اذیت یک پشه فریاد میزنیم، اما از باریدن موشک بر سر مؤمنین ناراحت نمیشویم و سر و صدا نمیکنیم!!
- نقل کردند که: کشتن هزار نفر در جبهه نظیر کشتن هزار گوسفند است. با این حال، ما هیچ متأثر نمیشویم! آیا خوب است فردا هم بلا بر سر تو بیاید و از کسی، سروصدا و فریاد بلند نشود و اصلاً متأثر نشوند، و چهبسا بالاترها هم متأثر نشوند. آیا ناراحت نمیشوی؟ اگر مورچهای ما را گاز بگیرد قرار و آرام نداریم، و از گزیدن یک کک و پشه ناراحت میشویم، پس چرا بر سر مؤمنین و مؤمنات از زمین و هوا آتش و موشک میبارد ولی ما ناراحت نمیشویم. چگونه ما که از نیش یک پشه قرار و آرام نداریم، حاضر میشویم این همه تیر و بلا و عذاب بر سر مسلمانان بریزد! با اینکه در روایت آمده است: «أَحِبَّ لِأَخِیکَ [الْمُسْلِمِ] مَا تُحِبُّ لِنَفْسِکَ» آنچه برای خود دوست داری، برای برادر[مسلمانت] دوست بدار. و نیز: «وَ احْذَرْ کُلَّ عَمَلٍ یَرْضَاهُ صَاحِبُهُ لِنَفْسِهِ وَ [یَکْرَهُهُ] یُکْرَهُ لِعَامَّةِ الْمُسْلِمِینَ» از انجام هر عملی که برای خود میپسندی و برای عموم مسلمانان نمیپسندی، بپرهیز.(در محضر بهجت، ج2، ص316، نکته1108)
این نکته از معلومات و واضحات و از مسلّمیّات شرع است!
- این نکته از معلومات و واضحات و از مسلّمیّات شرع است که چنان چه مسلمانی دید که مسلمانی گرفتار است و با اندک همّت، گرفتاری او رفع میشود، در این صورت اگر همت نکند، معاقّب خواهد بود.
- از پنجاه میلیون نفر شیعه که در ایران است، حدّاقل ده میلیون نفر الآن میتوانند، دست کم ماهی یک تومان در صندوق خیریّه بریزند. اگر کسی بگوید که این مقدار را هم نمیتوانم، دروغ میگوید! آیا با این پولهای ذخیره شده، نمیتوان گرفتاریهای ضرور اهل مملکت را رفع نمود؟! نمیدانیم از دست خودمان به چه کسی شکایت کنیم؟! با این حال، به هرکس که بگوییم شما متصدّی جمعآوری تبرّعات و انفاقات برای محرومین و محتاجان باشید، میگوید: ما از همه محتاجتر هستیم.
- بهاییها که از دین هیچ ندارند جز تعاطف، از راه کمک کردن مردم را به مرامشان دعوت میکنند. وقتی میفهمند کسی ضعیف و محتاج است، از او دستگیری میکنند. مثلاً به او میگویند در فلان مکان بنشین سیگار و کبریت بفروش، و میآیند و عوض یک ریال یک تومان به او میدهند تا پس از چند روز مستغنی شود. و یا وقتی میدیدند شخصی از هم مذهبهای آنها ضعیف است، فوراً در اداره یا کارخانهای، کاری یرای او پیدا مینمودند. چرا ما تعاطف نداریم، و این همه با رخاء و گشایش یکدیگر دشمنیم؟!(در محضر بهجت، ج3، ص28، نکته1339)
اگر امروز ما در مصایب آنها شریک نباشیم، یعنی این که فردا هم اگر ما گرفتار شدیم، شما هم در مصایب با ما شریک نباشید!
- در روایت آمده است: «ثَلاثُ لا یُطیقُها لا [تُطیقُها] هذِهِ الأُمَّةُ... اِنصافُ النّاسِ مِن نَفسِهِ؛ سه چیز است که این امت طاقت تحمل آن را ندارد... رعایت انصاف نسبت به مردم در رابطه با خود»
- اکنون مردم عراق و شیعیان به ظلم صدام و آمریکا و متّحدانش گرفتارند، و بلا و آتش بر سرشان میبارد. اگر ما خود را به جای آنها بگذاریم، کأنّه بلا بر سر ما میبارد. آنها نه مقرّی ندارند و نه مفرّی. معاش هم ندارند، و در سرای خود بدون نفت و آب و برق و نان هستند. آیا درست است مسلمانها اینگونه مبتلا و گرفتار باشند و ما غافل باشیم و دست روی دست بگذاریم و حتّی حال دعا و توسل هم نداشته باشیم؟!
- مگر صاحب کار یکی نیست، مگر امور ما و آنها به دست یکی نیست؟! پس چرا به او متوسل نمیشویم و در رفع مشکلات و شداید و بلاها از او استمداد نمیکنیم و او را نمیخوانیم؟! اگر امروز ما در مصایب آنها شریک نباشیم، یعنی این که فردا هم اگر ما گرفتار شدیم، شما هم در مصایب با ما شریک نباشید!
- بله، مسلمانان به فکر همدیگر نشدند، لذا کفّار در فکر آنها شدند و برای تفرقه میان آنها و تسلّط بر آنها و منافع آنها و تسلّط بر آنها و منافع آنها نقشه کشیدند و از راههای گوناگون و بیشتر از راه تطمیع، آنها را به دامهای خود گرفتار نمودند و اسیر خود کردند. جهان اسلام و مسلمانها با داشتن اسلام چه احتیاجی به دیگران دارند؟! و قرآن با وجود اهل قرآن، یعنی عترت و اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ چه نیازی به مبلّغ و مفسّر دیگر دارد؟!(در محضر بهجت، ج3، ص229، نکته1680)
آیا نباید برای ختم جنگ به نفع شیعه دعا کنیم بلکه باید برای رفع سبب جنگ دعا کنیم! و الا بعد از صدّام، دویست دام و سیصد دام دیگر میآید
- باید دعا کنیم که این جنگ و فتنه به نفع شیعه ختم شود و این قدر کشتار واقع نشود، زیرا بلاها در اثر اعمال خود ما است:
- «إنَّ اللهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَومٍ حَتَّی یَغَیِّرُوا مَا بِأنفُسِهِم؛ خداوند، هرگز آسایش و راحتی گروهی را برطرف نمیکند، مگر این که آنان خود آن را تغییر دهند».[2]
- مقدّمات فتنه و بلا را خودمان فراهم کرده و آن را به سوی خود دعوت نمودهایم و برای آمدن آن دعوتنامه فرستادهایم. حال باید برای رفع آن، شرایط استجابت دعا را تحصیل نموده و درست دعا کنیم و از آن چه باعث آتشافروزی شده دست برداریم و از آن چه میکردیم و نبایست بکنیم و یا آن چه نمیکردیم که میبایست انجام دهیم، توبه کنیم تا دعای ما مستجاب گردد، نه این که دعا کنیم جنگ و بلا مرتفع شود تا به کارهای سابق خود ادامه دهیم و به انجام آنها بیشتر موفق گردیم! باید دعا کنیم که آتش جنگ لا الی بدل خاموش شود، نه این که از یک طرف برطرف و خاموش شود و از سوی دیگر روشن گردد. آتش از هر طرف بیاید میسوزاند. اگر صدّام رفت، دویست دام و سیصد دام چهطور؟!(در محضر بهجت، ج3، ص253، نکته1716)
وظیفۀ ما نسبت به کشتار شیعیان عراق به دست آمریکاییها چیست؟
روزی کسی از ایشان پرسید: وظیفۀ ما نسبت به کشتار شیعیان عراق به دست آمریکاییها چیست؟
حضرت آیۀالله بهجت فرمود: اگر برای برطرف شدنِ گرفتاریِ آنان دعا نکنیم، نباید توقع داشته باشیم زمانِ گرفتار شدن ما هم، شیعیانِ دیگر به یادِ ما باشند و برایمان دعا کنند.(نفس مطمئنه، ص33)
دعا برای مومنین، دعا برای امام زمان(ع) است!
- دعا برای اهل ایمان و کسانی که در حکم أهل ایمان هستند، دعا بر قائد اعظم(عج)، ولیّ مطلق و منجی عصر است، دعا برای ایشان، دعا برای همۀ بشریت است. دعا برای کفار، آنها را از مخلّد بودن در نار جهنم نجات میدهد. مرحوم سید بن طاووس فرمودهاند: «در شب قدر دعا کردن برای کفار اولی است، چون خدا میخواهد آنها را از خلود در نار نجات دهد.» برای دوستان خدا و دوستانِ دوستانِ خدا دعا کنید.(کتاب فیضی از ورای سکوت، ص84-86)
اگر برای مسلمانان چین دعا نکنیم، مسلمان نیستیم!/ اثر انفجارهای بغداد در توان تدریس آیت الله بهجت(ره)!
- بارها میگفت: «طاقت سخنفرسایی ندارم، ولی خدا این توان را داده که کتابی را در یک سطر و مقالهای را در یک جمله بگویم». خلاصهگو، عصارهگو، و اشارهگو بود. این سومی (اشارهگویی) خیلی زحمت داشت.
- او با همۀ مسلمانان مهربان بود، بیشتر از آنچه برای خود بود. میگفت: «اگر برای مسلمانان چین دعا نکنیم مسلمان نیستیم».
- گرفتاری مسلمانها، گرفتاری او بود. میگفت: «در شبِقدر، کفّار چین برای دعا مستحقترند. آخر، راه نیافته و گمراهند». با غم همه شریک بود. اگر انفجاری در بغداد اتّفاق میافتاد انگار که در میان اقوامش بوده. در درس و مطالعاتش اثر میگذاشت و آن روز، در استفتائاتش توان کمتری داشت. مشهودِ همه بود.(عبد محبوب، ص21)
آیا درست است در حالیکه شیعیان در معرض حمله هستند، بنشینیم و در مستحبات بحث کنیم؟!
- آیا درست است در حالیکه شیعیان در معرض حمله هستند و به نابودی کشانده میشوند، در مستحبات تأمل کنیم که آیا مثلاً حضرت صادق(ع) در دعای هر روز و بعد از هر فریضه ماه رجب یا مَن أرجوه لکلّ خَیرٍ، از اول دعا انگشت سبابه خود را حرکت میداد، یا فقط در هنگام گفتن جمله یا ذَا الجَلال وَ الإکرام؟
- با اینکه «یَلوذُ بِسَبّابته الیُمنی»؛ (با انگشت سبابۀ دست راست اظهار تضرع و مسکنت مینمود) قید دعا نیست، بلکه امر راجحی است که در تمام ادعیه میشود انجام داد. آیا نباید ناراحت باشیم و دعا کنیم و فرج مسلمانان را بخواهیم؟ هنگامی که یک خلخال از پای ذمیّهای بیرون آوردند، حضرت امیر(ع) فرمود: «فَلَوْ اَنَّ امْرَءاً مُسْلِماً ماتَ مِنْ بَعْدِ هذا اَسَفاً ما کانَ بِهِ مَلُوماً» اگر شخص مسلمانی از شدت ناراحتی بر این ماجرا جان دهد، به هیچوجه سزاوار ملامت و سرزنش نیست. یعنی اگر بمیرد، جا دارد!(در محضر بهجت، ج2، ص329، نکته1125)
بدون اهتمام به امور مسلمانان به مقصد نمیرسیم
- آیا میتوانیم سالم، بار به منزل ببریم و در عینحال به امور مسلمانان و مؤمنین بیتفاوت باشیم؟! آیا امکان دارد بدون اهتمام به امور مسلمانان، به مقصود برسیم؟
منبع:
- (در محضر بهجت، ج۱، ص۵۱، نکته67)
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید