مجموعه کلیپهای تربیت فرزند (قسمت ۱)
کلیپ صوتی | امیر بودن
شناسنامه:
- تولید: بیان معنوی
- مدت زمان: 05:47
- لینک تلگرامی: اینجا
- صوت مرجع: راه تسهیل انتقال مفاهیم دینی به کودکان و نوجوانان
مدت: | دریافت با کیفیت: [پایین(1MB) | متوسط(2MB) ]
متن:
مجری برنامه: شما در جلسات گذشته اشاره کردید که ما زندگی فرزندانمان را به سه تا هفت سال یعنی دوران تربیتشان را به سه تا هفت سال تقسیم میکنیم. هفت سال اول طبق آموزههای دینمان و اشارۀ شما بچه امیری میکند در واقع. بچه امیر است. خب این تضاد ندارد؟ یک وقتهایی امیری کردن بچه تو خانه باعث میشود که بچه لوس بشود یعنی هر چی او گفت ما گوش بکنیم. اینها را چهجوری میشود واقعاً با هم جمع بشوند و این اتفاق نیفتد؟
استاد پناهیان: ببینید این کلمۀ امیر منظور این نیست که واقعاً بچه فرمانده باشد به صورت مطلق. بلکه من در روایت دیگری اینجا برای شما آوردم میفرماید امیرالمؤمنین علی(ع): «وَلَدُکَ رَیحانَتُکَ سَبعاً»؛ فرزند تو تا هفتسال ریحانۀ توست. ریحانه را آدم مواظبش میشود، یک، بله لطیف است لطافت دارد، مراقبت بیشتری ازش میکند، یک کمی خودش را در اختیار او قرار میدهد. بالاخره شیوهای دارد برخورد کردن با ریحانه.
ولی اینکه میفرمایید چهکار کنیم؟ یکی از شرایطش این است که پدر و مادر عمیقاً وقت بگذارند. عمیقاً توجه بکنند به بچه. با بچه حرف بزنند. بچه در همان دو سالگی خیلی میفهمد هم پدر و مادر را، خیلی حرفها را درک میکنند. پدر و مادر باید عمیقاً با آنها گفتگو کنند، عمیقاً سعی کنند بفهمند بچه چی میخواهد. بعد سه چهار مرتبه هی به بچه گفتی این را میخواهی بعد برایش آوردی، حالا ممکن است یک وسیلهای باشد که رو طاقچه است. چهار تا چیز دیگر را آوردی دیگر بچه باهات کاری ندارد، احساس میکند پدر و مادر کسانی هستند که من هر چی میخواهم به من میدهند. سهمیۀ امروزش را امنیت خاطر پیدا کرده.
من باید در رفتارهای متعدد کارگاهی تو خانه درست بکنم و تو این کارگاه هی به بچه آموزش بدهم. بچه چهار پنج سالش شد پدر و مادر با شیوۀ گفتگویشان با همدیگر به بچه ادب یاد دادند، ولی بچه ریحانه است. به شیوۀ ریحانه باهاش برخورد کردند. بهش امر و نهی نکردند. بچه اشتباه میکند عذرخواهی نمیکند. تو پنج سالگی میگوید عذرخواهی کن، عذرخواهی کن یالّا باید عذرخواهی یاد بگیری. این یعنی تربیت بالای هفت سال را آوردید پایین هفت سال داری اجرا میکنی.
مجری: کار را داری خراب میکنی.
بله کار دارد خراب میشود. حالا بچه بخواهد تو پنجسالگی عذرخواهی کردن را یاد بگیرد چی میشود؟ هفت هشت ده بار پدر و مادر نمایشنامه اجرا میکنند هی از همدیگر عذرخواهی میکنند.
مجری: آها! یعنی اینقدر لطافت و ظرافت دارد این تربیت.
بله. بعد این بچه تربیت میشود! غرض این است که در هفت سال اول، شما امنیت خاطر و محبّت و آن پناهگاه محکم خانوادگی را برای بچه ایجاد کرده باشید. با یکی دو سه تا دعوا تو برخی از بحرانها، یک دفعهای بچه پشتوانۀ امنیتی خودش را تو خانه از دست میدهد. دروغگو میشود. بچه به سهولت میرود به سمت پنهانکاری کردن. بچه به سرعت میرود به سمت دشمنی کردن چون احساس دشمنی میکند. من میتوانم بچه را امر و نهی بکنم تو هفت سال اول، ولی نباید احساس دشمنی بکند بچه، نباید احساس بیمهری بکند بچه. باید احساس امنیتاش از بین نرود. و الّا خب با چاقوی تیزی دارد بازی میکند من میگویم خب حالا رهایش کن هر چند اگر به خودش هم زد مثلاً امیر است بله. اینجوری نیست.
ما میتوانیم بچه را تو سختترین شرایط اداره بکنیم و مدیریت کنیم، ولی باید مواظب باشیم بچه چه برداشتی میکند. همین بچۀ دو ساله، همین بچۀ سه ساله، همین بچۀ چهار ساله تا هفت ساله، ما اسیر برداشتهای او هستیم. مثلاً اگر یک بچۀ دیگر را محبت کردیم جلوی او، مهم این است که او چه برداشتی میکند. اگر دیدیم برداشتش غلط است، حالا باید رفتار خودمان را یکجوری تنظیم کنیم که این برداشت غلط برای او ایجاد نشود. و الّا محبت کردن به یک بچۀ دیگری پیش این بچۀ سه ساله که در سه سالگی حسّ حسادت هم بیدار میشود اشکالی ندارد و نباید ما پرهیز کنیم از محبت کردن به یک بچۀ دیگری از ترس حسادت ایشان. ولی مسئلۀ حسادت را باید حلّش بکنیم. مهم این است که آن برداشتی که بچه میکند برداشت مناسبی باشد و ما خودمان را نسبت به بچه بیاوریم پایین، زبان او را انتخاب بکنیم.
مهم این است که ما آن انتظاری که از این نحوه برخورد با بچه را داریم بدانیم، انتظاری که داریم این هستش که بچه در کمال آرامش به هفتسالگی برسد و از دلم میخواهدهای خودش هم نسبتاً سیراب باشد. میتوانیم دلم میخواهدهای بچه را جهت بدهیم، بعد باهاش همراهی کنیم، بچه اطمینان خاطر دارد که با پدر و مادرش جنگ و دعوا ندارد. از هفتسالگی که پدر و مادر میگویند خب. حالا میخواهیم برای دلم میخواهدها برنامه بگذاریم، احساس میکند یک بازی جدید است که شروع شده. وقتی که پدر و مادر به هم اعتنا نداشته باشند یا آن رفتارهایی را انجام ندهند که مواظب نگاه این بچه باشند، بعد هی بخواهند با بچه امر و نهیای صحبت بکنند، اینجاست که آن حدیث میآید جلویشان را میگیرد که بچه تو این مدت امیر است، امر و نهی نکن بهش. چیزی میخواهی بهش یاد بدهی نشان بده.
غرض این است که در هفت سال اول شما امنیت خاطر و محبّت و آن پناهگاه محکم خانوادگی را برای بچه ایجاد کرده باشید. من میتوانم بچه را امر و نهی بکنم تو هفت سال اول، ولی نباید احساس دشمنی بکند بچه، باید احساس امنیتاش از بین نرود. ما میتوانیم بچه را تو سختترین شرایط اداره بکنیم و مدیریت کنیم، ولی باید مواظب باشیم بچه چه برداشتی میکند.
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید