کلیپ تصویری | عدالت یا آزادی؟
- تولید: بیان معنوی
- مدت زمان: 06:44 دقیقه
- منبع: راز عبور از رنج های زندگی و رسیدن به لذات بندگی/ ج2
- 04:44 دقیقه | کیفیت (پایین(11 مگابایت) | متوسط(34 مگابایت) | بالا(120 مگابایت))
- آپارات: (ببینید)
متن کلیپ:
به یک گروهی از دوستان عدالتطلب گفتم که ببین عدالت شعار خیلی خوبی است، عمر جذابیت این شعار از عمر جذابیت شعار آزادی پایینتر است. اولش متوجه نشد حرف من را، یعنی چی؟ مگر میشود؟! آدم عدالت را ول کند؟ گفتم بله، آدم عدالت را ول میکند. آدم عدالت را ول میکند.
این انسان موجود عجیبی است. در یک جایی، عدالت، قانون، مقررات، عمل عکسالعمل، نظم! همه چی را دوست دارد. همین انسان در یک جایی هم یک دفعهای دلش تنگ میشود برای بیبند و باری، ول بودن. میدانید بعضی وقتها یک کسانی شعار ول بودن بدهند مردم حاضر هستند بعضاً از نان شب خودشان بگذرند بهش رأی بدهند.
معاویه وقتی که میخواست خودش را تبلیغ بکند علیه علی بن ابیطالب میگفتش که من با نماز و روزۀ شما کاری ندارم. میگفت من شما را آزاد میگذارم. بهش میگویی این عدالت ندارد. میگوید خب درست است ظلم میشود ولی عوضش ول هستیم. ول!
رفقا به خدا قسم اگر ما نیازهای انسانها را خوب تشخیص بدهیم، ببینیم چرا غربزدگی توی بعضیها پدید میآید، چرا تصور میکنند آنجا آزاد هستند و این تصور برای آنها لذتبخش است و بعد بتوانیم جا بیاندازیم که ارضاء این حسّ آزادی فراتر از این قوانین و ضابطهها فقط درِ خانۀ خداست، ایام نوروز این همه سرمایۀ این مملکت توی آنتالیای ترکیه هرز نمیشود که بودجۀ پشتیبانی داعش بشود. میدانید چه آزادیای من دارم میگویم؟ پیشرفتهترین نوع آزادی. عالیترین و لذتبخشترین نوع آزادی که خیلیها جرأت نمیکنند بر زبان جاری کنند. آزادی از همۀ قوانین.
یعنی برتر از این قوانین انسان دوست دارد پرواز کند، رها باشد. خب این آزادی گاهی انسان دلش میکشد به این آزادی. چیز بدی نیست. خدا پاسخ برای این آزادی گذاشته. فرمود فضل خودم! فضل خودم. خدا میداند این را. میفرماید آی پسر! خسته شدی؟ از این همه ضابطه، قاعده و این جهان پر از عمل و عکسالعمل. بیا خوشحالت میکنم. یک جایی هم هست که تو پرواز بکنی. یک جایی هم هست که تو رها باشی. یک جایی هم هست که من با بندهام یکجور دیگر رفتار میکنم. آنجایی است که من به فضل خودم رفتار میکنم.
فضل یعنی چی؟ فضل یعنی بخششهای بیحساب پروردگار که روی حساب خوب بودن بندگانش نیست. آقا این فضل به کی تعلق میگیرد؟ دیگر حالا اگر بنا بود قاعده داشته باشد و قاعدهاش را بدهم دست تو که میشد از عدل. این فضل است میفهمی؟ میفهمی؟ این فضل است.
خداوند متعال میفرماید: «قُل بِفَضلِ اللهِ و برَحمَتِهِ فبِذَلِکَ»؛ بگو به فضل خدا و به رحمت خدا و به همین که گفتم. «فَالیَفرَحوا»؛ باید مؤمنین فرح داشته باشند. فرح چهجور خوشحالی را میگویند؟ حتماً فرح یک نشاط باطنی است که عمیقاً انسان میاندیشد ته دلش لبخند میزند. نخیر، فرح به این نمیگویند. فرح به شنگولی میگویند، به اینکه طرف بشکن میزند و دیگر آرام و قرار ندارد و دیگر میخواهد جیغ و داد راه بیاندازد و؛ با این باید خوشحال بشوند! بقیۀ خوشحالیها که خوشحالی ندارد سر خودت را داری شیره میمالی. بعد مردم فضل خدا رها کردند آن لحظههایی که میخواهند از نظام عادلانۀ خلقت فرار کنند به مفهوم آزادی هرزگی رو میآورند. آزادی خودش چیز خوبی است ها! آزادیای که میشود هرزگی، آن آزادی بد است. ولی مردم بهش پناه میآورند. چرا؟ چون مردم دوست ندارند همیشه طبق ضابطه همۀ کارهایشان پیش برود. یک لحظههایی هم دوست دارند رها باشند رها.
به آن دوستمان گفتم شعار عدالتخواهی خوب است؛ یکوقتهایی آدمها تحت ستم قرار میگیرند یک موجی تویشان ایجاد میشود به سمت عدالت میروند. ولی آن شادی ته دل با چی پدید میآید؟ با آن آزادیای که ولو توی آن آزادی به خودش لطمه میزند و میداند و اقرار میکند!
گاهی انسان دلش میکشد به این آزادی. چیز بدی نیست، خدا پاسخ برای این آزادی گذاشته. فرمود فضل خودم! فضل خودم. بیا من خودم خوشحالت میکنم توی دنیا، توی آخرت، جگرت حال بیاید.
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید