پیشنهاد علیرضا پناهیان برای حل «نارضایتیهای عمومی» / درمانی برای درد همۀ دولتها
شناسنامه:
- مکان: هیئت شهدای گمنام
- زمان: 96.10.14
- صوت: اینجا
- لینک تلگرامی: اینجا
استاد پناهیان:
- ریشه نارضایتی عمومی این است که تکلیفِ رابطۀ دولت و ملت معلوم نیست. در جامعه اسلامی مطلوب، کارها بیشتر دست مردم است. لازمۀ اینکه کار در دست مردم باشد، باهم و جمع بودن مردم است. با کار فردی، امکان ندارد کار درست شود. در جامعه اسلامی به معنای واقعی کلمه، معیشت، بیشتر دست مردم است؛ نه دولتها.
- منظور از مردم، تک سرمایهداران بزرگ نیست؛ بلکه «گروههای مردمی» هستند که «تشکل» یافتهاند. چیزی شبیه تعاونیها، هر آدمی نگوید:«من شغلم چیست؟» بگوید: «ما شغلمان این است» اگر این «من» در معیشت تبدیل به «ما» شود، خواهید دید بسیاری از مشکلات و معضلات اقتصادی، حل خواهد شد.
- صهیونیسمها از بچگی در مدارس و مهدکودکها، کار گروهی اقتصادی و تعاونی را آموزش میدهند.(لیبرال دموکراسی، ص31، محمد مهدی لبیبی) دنیا با یک تعاونی بزرگی از تاجران یهودی اداره میشود. بعد مساجد ما حاضر نیستند با هم متشکل شوند و کار اقتصادی انجام دهند و تعاونی راه بیندازند.
- بزرگ شدن دولت به جای فراگیر شدن تشکلهای مردمی، آسیب های فراوانی دارد. وقتی دولت بزرگ شود، بر سر تصاحب آن، جدال و کشمکشهای شدیدی به وجود میآید. وقتی دولت بزرگ شود، اداره و کنترل دولت هم سختتر خواهد شد، کمکاری، بدکاری و فساد نیز افزایش مییابد.
- خاطرۀ وزیر میرحسین موسوی/ امام: زندگی مردم را به دست کارمند ندهید:
آقای رفیق دوست می گوید: «هفته سوم بعد از وزارتم، در یک جلسه هیئت دولت از 24 وزیر 19 نفر حضور داشتند، وقتی که رای گیری کردند نه در موافق ها رای دادم نه در مخالف ها، 9 نفر موافق بودند، 9 نفر مخالف، آقای موسی پرسید:«شما رای نمی دهی؟» گفتم:«اگر رای من مهم است، جلسۀ بعد رای گیری کنید» از همان جا به جماران رفتم خدمت حضرت امام عرض کردم «سواد کلاسیک من دیپلم است، اما کتاب زیاد خوانده ام. هرچه از اقتصاد می دانم یا پای منبر بوده یا از رسالۀ مراجع و کتاب های اسلامی است؛ اقتصاددانان سنتی هستم. برای من نظر شما مهم است. الان در دولت بحث مالکیت دولتی ملتی مطرح شده و رای من تعیین کننده است. سوال بنده از شما این است که صعنت، کشاورزی، تجارت باید دست دولت باشد یا مردم؟» امام گفتند:«کشاورزی، مسکن، صنعت، تجارت، را به دست مردم بدهید» مسکن در سوال من نبود امام آن را هم اضافه کرد. پرسیدم:«تا چه حد باید به دست مردم بدهیم؟» فرمود:«باید همه اش را به دست مردم بدهید. دولت نظارت کند. قانون بگذارد، هدایت بکند و کنترل کند.» عرض کردم:«ما گندم از خارج می آوریم و نود درصد سوبسید به مردم می دهیم، این را به بخش خصوصی بدهیم؟» امام فرمودند:«اگر افساد ایجاد نمی کند بدهید» نمی دانم چه سوال دیگری کردم که امام فرمودند:«زندگی مردم را به دست کارمند ندهید»(برای تاریخ میگویم،ص407 محسن رفیق دوست) یعنی این سیستمی که دولت تصدیگری کند، مشکل دارد.
- ما در پیادهروی اربعین، تجربۀ سپردن کارها به مردم را داریم که میلیاردها پول توسط مردم برای مردم خرج میشود. با کمترین حضور و دخالت قوۀ مجریه و قوه قضائیه.
- اساساً نباید اینهمه کار به دولت سپرده شود. همانطور در حوزه فردی، اگر همۀ کارهای فرزند را، پدر و مادر انجام دهند، فرزند ضعیف میشود. در حوزه اجتماعی، اگر دولت همۀ کارهای مردم را در دست بگیرد، مردم ضعیف میشوند.
- من نمیخواهم مسئولیت را از دوش دولت بردارم، ولی بهترین دولت- چه این دولت یا هر دولت دیگری-، دولتی نیست که جای مردم تصمیم بگیرد، جای مردم همه کار کند و مردم را نان خور خود بکند. بهترین دولت، دولتی است که کوچک باشد و اجازه دهد مردم قدرت پیدا کنند و مستقل شوند.
- مردم لازم است که تشکل بیابند و «با هم» زندگی کنند. مردم باید معیشت و اقتصاد خودشان را باهم مدیریت کنند. این فرهنگ در ما نیست، آنگاه به دنبال این هستیم که تعدادی مدیر صالح و سالم پیدا شوند، و ادارۀ معیشت را به دست بگیرند. این کار نشدنی است. این درد همۀ دولتهاست. بهترین دولتها هم نمیتوانند به اتکای مدیران صالح و بدون تشکل، قدرت یافتن و استقلال نسبی مردم در ادارۀ معیشت خود، مشکل مردم را حل کنند.
- ما به این تحول ساختاری در کشور، یعنی واگذاری کارها به تشکلهای مردمی توسط دولت، نیاز مبرم داریم. اگر این تحول محقق شود، خواهید دید چقدر نارضایتیها کاهش پیدا میکند.
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید