چگونه مهربانی خدا را باور کنیم؟/ ج4
سومین نقطۀ عزیمت برای باور مهربانی خدا/ بگذار خدایت بزرگ باشد تا محبتش را بچشی/ خدای بیابهت، محبتش هم مزهای ندارد!
شناسنامه:
- مکان: مسجد امام صادق(ع)
- زمان: 1397/02/29
- مناسبت: ماه مبارک رمضان
- صوت: اینجا
- گزارش تصویری: اینجا
- کلیپ صوتی: پیشنهاد دهید
- اینفوگرافیک: پیشنهاد دهید
چرا مهربانی خدا را نمیچشیم؟ چون خدا پیش ما بزرگ و با ابهت نیست!/ رؤیت عظمت خدا موجب میشود مهربانیهای خدا را ببینیم و بچشیم./ درک عزیزبودنِ خدا، راهی است برای درکِ بهتر رحیمبودنِ خدا/ بهترین راهِ درک عظمت خدا این است که در مقابل عظمتش کرنش کنی/ یکمدت تصمیم بگیر، اوامر خدا را دقیق رعایت کنی تا هیبت اوامرش تو را بگیرد
در ادامه بخشهایی از چهارمین شب سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان در مسجد امام صادق(ع) با موضوع «چگونه مهربانی خدا را باور کنیم؟» را به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بیان معنوی میخوانید:
- ما بهدلائل مختلف، به مهربانی خدا احتیاج داریم و نیاز داریم به اینکه یک «خدای مهربان» پشتمان باشد؛ هم از نظر مادی، هم از نظر روحی و روانی و معنوی. اگر این نیاز در ما بیدار و تغذیه شود، لذتی میبریم که هیچکس از هیچ ارتباطی این لذت را نمیبرد! اگر این ارتباط عاطفی با آن مولایی که مهربان است، برقرار شود، اصلیترین نیازهای آدم برطرف میشود.
- اصلاً اگر کسی خدای مهربانی نداشته باشد اخلاقش بد میشود، حالش بد میشود و به این سادگی نمیتواند حال خودش را خوب کند. درک مهربانی خدا واقعاً حال آدم را خوب میکند؛ هم اخلاقش بهتر میشود، هم از زندگیاش لذت میبرد، هم دیگران از وجود او بیشتر لذت میبرند.
- در جلسات قبل، دو نقطۀ عزیمت برای شروع توجه به مهربانی خدا، ذکر کردیم. حالا یک نقطۀ عزیمت دیگر را مطرح میکنیم که به ساختار وجود انسان و به ساختار عالم ربط دارد:
- برای اینکه بتوانید با مهربانی خدا ارتباط برقرار کنید، مهربانی خدا به کامتان بنشیند و مزه بدهد و لذتبخش شود و این مهربانی روی شما اثر بگذارد، باید عظمت خدا را ببینید، عزت و ابهت خدا را درک کنید و خدا را پیش خودتان کوچولو نکنید؛ خدایی که کوچولو بشود، اگر به ما محبت هم بکند فایده ندارد.
- چرا مهربانی خدا را نمیبینیم یا نمیچشیم؟ چون خدای ما بزرگ نیست! مشکل ما این است که عظمت و بزرگی خدا را باور نداریم. رؤیت و درک عظمت خدا موجب میشود مهربانیهایی را که خدا همین الان-بهصورت بالفعل- دارد، ببینیم و بچشیم.
- حالا برای اینکه خدا پیش ما بزرگ و باعظمت شود چهکار کنیم؟ بزرگی خدا را از کجا تشخیص بدهیم؟ یک راهش این است که عظمت خدا را در خلقت طبیعت ببینیم. مثلاً برویم قلۀ دماوند را ببینیم و بگوییم: «خدایا! چقدر بزرگ و باعظمت هستی که این قلههای مرتفع را ساختهای» این یک راه است.
- اما بهترین راه برای درک عظمت خدا این است که در مقابل عظمت خدا کرنش کنی؛ در اینصورت، کمکم عظمت خدا را باور میکنی. یکمدتی تصمیم بگیر، اوامر خدا را دقیق رعایت کنی؛ مثلاً اینکه مؤدب نماز بخوان و آداب نماز را درست اجرا کن(از رعایت وقت نماز تا مؤدب ایستادن سرِ نماز و سایر آداب) برای خدا حرمت بگذار و احترام قائل شو؛ خدای بیاحترام، اگر مهربان باشد هم فایده ندارد؛ یعنی دیگر لذتِ مهربانیاش را نمیچشی.
- چرا ائمۀ هدی(ع) وقتی میدیدند کسی سرِ نماز با ریش خودش بازی میکند، ناراحت میشدند؟ چون میدیدند که دارد اثر نماز را در خودش نابود میکند!
- بگذار خدایت بزرگ باشد تا محبتش را بچشی. کودکان هم پدر و مادرشان را واقعاً بزرگ و ابرقدرت میدانند که غرق محبتشان میشوند و از مهربانی آنها لذت میبرند.
- بگذار هیبت خدا تو را بگیرد! قرآن بخوان؛ ببین خدا در قرآن چقدر محکم است؛ به این سادگیها کسی را تحویل نمیگیرد! خدا در قرآن، متکبرانه سخن میگوید(البته برای خدا تکبر اشکال ندارد) وقتی قرآن میخوانی، میفهمی که خدا بزرگتر تو و بزرگترِ عالم است!
- آیات قرآن اکثراً عشقولانه نیست، بلکه اکثراً میخواهد عظمت و عزیزبودنِ خدا را برایت جا بیندازد. مثلاً میفرماید: اگر این قرآن را بر کوه نازل میکردیم از خشیت الهی متلاشی میشد! (حشر/21) چرا خدا اینکار را میکند؟ برای اینکه قرآن، سنگِ قلبت را متلاشی کند(قلبت را نرم کند)
- مهربانیِ خدا هم در آیات قرآن تجلی کرده است؛ نیازی نیست خدا مکرراً در قرآن بگوید «من مهربان هستم!» همینکه خدا حاضر شده است با بندگان خود سخن بگوید، اوج مهربانی اوست!
- در آیات قرآن حدود ده مرتبه دربارۀ خداوند «العَزیزُ الرّحیم» آمده است؛ یعنی عزیزبودنِ (باعزتبودن) خدا را بر «رحیمبودنِ خدا» مقدم کرده است. واقعاً درک عزیزبودنِ خدا، راهی است برای درک بهترِ «رحیمبودن خدا»؛ خدای بیابهت محبتش هم مزه ندارد.
- در خانواده هم «ابهت» و «محبوبیت» مرد، باید در کنار هم باشد؛ شوهری که ابهت نداشته باشد(البته نه اینکه ابهتش را با ظلم و زور بهدست بیاورد) محبتِ او هم دیگر بهدرد خانمش نمیخورد. پدری که در خانه ابهت نداشته باشد، هرچقدر هم به دختر و پسرش محبت کند، محبتش رنگی ندارد و بهدرد نمیخورد و بچهها کمبود محبت پیدا میکنند.
- در خانواده هم «ابهت» و «محبوبیت» مرد، باید در کنار هم باشد؛ شوهری که ابهت نداشته باشد(البته نه اینکه ابهتش را با ظلم و زور بهدست بیاورد) محبتِ او هم دیگر بهدرد خانمش نمیخورد. پدری که در خانه ابهت نداشته باشد، هرچقدر هم به دختر و پسرش محبت کند، محبتش رنگی ندارد و بهدرد نمیخورد و بچهها کمبود محبت پیدا میکنند.
- اگر واقعاً از هیبت خدا حساب ببری، چه اتفاقی میافتد؟ خدا تو را در آغوش میگیرد، آنوقت اگر این خدای باابهت، یکمقدار به تو محبت کند و مثلاً بگوید: «بندۀ کوچولوی من! بیا عزیزم...» تو از شدت لذت و هیجان، غش میکنی!
- امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «إِلَهِی کَفَى لِی عِزّاً أَنْ أَکُونَ لَکَ عَبْداً وَ کَفَى بِی فَخْراً أَنْ تَکُونَ لِی رَبّاً» (خصال/2/420) این افتخار برای من بس که من عبد تو باشم، تو مولای من باشی؛ این یک رابطه است که شاید برای ما یک رابطۀ کشفنشده یا کمتجربهشده باشد. این شبیه رابطهای است که یک بچه با مادر و پدرش دارد و عزت و لذتش را در این میبیند که در آغوش آنها باشد.
- برای برقراری این رابطه با خدا، باید مهربانی او را درک کرد، برای اینکه این مهربانی جانت را تازه کند و به تو حیات ببخشد، بگذار خدایت-که واقعاً بزرگ است- برایت بزرگی کند. اصلاً اینکه خدا امر و نهی میکند بههمین دلیل است. بگذار امر و نهی کند و بگوید: «این حرام است... من جهنم و عذابِ الیم دارم...» اگر وارد این رابطۀ زیبا بشوی، هرچه خدا بیشتر خودش را میگیرد، تو بیشتر مهربانیاش را لمس میکنی.
- برای درک مهربانی خدا عظمتش را درک کن؛ آنگاه مهربانیاش را بیشتر خواهی دید، نیاز به عملیات اضافی هم ندارد! اگر خواستی عظمت خدا را دریابی، اوامرش را اجرا کن، و ابهتش را از طریق عبادت و رعایت ادب در مقابلش درک کن.