چگونه مهربانی خدا را باور کنیم؟/ ج13 - قسمت اول
«معمولی» نباش؛ حداکثری باش!/ «حداقلیبودن» مانع درک و تمنای مهربانی خداست
شناسنامه:
- مکان: مسجد امام صادق(ع)
- زمان: 1397/03/7
- مناسبت: ماه مبارک رمضان
- صوت: اینجا
- گزارش تصویری: اینجا
- کلیپ صوتی: پیشنهاد دهید
- اینفوگرافیک: پیشنهاد دهید
اگر به یک جوان بگویید: «معمولی باش و مقصد عالی نداشته باش!» در حقش جنایت کردهاید!/ کسی که مهربانی خدا را بخواهد نمیتواند متوقف شود و خدا هر لحظه او را برای خودش تشنهتر میکند/ حداقلیبودن یعنی راضی باشی به اینکه جهنم نروی و گرفتاریهایت برطرف شود/ اگر حداکثری باشی و عالیترین درجه را بخواهی، کمکم آماده میشوی که مهربانی خدا را تمنا کنی/ همۀ فسادها ناشی از توقف است؛ بعد از جنگ خیلیها تلاش کردند قلههای معنویت و «لقاءالله» را از فرهنگ معنوی جامعه حذف کنند؛ گفتند «معمولی باشید!
در ادامه بخشهایی از سیزدهمین شب سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان در مسجد امام صادق(ع) با موضوع «چگونه مهربانی خدا را باور کنیم؟» را به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بیان معنوی میخوانید:
- یکی از روحیاتی که مانع درک مهربانی خدا، بلکه مانع باور مهربانی خدا و بالاتر از آن، مانع تمنای مهربانی خداست «حداقلیبودن» است. حداقل این است که «جهنم نروی، گرفتاریهایت برطرف شود و آدم موفقی بشوی» اما اگر حداکثری باشیم و عالیترین درجه را بخواهیم، کمکم آماده میشویم برای اینکه رحمت و مهربانی خدا را تمنا کنیم.
- مشکل ما این است که بیتاب نیستیم؛ جهنم و بهشت هم نمیتواند آدم را زیاد بیتاب کند، جذبۀ خود حضرت حق، لازمه بیتابی است. آقای بهجت(ره) پیشنهاد میکردند داستان زندگیِ عرفا و علمای مشتاق را بخوانید. یا حتی زندگی شهدا و کسانی که به مرحلۀ اشتیاق رسیدند. کسی که مهربانی خدا را بخواهد نمیتواند متوقف بشود و خدا هر لحظه او را برای خودش تشنهتر میکند.
- دین ماشین مسابقهای است، ولی ما بهعنوان تاکسی از آن استفادۀ حداقلی میکنیم! قرآن میفرماید: «الَّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً» (ملک/2) او مرگ و زندگی را آفرید تا ببیند کدام بهتر هستید. اهلبیت(ع) میفرمایند: ما شیعیان را از جهنم نجات میدهیم، شما به فکر درجات بهشت باشید، «فَتَنَافَسُوا فِی الدَّرَجَاتِ» (امالیطوسی/296) برای رسیدن به درجات بالاتر از هم جلو بزنید.
- یکی از کمبودهای جامعۀ ما این است که کسی نمیخواهد از کسی جلو بزند. چرا صفهای جلوی نماز جماعت خالی است؟! درحالیکه انسان اگر چیزی را خیر بداند، مثل کنه به آن میچسبد «وَ إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدیدٌ» (العادیات/8) دین برای این است که انسان حداکثری بشود، گناهنکردن و بهشت و جهنم هم مقدمه و وسیله است برای اینکه آدم را در این مسیر بیاندازد.
- همۀ فسادها ناشی از توقف است. در جامعۀ ما بعد از جنگ گرفتاریهای روحی و فرهنگی در جوانها پیدا شد؛ چون خیلیها تلاش کردند قلههای معنویت و قلۀ «لقاءالله» را از فرهنگ معنوی جامعه حذف کنند، گفتند «معمولی باشید!» چه شد که در زمان جنگ، جوانهایی که پدر و مادرها نمیتوانستند آنها را به نماز وادار کنند، رفتند جبهه و نمازشبخوان شدند؟ یک قلهای دیدند به نام «لقاءالله»
- آمریکا و اسرائیل میخواهند ایران یک کشور معمولی باشد؛ انقلابی نباشد. به یک جوان هم اگر بگویید: «معمولی باش، انقلابی نباش و مقصد عالی نداشته باش!» کار زشت و جنایتکارانهای است؛ عین کار رژیم منحوس اسرائیل!
- در روایت میفرماید: خدا که حاجتی نداشت واجبات را برای شما واجب کرد! این را از سر رحمت بر شما واجب کرد، تا آدم خبیث از آدم پاکیزه جدا بشود، تا بدیها از سینهها بیرون بیاید، تا دلها امتحان بشود، اگر خوبیای هست شکوفا بشود، اگر بدیای هست از بین برود، آخرش یک هدف عالی ذکر میکند: «لِتُسَابِقُوا إِلَى رَحْمَةِ اللَّهِ وَ لِتَتَفَاضَلَ مَنَازِلُکُمْ فِی جَنَّتِهِ» (تحفالعقول/485) تا شما سبقت بگیرید به رحمت الهی و منازلتان را در بهشت و رضوان الهی نسبت به هم برتری بدهید.
- ما واقعاً خیلی بیانصاف هستیم! اینکه خانه و محله دنیاییِ ما بهتر باشد، برایمان مهم است، اما مهم نیست خانۀ بهشتیِ ما کجا و چگونه باشد؟ این بهخاطر حجابی است که روی دل کشیده شده است و دل را کور کرده است.
- بعضیها وقتی در مسابقه اول نمیشوند گریه میکنند و از اینکه نقره گرفتهاند از مردم عذرخواهی میکنند؛ از اینکه «حداکثری» شده، آدم خوشش میآید! در مدرسه بچهها را باید مدام وادار به بازیِ مسابقهای کرد؛ البته زیاد تشویق مطرح نباشد که مسابقه به حاشیه برود. مادرها وقتی حداقلی باشند، بچهها را حداقلی بار میآورند، اینها دیگر هیچوقت نمیرسند به اینکه رحمت خدا را بخواهند.
- یکی از راههای بسیار مهمِ رسیدن به این مقام، تفکر است. قرآن میفرماید: پیامبر من، به مردم بگو که من نمیگویم خزائن الهی پیش من است، غیب هم-بدون اذن خدا و مستقل از خدا- نمیدانم؛ تنها امتیازم این است: چیزهایی که به من وحی میشود تبعیت و اجرا میکنم. بعد میفرماید: «قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الْأَعْمى وَ الْبَصیرُ أَ فَلا تَتَفَکَّرُون» (انعام/50) آیا آدم نابینا با آدم بصیر مساوی هستند؟ یعنی دنبال این علائم ظاهری نباش، برای اینکه با بصیرت بفهمی که من پیغمبر هستم «أفلا تتفکرون» نمیخواهی فکر بکنی؟!
- میفرماید «وَ لا تَطْرُدِ الَّذینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِیِّ یُریدُونَ وَجْهَه» (انعام/52) پیغمبر من، اینهایی که اطراف تو هستند و صبح و شب عبادت میکنند و وجه خدا را میخواهند، رها نکن. «یُریدُونَ وَجْهَه» یعنی مهربانی و توجه خدا را میخواهند. ما این آیه را روز قیامت میفهمیم. رویگردانی خدا از انسان، بدتر از عذاب جهنم است!
- میفرماید «کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلىَ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ» (انعام/54) خدا بر خودش واجب کرده که با شما مؤمنین مهربان باشد. « أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنکُمْ سُوءَ ا بجَِهَلَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِیم» به ایشان اطمینان بده، هرکدام از شما از سر نادانی خطایی بکند و بعد توبه کند و اصلاح کند، خداوند غفور رحیم است. خدا میخواهد با اطمینان دادن درباره مهربانیاش دلهای مومنین را تحریک میکند که سراغ مهربانی خدا بروند. دلِ آماده با یک تلنگر وارد وادی مهربانی میشود.
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید