کلیپ تصویری | با مخالفتهای غیرمنطقی پدر و مادرم چه کنم؟
- تولید: بیان معنوی
- مدت زمان: 04:35 دقیقه
- منبع: هیئت شهدای گمنام 96.06.18
- 04:35 دقیقه | کیفیت (پایین 9 مگابایت) (متوسط 12 مگابایت) (بالا 15 مگابایت))
- آپارات: (ببینید)
متن:
حاج آقا پدر من خیلی اخلاقش بد است، پدر من را دارد در میآورد، اذیتم میکند! گفتم خب الحمدلله. گفت حاج آقا چرا میگویی الحمدلله؟ دارم داغون میشوم! گفتم خب دیگر اگر پدر و مادرت خوش اخلاق بودند تو که حقشان را همینجوری نمیتوانی ادا کنی. خوش اخلاق بودند دیگر بدبخت میشدی. حالا یک کمیاش را دارند خودشان جبران میکنند. میگوید من چیکار کنم؟! بریدم. گفتم خیلی بیخود میکنی بریدی! امتحان است دیگر.
آخر مامان من، بابای من الآن زیاد اجتماعی نیست، مسائل من را که نمیداند، گاهی هم سناش گذشته، یک ملاحظات دیگری دارد، حسّ من را درک نمیکند. خب پس خدا چهجوری باید از شما امتحان بگیرد؟ با گرگهای بیابان؟ یک بد اخلاق دیگر از یک جای دیگری گیر بیاورد؟ چه بهتر همین بد اخلاقی از طریق بابایت باشد شما را امتحان بکند. کجایی حالا شما حالت خوب است؟ به پدرت احترام بگذار.
گفته آخر به من نرو آنجا لازم است بروم! فرموده نرو، نرو دیگر. مگر اینکه واجب شرعی باشد. امتحان است دیگر. پس چهجوری شما را امتحان کند؟ آخر با حرف غیر منطقی بابا و مامان من؟! بله. همۀتان با پدر و مادر امتحان میشوید. نه من میزنم حسابش را میرسم. تو بیجا میکنی بزنی!
آقا ما تفاوت فرهنگ داریم، تفاوت زمان داریم، تفاوت سن داریم! خب صدایت را بیاور پایین. شما فکر کردی اینها را خدا نمیفهمید آن وقتی که شما را خلق کرد اینجوری؟ اصلاً خدا کاملاً میدانست. همه باید از این امتحانات عبور کنند. خدا یَک پدری در میآورد از کسی که از امتحانهای تفاوت نسلی خوب عبور نکند. بعضی وقتها پدر و مادرها اصلاً جرأت نمیکنند به بچههایشان حرف بزنند! اشتباه میکنند.
البته پدر و مادرها! مراعات کنید. شما بهش بگویی نرو برود بدبخت میشود وا! بنشین استغفار کن برای بچهات. ولی این چه فرهنگی است؟ باید برای همه جا بیفتد، خانه دل مامانت را شکستی! بَهبَه! دل بابایت را شکستی.
شما فکر میکنید توی فیلمی صحنۀ مستهجن نشان بدهند این بدتر است تا یک، یا اینکه توی فیلمی یک پسر دختری به مامان و بابایشان بد برخورد کنند؟ خب معلوم است بد برخورد کنند بدتر است، آن گناهش بیشتر است. عاقّ والدین خیلی بدبختتر از یک آدم شهوتران است. که آقا من میخواهم رفتار یک پسری را بد است نسبت به پدرش نشان بدهم. ببینیم چی از آب در میآوری؟ آن پسر توی فیلم محبوب است یا نه؟ آن مادر چهجوری است؟ باید همه پای فیلم نفرین کنند این پسر را وقتی که بیادبی کرد به بابائه. و الّا حق نداری این کار را بکنی. با دین و هستی و حیثیت مردم بازی میکنی که چی؟ بعد از توصیه به اینکه مشرک نباش، فرمود: «وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَاناً.» بابا و مامانش را احترام قائل نیست، بعد به مردم لبخند ژکوند میزند. نفاق از این بدتر؟ میگوید اینها که دیگر بابا و مامان من باقی میمانند.
یکی از امتحانهای سازمانی این است. برای همه هم هست. همه باید از این گردونه رد شوند. همه باید این حرکت را انجام بدهند. حالا بعضی وقتها پدر و مادرها بد هستند، بعضی وقتها پدر و مادرها خوب هستند. پس ما دیگر یک پدیدهای داریم به عنوان امتحان پدر و مادر. دیگر نمیگوییم رعایت ادب نسبت به پدر و مادر. میگوییم چی؟ امتحان. اگر بگوییم رعایت ادب نسبت به پدر و مادر، میگوید آقا تو که نمیدانی پدر و مادر من چه پدری دارند از من در میآورند. چه اخلاقی دارند، چه فلانی دارند. از زیرش در میرود. ولی ما از آن اوّلش میگیریم.
میگوییم ببینید امتحان پدر و مادرت را پس دادی یا نه؟ مادرت یک چیزی را نمیفهمیده، اصلاً معقول نبوده حرفش. گفته، گوش کردی یا نه؟ پدرت یک چیزی را گفته، گوش کردی یا نه؟
ولی من واقعا از دست مامان بابام آآآآآآآآآسسسسیییم
شما ما رو درک نمیکنید
پدر مادر من اختیار کجا رفتن و کجا نرفتن واااقعا به من نمیدن
خیلی برام جالبه
من یه آدم با استعداد و توانمندم که به خاطر دگم بودن اینا له شدم
من واقعا زندگی نمیکنم از دستشون