۹۷/۰۹/۱۷ چاپ ایمیل و پی دی اف

کلیپ تصویری | نبرد نابرابر ادبیاتی

 

 

 

متن:

یکی از راه‌های به شکست رساندن یک ملّت در مبارزه، این هست که اسلحۀ مناسب دستش ندهی، این هست که ابزار مناسب دستش ندهی بعد بگویی خب بیا کار بکن، بیا مبارزه بکن. ادبیاتی که یک قوم استفاده می‌کنند ابزار و اسلحۀ‌شان است برای تأمین منافع‌شان، برای شکست دادن دشمن، برای برداشتن مانع، برای انجام کار. الآن اسلحه‌ای که ما دست‌مان است، ابزاری که دست‌مان است یعنی ادبیاتی که دست‌مان هست، این ادبیات، ادبیات سالمی نیست. چه‌جوری به ما ادبیات القاء کردند یک اسلحۀ ناکارآمد دادند؟

  به ما آمدند گفتند اینها نیروهای ارزشی هستند. اینها از ارزش‌هایشان دفاع می‌کنند. ما هم دیدیم که بد نیست، حرف‌های بدی به ما نمی‌زنند. ما هم یک دفعه‌ای گفتیم بله ما هم از ارزش‌هایمان داریم دفاع می‌کنیم. یعنی ما هم این ادبیات را استفاده کردیم. ما از آرمان‌ها داریم دفاع می‌کنیم. اصلاً ما انقلابی هستیم یعنی آرمان‌خواه. حالا تو چی می‌گویی؟

  او به ما گفت ارزشی تا به خودش چی بگوید؟ بگوید واقع‌بین. او به ما گفت آرمانی، تا به خودش بگوید عقلانی. او به ما گفت تو کسی هستی که پای مقدّساتت ایستادی، تا به خودش بگوید من کسی هستم که پای منافعم می‌ایستم. آقا این نیروهای ارزشی واقع‌بین نیستند! این آرمان‌خواهی است باید عقلانی بود! و شروع کردند اینکه شما پای مقدّساتت داری همۀ منافع را فدا می‌کنی این روش غلطی است. یک دفعه‌ای دفاع برای ما سخت شد.

  کی گفته اصلاً ما ارزشی هستیم؟ ارزش یعنی چی؟ ارزش یعنی چی؟ کجای قرآن ما چیزی به نام ارزش داریم؟ کی گفته ما پای مقدّسات‌مان منافع‌مان را پایمال می‌کنیم؟ کجای دین این حرف را زده؟ کی در مورد ما گفته که ما آرمان‌خواه هستیم و عقلانی نیستیم؟ شما فرض بفرمایید می‌خواهید فوتبال بازی کنید، می‌گویند حالا نوبت شماست وایستید کرنر بزنی، یک دفعه‌ای یک توپ تخم‌مرغی بگذارند جلویت بگویند بزن. بزن ببینم چه‌جوری می‌زنی. این توپ مال این بازی نیست الآن! این را نمی‌شود بهش شوت زد.

  کی گفت اصلاً ما ایمانی هستیم علمی نیستیم؟ ایمان قوام‌اش به علم است! ایمان یعنی اینکه نسبت به آگاهی‌های صحیح خودت هیچ‌گاه بی‌وجدانی نکنی. هیچ‌وقت تردید نکنی نسبت به نشانه‌هایی که عالمانه را تو را به یک حقیقت راهنمایی می‌کنند. ایمان یعنی قلب سالمی داشته باشی که در مقابل علم تسلیم محض باشی. حتّی شاید نشود گفت علم و ایمان دو بال هستند! مثل اینکه این ساختمان را بگویی فنداسیون این ساختمان و ستون‌های این ساختمان دو بال هستند. نخیر دو بال نیستند، اینها این روی این سوار است. یعنی چی دو بال هستند؟! ایمان بر پایۀ علم است! دو بال نیست. ایمان استمرار علم است!

  نمی‌دانم چی شد به ما گفتند اینها افراد مؤمن هستند. مؤمنین یک‌طرف، اندیشمندها یک‌طرف دیگر. خیلی راحت. گفتند یک عده مذهبی هستند یک عده روشنفکر. ببخشید منظور از مذهبی یعنی چی؟ یک کمی توضیح بده. نکند ایمان به معنای خرافی کلمه که در اروپا رواج دارد، نه ایمانی مبتنی بر استدلال‌های عقلانی را آن را به ما نسبت می‌دهی نکند؟!

  شما عین آب خوردن می‌بینید فقهای ما در اثر علوم تجربی احکام فقهی‌شان تغییر می‌کند. آقا این ماهی را تا دیروز می‌گفتند که مثلاً حرام است. علم تجربی می‌گوید نخیر این پولک دارد. می‌گوید خب از امروز حلال است. اینقدر با علم عجین است، این که تازه احکام است که زیاد هم مبتنی بر علوم تجربی نیست؛ ولی چه‌جوری رابطۀ راحت با علوم تجربی دارد بعد عقاید دینی هم که کاملاً عقلانی هستند. چون خدا فرموده مثلاً نبوّت هست خدا هست نه، چون من با عقلم فهمیدم خدا هست؛ باید عقلت را بیاوری وسط.

  ارزش‌ها را اجازه می‌دهید ترجمه کنم؟ ارزش به این است که آدم واقع‌بین باشد. و هر کی واقع‌بین نباشد انسان بی‌ارزشی است. معمولاً آدم‌های بد خیالپرداز می‌شوند، متوهّم می‌شوند. انقلابی‌گری یعنی چی؟ انقلابی‌گری یعنی اینکه خیلی عقلانی رفتار بکنی. من هیچ معنای دیگری برای انقلابی‌گری نمی‌فهمم. کجای انقلابی‌گری رفتار یا موضع‌گیری غیر عقلانی‌ای تویش بوده که بعضی‌ها الآن انقلابیون را دعوت می‌کنند به رفتار عقلانی؟

کجای انقلاب ما رفتار غیر عقلانی تویش بوده؟ من نمی‌فهمم شما از انقلابی‌گری چی برداشت می‌کنید؟ آقا می‌گویند انقلابی یعنی روح حماسی دارد. خب از بس عقلش می‌رسد می‌داند یک ذره کوتاه بیاید خوردندش! از بس عقلش می‌رسد! می‌فهمد اگر جلوی داعشی‌ها واینستی اینها می‌آیند همین‌جا باید اینجا باهاشون مبارزه کنی، هزینۀ بیشتری داری می‌دهی!

  ضدّ انقلاب کیست؟ ضدّ انقلاب یعنی آدم سطحی‌نگر. ضدّ انقلاب یعنی آدم سهل‌گیر نسبت به منافع‌اش. بنده به عنوان یک طلبه‌ای که می‌گویم ایشان انقلابی موضع می‌گیرد مثلاً. اگر هر چیزی خلاف منافع ما هست و ما بناست منافع‌مان را فدا کنیم جزو مقدّسات‌مان هست به شما عرض می‌کنم از همین لحظه از مقدّسات هم خارج می‌کنم می‌اندازم سطل آشغالی. چه منافعی ما از دست می‌دهیم وقتی که این مسیر انقلابی‌گری یعنی مسیر عقلانیت، یعنی مسیر واقع‌بینی را در نظر بگیریم؟ چرا به ما گفتند ارزشی بعد اسم خودشان را گذاشتند واقع‌بین؟ همچین رندانه و نامردانه می‌گویند آقا آدم باید واقع‌بین باشد! خب اصلاً فلسفۀ انقلاب ما همین است که آدم واقع‌بین باشد.

  فرق انقلابیون با غیر انقلابیون چیست؟ ما واقع‌بین هستیم و می‌خواهیم باشیم، همۀ واقعیت‌ها را می‌خواهیم ببینیم و واقعیت‌هایی که در دراز مدت باهاش مواجه هستیم آن واقعیت‌ها را هم می‌خواهیم ملاحظه بکنیم. غیر انقلابی کیست؟ آدم نادانی که واقعیت‌ها را نمی‌بیند، توهّم برش داشته، نمایندۀ مذاکره‌کنندۀ علی بن ابی‌طالب(ع) با معاویه با عمرعاص کی بود اسمش که مردم او را تحمیل کردند به علی بن ابی‌طالب؟ ابوموسی اشعری. آقا امیرالمؤمنین علی(ع) نامه‌ای که به ابوموسی اشعری نوشت در حین مذاکره را چند نفر از دوستان خبر دارند؟

  می‌دانید چرا ما خبر نداریم؟ فضای ادبیات ما مخدوش است. شیوۀ آموزش و تبلیغات دینی ما ناصحیح است. شهرتی که پیدا کرده برخی از ادبیات نابجاست و به ما منسوب شده و ما به آن منسوب شدیم. و الّا این الآن جزو روایت‌هایی بود که به در و دیوار دانشگاه شما باید زده می‌شود. نامه نوشت به ابوموسی اشعری، نه ابوموسی اشعری را دعوت کرد به تقویت ایمان، نه دعوت کرد به ولایت و ولایتمداری، نه دعوت کرد به هیچی. حرفی که به ابوموسی اشعری زد چی بود؟ حضرت فرمودند که ابوموسی اشعری، هر کسی عقل و تجربه را زیر پا بگذارد شقی است.

  شقی می‌دانید به کی می‌گویند؟ به ابن‌ملجم. احترام دین به تجربه اینقدر است. آن‌وقت به ما می‌گویند چی؟ به ما می‌گویند آرمانی، به ما می‌گویند مقدّس‌طلب، به ما می‌گویند منافع خودش را دارد فدا می‌کند، به ما می‌گویند نیروهای ارزشی، بعد اسم خودشان را می‌گذارند عقلانی، واقع‌بین. با این اسلحه نمی‌شود نبرد کرد. اصلاً نمی‌شود صحبت کرد توی این فضا!

  من از چی دفاع کنم؟ از ارزش‌ها. خیلی بیجا می‌کنم من از ارزش‌ها دفاع کنم! منظورت از ارزش چیست؟! آن‌طرف کی وایستاده؟! عقلانیت را مقابل ارزش قرار داده؟ اصلاً من کلاً ارزش‌ها را قبول ندارم. من می‌آیم توی اردوگاه تو. من عقلانی‌تر از تو هستم. من سر عقل با تو دعوا دارم، من سر تجربه با تو دعوا دارم! اگر تو عقلت بیشتر از ما می‌رسید که چه دعوایی؟ کدام یکی از دستورات خدا غیر عقلانی است که ما مثلاً عقل‌مان را گذاشتیم کنار طبق ایمان و دین‌مان داریم عمل می‌کنیم؟ روز به روز علوم تجربی بیشتر دارد می‌آید مؤیّد می‌شود برای احکام الهی. دین یعنی عقلانیت.

  والّا به خدا ما که توی این روایات‌مان وقتی نگاه می‌کنیم می‌بینیم که خداوند متعال وقتی عقل را آفرید فرمود ای عقل! من انسان را به تو سپردم و به واسطۀ تو عبادت خواهد شد و به واسطۀ تو مرا بندگی خواهد کرد انسان. بعد نمی‌دانم چی شد یک دفعه‌ای توی فضای ادبیات رایج جامعۀ ما عقلانیت رفت یک جای دیگر بعد به ما گفتند ایمانی، ارزشی، انقلابی، آرمان‌خواه، بعد اسم ما عوض شد. بعد می‌گویند حالا بیا از خودت دفاع کن. با کدام ادبیات؟ ما چرا می‌گوییم مقابل استکبار جهانی باید ایستاد؟ به دلیل عقلانیت.

  جلسه‌ای چیزی برگزار می‌کند و مهریه را تویش تعیین می‌کنند. درست است؟ شما هم همین‌جا برّه‌برون می‌گیرید؟ بله‌برون می‌گویند، برّه‌برون می‌گویند، یک همچین چیزی. ما خب یک‌بار بیشتر شرکت نکردیم در این جلسه، خیلی هم ساده برگزار شده زمان جنگ بود. اخیراً داریم شرکت می‌کنیم برای جوان‌ترها و اینها، هی داریم یاد می‌گیریم پیچ و خم‌هایش و اینها ما که آن زمان حواس‌مان نبود زیاد به این مسائل، داریم نکاتی را یاد می‌گیریم.

  من ندیدم که در مورد مهریه با داماد اینجوری پدرخانم صحبت کند، پدر عروس خانم. بگوید که آقا داماد مهریه چقدر؟ پنجاه تا سکه مثلاً، چهارده تا سکه؟ کم است ها! پنجاه تا من می‌نویسم بیست تا هم خودت خداوکیلی بده. چرا می‌خندید شما؟ جوک مگر تعریف کردم؟ چه اشکالی دارد یک پدرخانمی اینجوری با دامادش برخورد کند؟ آقای پدر خانم! داماد است پسرت می‌شود بعد عزیزتر از پسرت خواهد شد، برادر پسرهایت خواهد شد، نمی‌دانم بالاخره داماد است دشمن که نیست.

  من علّت خندۀ شما این است که هیچ پدر عروس خانمی نمی‌آید با داماد خودش اینجوری قرارداد بنویسد بگوید دو تایش را می‌نویسم دوتایش هم خداوکیلی خودت بدهی ها! آن‌وقت آدم می‌رود با دشمن قرارداد می‌بندد می‌گوید آقای کری دوتایش را من نوشتم دوتایش را خداوکیلی قول بده. الآن این بحث ارزشی بود من کردم؟ یعنی این بحث انقلابی بود؟ مثلاً ما انقلابی الآن شدیم این حرف را زدیم؟ این چیست الآن؟ من نمی‌دانم.

 

نظرات

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...