کلیپ تصویری | خدا چه شکلیه؟
- تولید: بیان معنوی
- مدت زمان: 06:27 دقیقه
- منبع: امتحانات الهی/ج2
- 06:27 دقیقه | دریافت با کیفیت | پایین(6 مگابایت) | متوسط(10 مگابایت) | بالا(51 مگابایت) | صوت)
- (آپارات)
متن:
کیها دوست دارند خدا را ببینند؟ خدا را حس کنند، با خدا زندگی کنند. خدا کجاست؟ که من ببینمش، بیابمش، ببویمش، بهش علاقه پیدا بکنم. خدای ندیده را هیچکس نگفته بهش ایمان بیاور. خدای ندیده را هیچکس نگفته که عاشقش بشو. مگر میشود عاشق خدا شد؟ من عاشق چی بشوم؟ هر کی میخواهد خدا را ببیند، خدا را فقط تو یک شرایط میشود دید. به خدا به عنوان امتحانگیرندۀ زندگیِ خودت نگاه بکن. اصلاً نیازی نیست جسمی را ببینی، کسی را تصوّر کنی در تخیّل خودت. توجّه کن به اینکه خدا دارد از تو امتحان میگیرد.
تا یک مشکلی پیش آمد، برگرد بگو خدایا امتحان است؟ باهاش حرف بزن! او دارد با زبان امتحان با تو حرف میزند. به خدا اخلاقش را میفهمی، لبخندهایش را متوجه میشوی، اخمهایش را متوجه میشوی، قهرش را با خودت متوجه میشوی، آشتیاش را متوجه میشوی. میفهمی از کدام کارت خوشحال شده. میفهمی برای چی تو را دوست دارد. میفهمی چقدر به تو علاقه دارد. آنوقت سر نماز که میروی میفهمی داری با کی حرف میزنی! کسی مقابل توست!
خدا میفرماید تو نیاز نداری من را ببینی، من با تو کار میکنم. تو بفهم از صبح تا شب هر حادثهای برایت رخ میدهد، من با زبان حادثهها دارم با تو حرف میزنم. تا یک کسی به تو محبت کرد، خدایا خواستی یک کسی به من محبت کند؟ یک کمی نگاه کن بعد علّتش هم میفهمی. اولهایش متوجه نمیشوی. خدایا خواستی یک کسی به من محبت کند؟ چرا؟ نمیفهمم. ولی امتحان گرفتی ها! یک کسی به تو اخم کرد! خدایا خواستی یک کسی به من اخم بکند؟ رویم زیاد شده بود؟ قیافه گرفته بودم؟ اصلاً قشنگ با تو صحبت میکند، راحت. بهتر از رفقایت با تو صحبت میکند. انیسِت میشود. بهش علاقه پیدا میکنی.
من از شما راستی سؤال نکردم این را، شما هم هیچی در این باره صحبت نکردید. من نمیدانم دارم چهجوری صحبت میکنم؟ یعنی چهجوری صحبت میکنم نه، با کی صحبت میکنم؟ دوستان من یک سؤالی را جواب بدهند. رفقا شما معتقدید حوادثی که تکتک حوادثی که در اطراف ما رخ میدهد از صبح تا شب تصادفی است؟ بله؟ رفقا همه پاسخ بدهند. همه معتقدند خیر؟ آقا تصادفی است؟ همه طراحی شده توسط خداست؟ همهاش؟ قبول داری؟ آنوقت برای چی طراحی شده؟ خوش باشیم؟ دور خودمان بگردیم؟ آقا همهاش امتحان هست یا نه؟ چه جوابهای خوبی میدهید شما. حالا یک سؤال دیگر. آیا ما به همۀ حوادث خودمان صبح تا شب به چشم امتحان نگاه میکنیم؟ آفرین فدایت بشوم. الهی دورت بگردم خودت داری میبینی که عزیز من.
آنوقت میگوید که حاج آقا من چهکار کنم سر نماز توجه به خدا پیدا کنم؟ خب عزیزم نمیشود توجه به خدا پیدا کنی. میگوید هی حواسم پرت میشود. اصلاً تو خدا را دیدی تا حالا؟ دو روز با خدا زندگی کردی؟ رقم آوردند، چهل روز اینجوری با خدا زندگی کنی، در و دیوار با تو حرف میزنند. زمین و آسمان با تو حرف میزنند. با خدا زندگی کردن یعنی زبان امتحان خدا را درک کنی. هر لحظه ببین چی از تو میخواهد، نگاه کن! الآن چی از تو خواست؟ حادثه پیش میآورد، صحنه پیش میآورد. یک دفعهای خانمت عصبانی میشود یک نالهای سرت میزند. برگرد به خدا نگاه کن. ظرفیت من بناست الآن امتحان بشود؟
رفیقت را میآورد دعوتت میکند به گناه. نگاه کن خدا را. خدایا امتحان است؟ نمیکشم خدا. همان جا ناله بزن. بگو خدا به حسینت نمیکشم، این رفقا را نفرست، یک رفقای دیگر بفرست. من را ببرند مدینه، من را ببرند کربلا. دوبار این را بگو هفتۀ بعد یک رفیقت میآید به تو میگوید من دارم میروم کربلا میآیی برویم؟ برگرد به خدا نگاه کن خدایا چه زود میشنوی!
اصلا تو خدا را دیدی تا حالا؟ دو روز با خدا زندگی کردی؟ رقم آوردند، چهل روز اینجوری با خدا زندگی کنی، در و دیوار با تو حرف میزنند، زمین و آسمان با تو حرف میزنند!
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید