حسینیه آیت الله حقشناس(ره) - کنترل ذهن در مسیر تقرّب(4) - قسمت اول
با «کنترل ذهن» میتوان علاقهها را تغییر داد/ به علاقۀ بد فکر نکن؛ ضعیف میشود! به علاقۀ خوب فکر کن؛ قوی میشود!
شناسنامه
دین میگوید «علاقههایت را تغییر بده» نه اینکه صرفاً بگوید «دنبال علاقههای بد نرو!»/ چرا فرهنگ غرب، به انسان میگوید: «دنبال علاقههایت برو»؟/ کسی که صرفاً دنبال «تأمین علاقههایش» باشد، ضعیف میشود؛ امّا کسی که دنبال «تغییر علاقههایش» باشد، قوی میشود/ دو راه برای تغییر علاقهها وجود دارد: 1. عمل و رفتار (خصوصاً عملِ مداوم) 2. کنترل ذهن/ ذهن انسان، محل بزرگترین ثوابها و بزرگترین گناهان است
در ادامه بخشهایی از چهارمین روز سخنرانی علیرضا پناهیان در حسینیه آیت الله حقشناس(ره) با موضوع «کنترل ذهن در مسیر تقرّب» را به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بیان معنوی میخوانید:
علیرضا پناهیان:
- اگر انسان از همان سنین کودکی، یاد بگیرد که علاقههای خودش را تغییر بدهد، موجود قدرتمند و سعادتمندی خواهد شد. خیلیها از اینکه میبینند دین گفته است «دنبال علاقههای بد نروید» احساس ناراحتی میکنند، چون قدرت مخالفت با علاقههای خود را ندارند. خیلیها ناراحت میشوند از اینکه دین به آنها دستور داده است، کارهای خوب انجام بدهید؛ چون به این کارها علاقه ندارد.
- حرف دین مهمتر از این است که به آدم بگوید: «دنبال علاقههای بد نرو! یا علیرغم نداشتن علاقه به خوبیها، این کارهای خوب را انجام بده!» بلکه دین به آدم میگوید: «علاقههایت را تغییر بده!»
- در انسانها برخلاف حیوانات «قدرت و توانمندیِ تغییر علاقه» قرار داده شده است؛ انسان میتواند تمام علاقههایش را تغییر بدهد. اگر آدم بتواند علاقههایش را تغییر بدهد، میتواند به مرگ علاقهمند شود، میتواند از دنیا دل ببُرد، میتواند حسادت و تکبّرش را از بین ببرد. خدا به آدم زور نمیگوید؛ میگوید: «کمکم علاقههایت را تغییر بده، اول طرّاحی کن، مدیریت کن و بعد حرکت کن!» اما در فرهنگ غربی، که برای به بردگیکشیدن بشر توسّط صهیونیستها طرّاحی شده این است، به آدم میگویند: «برو دنبال علاقههایت!»
- عملیات تغییر علاقه، خیلی جذّاب، سرگرمکننده، نشاطآور و قدرتآفرین است. هرکسی-بدون تغییر و مدیریت علاقهها- صرفاً دنبال تأمین علاقههایش برود، ضعیف میشود؛ امّا هر کسی دنبال تغییر علاقههایش برود، قوی میشود. همانطور که اگر کسی ورزش کند، عضلات بدنش قوی میشود، کسی که تغییر علاقه بدهد، یعنی عضلات روحش را قوی کرده است.
- دو راه برای تغییر علاقهها وجود دارد. یکی «عمل و رفتار انسان» مخصوصاً اگر مداوم باشد، دوم «کنترل ذهن». آدم به هر موضوعی بیاندیشد و توجّه کند، علاقۀ آن را در وجود خودش تقویت کرده است. همانطور که وقتی نور خورشید بر روی یک گیاه، بتابد؛ آن گیاه رشد کند. آدم به هر چیزی نگاه نکند و توجه نکند، علاقۀ آن در وجودش ضعیف میشود. به علاقۀ بد فکر نکن، ضعیف میشود؛ به علاقۀ خوب فکر کن، قوی میشود. علی(ع) میفرماید: کسی که زیاد به لذّتها فکر کند، مغلوب میشود. «مَنْ کَثُرَ فِکْرُهُ فِی اللَّذَّاتِ غَلَبَتْ عَلَیْهِ» (غررالحکم/8564) بعضیها این هنر را نیاموختهاند که «به بعضی چیزها نباید فکر کرد!»
- چرا بهجای «کنترل اندیشه» میگوییم «کنترل ذهن»؟ چون به بعضی چیزها، حتی یک لحظه هم نباید توجّه کنی، چه برسد به اینکه تفکّر بکنی. توجّه هم نکن! چرا میگوییم «مدیریت ذهن» و نمیگوییم مدیریت توجّه؟ برای اینکه سعی کن از آن، آگاهی هم پیدا نکنی. مدیریت ذهن، کنترل برخی از آگاهیهاست. بعضی از آگاهیها اصلاً حرام است؛ مثل شنیدن غیبت. «وَقَفُوا أَسْمَاعَهُمْ عَلَى الْعِلْمِ النَّافِعِ لَهُمْ» (نهجالبلاغه/خطبه193) مؤمن گوش خود را برای علم نافع، وقف میکند؛ به خودش حرام میکند که چیز دیگری بشنود. این یعنی کنترل ذهن!
- بدترین گناهها در ذهن انجام میگیرد؛ مثل ریا. در ذهنت میگویی: «فلانی از من خوشش آمد!» همینکه به ذهنت خطور کرد، آن کارِ خیر هدر رفت! بدتر از این گناه، عُجب و خودپسندی است. رسول خدا(ص) میفرماید: گناه بهتر است از این است که گناه نکنی و عُجب پیدا بکنی (کافی/2/313) عُجب در واقع یک اتفاق ذهنی است؛ اینکه نیمۀ پر لیوان خودت را در ارتباط با خدا نگاه کنی و نیمۀ پر لیوان خدا دربارۀ خودت را نگاه نکن و نبینی که خدا چقدر به تو نعمت داده، چقدر شایسته است که برایش تلاش بکنی.
- همانطور که بزرگترین گناهان در ذهن است؛ بزرگترین ثوابها هم در ذهن است. «توبه» هم در واقع یک لحظه توجهِ خوب است. سعادتی که «حرّ» در کربلا پیدا کرد بهخاطر آن لحظهای بود که یک توجهِ خوب برایش حاصل شد. امامحسین(ع) به او فرمود: مادرت به عزایت بنشیند، وقتی حرّ میخواست جواب بدهد، یک لحظه به فاطمۀ زهرا(س) مادر حسین(ع) توجه پیدا کرد...
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید