مسیر نجف کربلا - عمود 1120
چرا برای جزئیترین خواستههایمان باید به خدا مراجعه کنیم؟/ یکی از وجوه مراجعۀ مداوم بندگان به خدا، «توکل» است/ خدا جهان را طوری مدیریت میکند که همیشه به خودش وابسته باشیم نه به ابزارها!
شناسنامه:
- مکان: مسیر نجف کربلا - عمود 1120
- زمان: 1397/08/07
- صوت: اینجا
علیرضا پناهیان، در یکی از موکبهای مسیر پیادهروی اربعین، ضمن اشاره به نحوۀ مدیریت خاصِ پروردگار در این عالم، گفت: اینکه فرمودهاند هر کاری را با «بسمالله الرحمن الرحیم» شروع کنید، شاید یک جلوهاش، لزوم اتکای به خدای مهربان است؛ یعنی گفتنِ «بسمالله الرحمن الرحیم» در آغاز هر کار، در واقع نوعی اعلام وابستگی به مدیریت کلان خداوند در عالم است. در ادامه، فرازهایی از این سخنرانی را میخوانید:
چرا برای جزئیترین خواستههایمان هم باید به خدا مراجعه کنیم؟
- یک مدیر موفق برای یک سازمان، مدیری است که ارباب رجوع، متصدیان، کارمندان و مدیران زیردستِ او، برای انجام کارهای روزمرۀ خود، مدام به خودِ او مراجعه نکنند، چون اگر بخواهند در همۀ امور جزئی، به مدیر کلان سازمان مراجعه کنند، یعنی این مدیر کل، سازمان خودش را بهخوبی نچیده است و ساختار مدیریتش ضعیف است.
- مدیر کلان یک سازمان، نباید خودش را به امور جزئیِ سازمان، مشغول کند، بلکه باید فراغت داشته باشد تا به مسائل کلان و مسائل راهبردیِ سازمان خودش بیندیشد. اما دربارۀ مدیریت جهان توسط پروردگار، دقیقاً موضوع برعکس است. خداوند بههیچ وجه، کارهای بندگان خود را دست احدی نسپرده است و شما هربار برای جزئیترین کارها و خواستههای خودتان، باید مستقیماً به خودِ خداوند مراجعه کنید! لذا فرمود: ای موسی، نمک غذای خودت را هم از من بخواه! (یَا مُوسَى سَلْنِی کُلَّمَا تَحْتَاجُ إِلَیْهِ حَتَّى عَلَفَ شَاتِکَ وَ مِلْحَ عَجِینِکَ؛ عدهالداعی/134)
- امامصادق(ع) میفرماید: هیچ چیزی نزد خداوند بالاتر از این نیست که بندگانش از او چیزی بخواهند «مَا مِنْ شَیْءٍ أَفْضَلَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ أَنْ یُسْئَلَ وَ یُطْلَبَ مِمَّا عِنْدَه» (کافی/2/466) گاهی خداوند حاجات ما را نمیدهد تا زیاد از او بخواهیم. لذا سعی کنیم کلاً زیاد درِ خانۀ خدا، سائل و درخواستکننده باشیم. اصلاً خدا دوست دارد حتی به جزئیات کارهای ما بپردازد و ما را در همین امور جزئی، به خودش وابسته کند و خودش را در خلال این کارها، به ما نشان بدهد. ضمن اینکه هیچوقت بهخاطر کثرت مراجعهکنندگان، سرِ خدا شلوغ نمیشود! کمااینکه در ادعیه میخوانیم: «یا مَنْ لا یَشْغَلُهُ سَمْعٌ عَنْ سَمْعٍ...»
یکی از وجوه مراجعۀ مداوم بندگان به خدا، مفهوم «توکل» است
- یکی از وجوه مراجعۀ مداوم بندگان به درِ خانۀ خدا، مفهوم «توکل» است. توکل در واقع یکنوع مسئلت است؛ البته مفهوم توکل، ظاهراً بهمعنای مسئلت و گدایی از خدا نیست، اما اتکای دائمیِ انسان به پروردگار عالم است. لذا فرمودهاند که حتی وقتی وسایل و امکانات شما هم فراهم بود، باز هم به خدا توکل کنید.
- توکل ما به خدا، همیشه امتحان میشود و ایمان ما به اندازۀ توکل ما محک میخورَد و قدر پیدا میکند. «توکل» عالیترین مقام معنوی است که انسان میتواند داشته باشد. البته در برخی احادیث یا برداشتهای اهل معرفت «راضیبودن به رضای الهی» بهعنوان عالیترین مرتبه، یاد شده است، اما طبق برخی روایات، توکل از رضایت هم بالاتر است (... وَ أَحْسَنُ مِنْهُ قُلْتُ وَ مَا هُوَ یَا جَبْرَئِیلُ قَالَ إِنَّ مَدْرَجَةَ ذَلِکَ التَّوَکُّلُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ؛ معانیالاخبار/261) در راضیبودن به رضای الهی، ممکن است یک سکونی باشد، اما توکل، در واقع «حرکت» با تکیه بر پروردگار است.
خدا جهان را طوری مدیریت میکند که همیشه به خودش وابسته باشیم نه به ابزارها!
- خداوند متعال، جهان را طوری مدیریت میکند که همیشه وابسته به خودش باشیم و به ابزار، وابسته نشویم. بهعنوان مثال، در صدر اسلام، فقط یک جنگ بود که در آن، تعداد مسلمانها بیشتر از تعداد دشمنان بود(غزوۀ حنین) که پیامبر اکرم(ص) و علیبنابیطالب(ع) هم در این جنگ حضور داشتند.
- در جنگهای قبلی، تعداد و امکانات مسلمانان کمتر بود لذا بهطور طبیعی خیلی به خدا توکل میکردند! اما در غزوۀ حنین، یکمقدار خیالشان راحت بود؛ چون تعداد دشمن از آنها کمتر بود. منتها مسلمانها در این جنگ، شکست خوردند و عقبنشینی کردند! (وَ یَوْمَ حُنَیْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْکُمْ کَثْرَتُکُمْ؛ توبه /25) پیام این شکست برای مسلمانان این بود که حتی وقتی تعداد شما هم بیشتر باشد باید مثل وقتی که تعدادتان کم است و هیچ امکاناتی ندارید، به خدا توکل کنید.
گفتنِ «بسماللهالرحمنالرحیم» در آغاز هر کار، یکنوع اتکاء و اعلام وابستگی به خداست
- قرآن میفرماید: «أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمیدُ» (فاطر/15) شما هیچوقت غنی نمیشوید، شما هیچ چیزی از خودتان ندارید و همۀ کارها دست خداست! حتی خدا به پیامبر(ص) میفرماید: وقتی میخواهی بگویی «فردا این کار را انجام میدهم» بگو «انشاءالله» (إِلَّا أَن یَشَاءَ اللَّهُ ؛ کهف/ 24)
- اینکه فرمودهاند هر کاری را با «بسمالله الرحمن الرحیم» شروع کنید، شاید یک جلوهاش اتکای به خدای مهربان در همۀ کارهاست. یعنی گفتنِ «بسمالله الرحمن الرحیم» در آغاز هر کار، در واقع نوعی اتکاء و اعلام وابستگی به مدیریت کلان خداوند در این عالم است.
خدا در اربعین دارد نشان میدهد «کار، دستِ خودم است!»
- اربعین یک نمونۀ روشن است برای اینکه ببینیم «کارها دست خداست!» خدا در اربعین دارد نشان میدهد «کار دستِ خودم است؛ من خودم میخواهم کارها را جلو ببرم!» هیچ نهاد فرهنگی در کشور ما و در عراق و در هیچ کشور اسلامی دیگری، کاری نکرد که اربعین به این عظمت برسد! این اربعین، کار خودِ خداوند و امامحسین(ع) است! ما هم این وسط، کارهای نیستیم؛ ما فقط تحت تأثیر امامحسین(ع) قرار داریم.
- آدم-هر مقام و جایگاهی که در شهر و دیار خودش داشته باشد- وقتی به اینجا میآید و مثل قطرهای در دلِ دریا، خودش را یکی از میلیونها زائر امامحسین(ع) میبیند، آنوقت در مقابل عظمت امامحسین(ع) احساس کوچکی میکند و شکسته میشود.
این بالاترین سفر عرفانی است که سجده را برایت معنا میکند
- عظمت خدا را در اربعین ببین! سعی کن در این مسیر نورانی، سجدههایت عمیقتر باشد، به خدا تواضع کن و بگو: «خدایا، من کوچکِ تو هستم، عظمت حسین(ع) مرا به زمین زد؛ من دیگر هیچ ادعایی ندارم...» کسی که در کنار شهید و خصوصاً سیدالشهدا(ع) خوب سجده نکند، دیگر کجا میخواهد خوب سجده کند؟!
- کسی که اینجا در مسیر پیادهروی اربعین، مزۀ سجدهکردن را چشیده باشد، بقیۀ سجدههای عمرش را فراموش میکند! چون در اینجا میبیند که «ما هیچ چیزی نیستیم و فقط حسین(ع) هست! اصلاً اثری از ما نیست؛ هرچه هست، اثر حسین(ع) است...» این بالاترین سفر عرفانی است که سجده را برای انسان معنا میکند و به او نشان میدهد «تو، هیچ کسی نیستی و اثری نداری؛ همهچیز دست خداست!»
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید