روضه | وقتی دستان حسین(ع) از خون علی اصغر گرم شد ...
شناسنامه:
- زمان: رمضان 98
- مکان: مسجد امام صادق(ع)، میدان فلسطین
- منبع: گناه چیست؟ توبه چگونه است؟
مدت: | دریافت با کیفیت: [پایین(1MB) | متوسط(3MB) ]
متن:
انشاءالله برای یک پدر رقیق القلب هیچوقت این حادثه پیش نیاید که بچهاش جلوی چشمش بال و پر بزند. برای یک پدر رقیق القلب. خصوصاً اگر این کودک شش ماهه باشد و آن پدر اباعبدالله الحسین باشد. دل دارد اباعبدالله الحسین؟ دل دارد این صحنهها را ببیند؟ آنها اصلاً قصدشان این نبود که حسین را فقط بکشند، میخواستند شکنجه کنند بعد بکشند. چه کینهای به دل گرفته بودند از حسین؟ میخواستند اول شکنجهاش کنند. میخواستند اول حسین را هلاک کنند. میخواستند یک کاری کنند حسین دق کند دیگر قدرت شمشیر زدن نداشته باشد. و الّا چرا باید علی اصغر را روی دستش تیرباران کنند؟ آن هم تیر سه شعبه برای گلوی علی اصغر طفل نوزاد، تیر یک شعبه هم کافی بود.
حسین احساساتی! توی دعای عرفه دیدی چی میگفت اباعبدالله الحسین؟ ای خدایی که نگذاشتی بچۀ ابراهیم جلوی چشمش ذبح بشود. بعد عبارت امام حسین را نگاه کن. «علی کِبَرِ سِنِّهِ»؛ آخر سنّی از ابراهیم گذشته بود. دیگر دل نداشت این صحنهها را ببیند. «علی کِبَرِ سِنِّهِ». خدایا رحم کن به حسین. اصلاً من تا روز قیامت هم نمیتوانم تحمّل کنم این صحنه را که قبل از اینکه امام حسین چیزی ببیند ببیند دستهایش گرم شد با خون علی اصغر. اینقدر آتش گرفت حسین! خونها را گرفت همه را به آسمان پاشید. چون میدید دیگر نمیتواند تحمّل کند این خونها روی زمین میریختند زیر و رو میشد زمین و آسمان. امام باقر(ع) میفرماید یک قطره خون به زمین برنگشت. خود امام حسین میفهمید چقدر دلش شکسته. این خونها را به آسمان پاشید در سکوت یعنی گفت نامرد حرمله کشتی من را. به خودم میزدی اینقدر دردم نمیآمد.
ألا لعنة الله علی القوم الظالمین.
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید