۹۸/۰۶/۱۶

کلیپ تصویری | تو می‌خواهی امام بشوی!

• تولید: بیان معنوی
• مدت زمان: 04:17 دقیقه​​
• منبع: آخرین آمادگی برای ظهور:اصلاح مدیریت در خانواده و جامعه/ج1

• دریافت با کیفیت (پایین(9 مگابایت) | متوسط(25مگابایت) | بالا (70 مگابایت) | صوت )
• آپارات

متن:

  «نُرِیدُ أَنْ نَمُنََّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً»؛ چقدر با شکوه! چقدر شورآفرین! چقدر شور برانگیز! تو می‌خواهی امام بشوی! نگاه کن به خودت شایستگی داری یا نه؟!
  چرا خداوند متعال نفرمود بعضی از شما را می‌خواهم امام قرار بدهم؟ آ خدا همه که نمی‌توانند امام بشوند. خدا به آدم می‌گوید که حرف نزن، من می‌دانم دارم چی می‌گویم. شما همۀ‌تان یکپارچه آقا هستی، مدیر هستی، فرماندار هستی، فرمانده هستی. هر چند در سمَت‌هایی به عنوان مطیع فرماندهان ارشد و مطیع فرمانداران دیگر زندگی بکنید. همه استعداد مدیریت باید داشته باشند، فهم مدیریت باید داشته باشند! همه نطق مدیریت باید داشته باشند! همه باید ظرفیت مدیریت داشته باشند! هر کدام را حضرت خواست بگذارد در صدر یکی از یکی لایق‌تر. این‌جوری جامعه نجات پیدا می‌کند!
  می‌دانید توی جنگ چه اتفاقی افتاد؟ یک فرمانده قرارگاه می‌دید بعضی از فرمانده لشکرهایش از خودش بهتر هستند. یک فرمانده لشکر می‌دید بعضی از فرمانده گردان‌هایش از خودش بهتر هستند. یک فرمانده گردان می‌دید بعضی از فرمانده دسته‌هایش از خودش بهتر هستند. فرمان از این بالا که می‌آمد چگونه آن پایین اجرا می‌شد؟ نفس به نفس، ردیف به ردیف، شایسته‌هایی بودند! یک دفعه‌ای می‌بینی دم خاکریز کیست؟! استعداد ادارۀ صد تا لشکر را دارد! اصلاً فرمان از آن بالا سُر می‌خورد می‌آمد پایین! اوج می‌گرفت می‌رفت بالا! هر یک شایستگی امامت داشتند.
  اتفاقاً دربارۀ بعضی از شهدای آخرالزمان گفته می‌شود که هر یک توانایی ادارۀ شهرهای فراوانی را دارند. مستضعف بخواهد مستضعف نباشد، باید جریان مدیریت را ازش خبر داشته باشد. ما را خدا همۀ‌مان را می‌خواهد آدم، آدم حسابی بار بیاورد. بله، آن‌وقت یکی می‌گوید که من نقشم این است که الآن این کار را انجام بدهم اگرچه استعداد دارم صد تا کار دیگر انجام بدهم، به من تکلیف. چقدر لذّت دارد زندگی این‌جوری! طرف استعداد صد تا مدیریت داشته باشد، حجة بن الحسن العسکری ارواحنا له الفداء بهش اجازه بدهد برود یک جایی. همین امشب من یواشکی شما را ببرم کنار نهر علقمه برگردیم. لذّت برای اباالفضل العباس این بود که ریاست عالم را باید به او می‌دادی؛ نه تنها فرماندهی سپاه اباعبدالله الحسین. فرمود عبّاسم برو آب بیاور. چه شود! این عشق را ما می‌خواهیم در خودمان زنده کنیم و در کنارش آن همه استعداد را پرورش بدهیم.
  همه استعداد مدیریت باید داشته باشند، فهم مدیریت باید داشته باشند! همه نطق مدیریت باید داشته باشند! همه باید ظرفیت مدیریت داشته باشند! هر کدام را حضرت خواست بگذارد در صدر یکی از یکی لایق‌تر. این‌جوری جامعه نجات پیدا می‌کند! چرا خداوند متعال نفرمود بعضی از شما را می‌خواهم امام قرار بدهم؟ شما همۀ‌تان یکپارچه آقا هستی، مدیر هستی، فرماندار هستی، فرمانده هستی.