کلیپ تصویری | اهل مسابقه باش!
پاسخ به یک پرسش مهم:
با استرس بردن و ناراحتی باختن چجوری کنار بیایم؟
- تولید: بیان معنوی
- مدت زمان: 05:06 دقیقه
- منبع: گناه چیست؟ توبه چگونه است؟
- دریافت با کیفیت (پایین(7 مگابایت) | متوسط(33مگابایت) | بالا (98 مگابایت) | صوت )
- آپارات
متن:
میفرماید خدا بندگان مؤمناش را به مسابقه وادار میکند، همانجوری که توی میدان مسابقه اسبها با هم مسابقه میدهند. سر ثانیه هیجان دارد. میفرماید «سَابِقُواْ إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّکُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا کَعَرْضِ السَّمَآءِ وَ الْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِینَ آمَنُواْ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ»؛ سبقت بگیرید به مغفرت پروردگارتان و از هم جلو بزنید برای بهشتی که زمین بهشت مانند آسمان و زمین است! «أُعِدَّتْ لِلَّذِینَ آمَنُواْ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ»؛ آماده شده برای کسانی که ایمان آوردند به خدا و پیغمبر. «ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء»؛ این فضل خداست که به هر کسی دلش بخواهد میدهد. «وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ!» خدا میتواند فضل خیلی! آ خدا! کسی نیست! به کی داری تشویقی میگویی من خیلی میتوانم از فضلم به تو بدهم؟! کسی نمیخواهد اینها را! کی مسابقه میگذارد؟!
«وَ هُوَ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فی سِتَّةِ أَیَّامٍ وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَی الْماءِ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً»؛ همۀ این آسمانها و زمین را آفریده تا ببیند کدام بهتر هستید تا مسابقه بگذارد. تو رو خدا تو جمع ما چند نفر حسّ این را دارند که میخواهند بقیه را جا بگذارند؟ اصلاً معنویت یعنی این؟ یعنی کسی این حس را به ما داد. دین مگر نیامده بود ما را از لجنزار بدبختی نجات بدهد؟ دین فقط برای این نیامده، دین آمده تو را با ماشین مسابقه از لجنزار زندگی نجات بدهد. از همان اول یک ماشین مسابقه سوئیچ را داده دستت. همان اول گاز را بگیر برو جلو.
بعضی از آرامشدهندگان روانی، حالا به دو معنا، هم روانی هستند، هم میخواهند از نظر روانی آرامش بدهند. میدانی چی میگویند؟ آدرس نمیدهم. میگویند حسّ مسابقه به خودتان ندهید. استرس بردن و ناراحتی باختن اذیتتان میکند. رسماً میخواهد ما را گوسفند بار بیاورد. گوسفندها دیدی؟ اصلاً مسابقه نمیدهند. راحت هستند. دین چی میگوید؟ میگوید حسّ مسابقه بگیر. خب استرس بردن چی؟ خدا میفرماید من که هستم! چُرت هم نمیزنم. من کمکت میکنم. من خدا هستم! من برای کارهای بزرگ کمک میکنم. من اصلاً خوشَم میآید یک بندهای میخواهد برنده بشود.
بعد میگویی خدایا اگر شکست خوردم چی؟ میفرماید مگر من میگذارم؟! حالا اگر شکست خوردم چی؟ من خودم هستم، جبران میکنم برایت. پس رابطۀ با من را برای چی میخواهی؟ من حسّ مسابقه بگیرم، یکوقت ببازم چی؟ میگوید من خدای بازندهها هستم! اصلاً یک کاری میکنم ببرند. اصلاً از آن اول نمیگذارم ببازی. چه بازیای را میخواهی ببری؟ من خودم زمینهاش را برایت فراهم میکنم. میخواسته ببرد همه را، یک دفعهای خدا میگردد یک کار خیر خوشگل کوچولو میگذارد سر راهش، این را انجام بده، انجام بده، برایش هم حالا بردی حالا بردی. میگویی خدا تو بردی! من که نبردم! میگوید حالا دیگر من همهاش را برای تو مینویسم.
اصلاً کسی تا وارد مسابقه نشود خدایی خدا را درک نمیکند که! مسابقهای باش! برای اینکه ما یک شخصیت دیندار داشته باشیم، یک شخصیت حساس نسبت به گناه داشته باشیم، این است که باید اهل مسابقه باشیم. اهل تأمین منافع حداقلی نباشیم. هم منفعت را بخواهیم، هم بیشترین بخواهیم، هم سریع بخواهیم، هم همهاش را بخواهیم، هم بهتر از همه بخواهیم.
وای که چقدر خدا قششششنگه
آخییییش