سالگرد شهید اسداللهی
اهواز یک مسئول مثل «شهید اسداللهی» میخواهد تا اوضاعش درست شود / مشکلات مملکت ما ناشی از تفکر لیبرالی است/ تفکر لیبرالی «مسئولان شکمپُر» درست میکند!/ نتیجۀ نظام لیبرالی، همین رانتخواریهاست/ شورای نگهبان، لیبرالها را تأیید صلاحیت نکند
شناسنامه:
- موضوع: سالگرد شهید اسداللهی
- تاریخ: 98/09/28
اگر ما تفکر لیبرالی را میشناختیم در حدّ وزیر این مملکت نمیگفت که من یک لیبرالیست هستم! چون آنوقت مردم به او میگفتند: تو همدست تروریستها هستی! اگر ما تفکر لیبرالی را میشناختیم بعضی از نمایندگان مجلس رسماً از تفکر لیبرالی دفاع نمیکردند؛ چون مردم میگفتند: شما همدست داعشیها هستید!
همه میدانند که داعشیها و تکفیریها توسط آمریکا و انگلیس خبیث ساخته شدند
- جریان تکفیریها و داعشیها یک مسئلۀ صرفاً منطقهای یا مذهبی نیست، مسئلهای نیست که صرفاً ناشی از انگیزههایی گروهی و باندی باشد و اینطور نیست که فقط یک گروه منحرف-که دارای تفکر الحادی وهابیمسلک هستند- این غائله را در منطقه برقرار کرده باشند.
- همه میدانند داعشیها و تکفیریها-که جوانان ما و بیشتر از آنها، جوانان و زنان و پیران و کودکان کشورهای منطقه را به خاک و خون کشیدند و به اسارت بردند- توسط آمریکاییها و انگلیسیهای خبیث، ساخته و پرداخته شدند و نظام سلطه پشت سر اینها بود و الّا اینها اصلاً شکل پیدا نمیکردند، چه برسد به اینکه اینقدر قدرت یا دوام پیدا کنند.
- قاتلِ شهدای مدافع حرم و میلیونها نفر کشته و زخمی و آواره در منطقه، در واقع نظام سلطه است و نظام سلطه از یک مکتب فکری برخوردار است که میخواهیم دربارۀ این مکتب فکری، صحبت کنیم. یعنی میخواهیم دربارۀ دشمنان جبهۀ مقاومت و دشمنان ملّتهای مسلمان و مستضعف صحبت کنیم.
طبق روایت، در کنار آموزش ایمان، باید کفر را هم یاد بدهیم تا مردم کفر را بشناسند
- امام صادق(ع) فرمودند: بنیامیه وقتی میخواستند دین را به مردم یاد بدهند، ایمان را یاد میدادند اما کفر و شرک را یاد نمیدادند. لذا مردم، کفر و شرک را نمیشناختند و نتیجهاش این میشد که مؤمن و کافر را با هم قاطی میکردند. (إِنَّ بَنِیأُمَیَّةَ أَطْلَقُوا لِلنَّاسِ تَعْلِیمَ الْإِیمَانِ وَ لَمْ یُطْلِقُوا تَعْلِیمَ الشِّرْکِ لِکَیْ إِذَا حَمَلُوهُمْ عَلَیْهِ لَمْ یَعْرِفُوهُ؛ کافی/2/415)
- امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: قرآن را نمیتوانید درک کنید مگر اینکه، کافران به قرآن را بشناسید. قرآن را نمیشود فهمید مگر اینکه بشناسید چه کسانی این قرآن را قبول نکردند. (أَنَّکُمْ لَنْ تَعْرِفُوا الرُّشْدَ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِی تَرَکَهُ وَ لَمْ تَأْخُذُوا بِمِیثَاقِ الْکِتَابِ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِی نَقَضَهُ وَ لَنْ تَمَسَّکُوا بِهِ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِی نَبَذَهُ وَ لَنْ تَتْلُوا الْکِتَابَ حَقَّ تِلَاوَتِهِ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِی حَرَّفَه ؛ کافی/8/390)
- ما هم باید-به تعبیر امام صادق(ع)- از روش بنیامیهای فاصله بگیریم، فقط ایمان و مؤمنان را نشناسیم، کافران را هم بشناسیم. مثلاً اگر به بچههایمان اصول دین را یاد میدهیم، اصول کفر را هم یاد بدهیم.
- اگر ما به بچههایمان، اصول کفر را یاد ندهیم چه میشود؟ یکدفعهای میبینیم کفر ورزیدن-نه کافر شدن- در حدّ مسئولین منتخب مردم، بیرون میزند؛ یعنی بالاخره یک جلوههایی از کفر، بیرون میزند. چرا؟ چون ما اصول دین و اصول ایمان را یاد میدهیم، ولی اصول کفر را یاد نمیدهیم.
- ما در زمان طاغوت هم وقتی میخواستیم دین را آموزش بدهیم، همین اصول دین را یاد میدادیم و اصول کفر را نمیگفتیم. ولی الآن که آزاد شدهایم دیگر نباید به شیوۀ بنیامیه عمل کنیم؛ باید در کنار اصول ایمان، اصول کفر را هم یاد بدهیم.
مکتب فکری قاتلان فرزندان این ملت، مکتب لیبرالیسم است
- در این جلسه، میخواهیم دربارۀ جبهۀ اشقیاء صحبت کنیم نه جبهۀ اولیاء. میخواهیم دربارۀ قاتلان اصلی شهدای خودمان صحبت کنیم و قاتلان اصلی مردمی که در این منطقه به خاک و خون کشیده شدند. چه کسانی فرزندان این ملت را کشتند؟ کسانی که از یک تفکّر بسیار روشن و مشخص برخوردار هستند، از این تفکر دفاع میکنند و آن را ترویج میکنند، حتی درسهای آن هم در دانشگاههای ما هست و برخی هم این حرفها را پذیرفتهاند؛ یعنی حرفهای قاتلان شهدای ما را.
- برای اینکه اهمیت بحث در اینباره را بیشتر متوجه بشویم، دعوت میکنم به آخرین کلمات حضرت امام(ره) در آخرین ماههای حیات شریفشان توجه کنید. امام(ره) در آخرین ماههای عمر شریفشان و بعد از اینکه قطعنامه را پذیرفتند، ده مرتبه از مکتب فکری نظام سلطه، از مکتب فکری مورد حمایت صهیونیستها، از مکتب فکری قاتلان فرزندان ما سخن گفتند و سعی کردند این مکتب را معرفی کنند. انگار حضرت امام(ره) بعد از دفاع مقدس، میخواستند به ما نشان دهند که «مِنبعد، جنگ شما در این جبهه است؛ جبهۀ درگیری با مکتب فکری قاتلان فرزندان این ملت!»
- مکتب فکری قاتلان فرزندان ما که حضرت امام(ره) بعد از پذیرش قطعنامه، ده مرتبه از آن یاد کردند و به آن حمله کردند چه مکتبی است؟ مکتب لیبرالیزم.
چرا وقتی از تقبیح لیبرالها در کلام امام(ره) سخن میگویید، بعضیها دردشان میآید؟
- هفتۀ گذشته بنده در اهواز همین مطلب را بیان کردم و گفتم که حضرت امام(ره) در اواخر عمر شریفشان ده مرتبه در تقبیح لیبرالها سخن گفتند و هر موقع لیبرالها را در کلمات خودشان بیان کردند، کلمۀ منافقین یعنی تروریستها را هم در کنارش ذکر کردند. اما سایت متعلق به معاون اطلاعرسانی دفتر رییس جمهور، گفت که فلانی به امام(ره) دروغ بسته است و امام یکی دو مرتبه بیشتر از لیبرالها حرف نزده است!
- چرا حاضر میشوند به امام(ره) دروغ ببندند و بگویند که امام(ره) اینقدرها که تو میگویی از لیبرالها حرف نزده است؟ شمُردن کلمۀ لیبرالها در صحیفۀ حضرت امام(ره) که دیگر کاری ندارد؛ هر کسی میتواند این کار را بکند! معلوم میشود وقتی شما از لیبرالها در کلام حضرت امام(ره) سخن بگویید، بعضیها دردشان میآید. پس معلوم میشود این مسئلۀ حساسی است و باید بیشتر دربارۀ آن سخن گفت.
امام(ره) کلمۀ لیبرالها را اکثراً در کنار «منافقین» یا تروریستها بهکار میبرد
- حضرت امام(ره) در اواخر عمر شریفشان، وقتی از کلمۀ لیبرالها استفاده کردند و این لیبرالها را به گونههای مختلف مورد حمله قرار دادند و معرفی کردند، کلمۀ منافقین را هم در نزدیک آن ذکر کردند. یکبار هم منافقین را توضیح دادند و فرمودند که منافقین یعنی همان کسانی که سرِ مرد خانواده را جلوی بچههایش گوش تا گوش میبُرند. (ما باید مدافع افرادى باشیم که منافقین سرهاشان را در مقابل زنان و فرزندانشان در سر سفره افطار گوش تا گوش بریدند... کسانى که از منافقین و لیبرالها دفاع مىکنند، پیش ملت عزیز و شهید داده ما راهى ندارند؛ صحیفۀ امام/21/236)
- حضرت امام(ره) در واقع منافقین را طوری تعریف کردند که به زبان امروز ما میشود همان «داعشیها». یعنی میشود «لیبرالها و داعشیها» انگار این دو تا را در کنار هم میگذاشتند. اگر یکجا هم لیبرالها را تنها میگفتند، چند خط بعدش باز از همان داعشیها (منافقین یا تروریستها) حرف میزدند.
چرا لیبرالها همدست داعشیها و تروریستها هستند؟
- این شهید عزیز (شهید اسداللهی) را هم داعشیها کشتند و داعشیها بر اساس مکتب لیبرالیزم این کار را کردند. آنهایی که از تفکر لیبرالی در نظام سلطه برخوردار هستند این داعشیها را راه انداختهاند. امام(ره) درست میگفت که «لیبرالها و منافقین» در واقع یعنی لیبرالها و تروریستها.
- این مسئله را باید شناخت؛ اگر ما تفکر لیبرالی را میشناختیم در حدّ وزیر این مملکت نمیگفت که من یک لیبرالیست هستم! چون آنوقت مردم به او میگفتند: تو همدست تروریستها هستی! اگر ما تفکر لیبرالی را میشناختیم بعضی از نمایندگان مجلس رسماً از تفکر لیبرالی دفاع نمیکردند؛ چون مردم میگفتند: شما همدست داعشیها هستید.
دلیل امام(ره) برای عزل منتظری: شما مملکت را به لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید!
- اصلاً علتی که حضرت امام(ره) برای عزل منتظری ذکر کردند این بود که فرمودند: اگر کار به دست شما بیفتد، مملکت را به دست لیبرالها و از آن طریق به منافقین میدهید! (از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامى عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین مىسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبرى آینده نظام را از دست دادهاید؛ صحیفۀ امام/21/330)
از شورای نگهبان تقاضا میکنم لیبرالها را تأیید صلاحیت نکنند
- من از شورای نگهبان تقاضا میکنم لیبرالها را تأیید صلاحیت نکنند. حضرت امام(ره) آن کسی که در حدّ قائممقام رهبری بود و کسی که برای رهبری انتخاب شده بود، رد کردند و نفرمودند که «تو خودت لیبرال هستی!» بلکه فرمودند: تو خودت سادهاندیش هستی، اما کشور را بهدست لیبرالها و از طریق آنها بهدست منافقین میدهی، لذا باید عزل بشوی!
- من از شورای نگهبان نمیخواهم سادهلوحها را تأیید صلاحیت نکنند، اما لااقل لیبرالها را تأیید صلاحیت نکنند. نترسید؛ حضرت امام(ره) هم نترسید و منتظری را عزل کرد برای اینکه مملکت را به دست لیبرالها ندهد. حالا ما اگر خود لیبرالها را به مجلس راه بدهیم، چه میشود؟
- شورای محترم نگهبان، کسانی که لیبرالمنش هستند و از تفکر لیبرالی دفاع کردند و در پروندۀشان یکچنین رفتار شومی وجود دارد، تأیید صلاحیت نکنند.
اساس تفکر لیبرالها چیست؟
- حالا یکمقدار دربارۀ لیبرالیزم صحبت کنیم و ببینیم اساس تفکر لیبرالها چیست؟ چند ویژگی یا عنصر کلیدی در تفکر لیبرالیزم وجود دارد: ویژگی اولی که برای لیبرالها بر میشمرند «خردورزی» است. میگویند: لیبرالها معتقدند که انسان باید به عقل خودش تکیه کند و به دین و وحی، کاری نداشته باشد. آنها میگویند: ببین عقل خودت چه میگوید؟ خُب مگر این حرف بدی است؟ نه، خیلی هم درست است؛ تمام پیغمبرها هم همین حرف را میزدند.
- پیغمبرها هم دعوت به عقل و خرد کردند و لیبرالها هم دعوت به عقل و خرد میکنند؛ پس فرق لیبرالها با پیغمبرها چیست؟ فرق لیبرالها و پیغمبرها این است که پیغمبرها راست میگفتند، لیبرالها دروغ میگویند؛ به همین سادگی! مثلاً عقل اگر به شما بگوید «دین برای اتحاد یک ملّت مفید است» لیبرالها بهخاطر این حرف، شما را تیرباران میکنند و میکشند. آنها دروغ میگویند که «باید به عقل تکیه کنید!»
لیبرالها از «عقل و خردورزی» دم میزنند اما دروغ میگویند!
- اگر ما بگوییم که دین میخواهد عقل ما را کمک کند و رشد بدهد و اصلاً کار دین، رشد عقل انسان است و انبیاء آمدهاند برای اینکه «یُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُول» (نهجالبلاغه/خطبه1) آنوقت لیبرالها، داعشیها را میفرستند که سر شما را ببُرند! مگر شما نمیگویید «عقل»؟! خُب ما هم میگوییم که «دین، پرورشدهندۀ عقل است» و رسالت پیامبران هم بیدارکردنِ عقل است. اگر شما این را به لیبرالها بگویی. چهکار میکنند؟ سرت را میبُرند! شما را مثل شهید اسداللّهی و دیگر شهدا میکُشند.
- اگر لیبرالها از «عقل» دم میزنند، دروغ میگویند! یکی از علائم اینکه دروغ میگویند این است که بیشتر، افراد کمعقل و نادان حرف آنها را میپذیرند و طرفدار تفکر آنها میشود. به تعبیر قرآن کریم، چه کسی از آئین ابراهیم(ع)، فاصله میگیرد مگر آدم نادان؟ «وَ مَنْ یَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهیمَ إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ» (بقره/130) اینها باور میکنند و فکر میکنند غربیها راست میگویند که «ما بر خرد تکیه داریم!» و بعد هم کارهای ضدّ عقل آنها را نمیبینند و غربزده میشوند.
لیبرالیسم از «اصالت فرد» دم میزند اما دروغ میگوید!
- حرف دیگری که لیبرالها میزنند چیست؟ آنها طرفدار «اندیوالیسم» هستند و میگویند فردیت اصالت دارد. یعنی بر اصالت فرد تکیه میکنند و میگویند یک انسان اصالت دارد نه جامعه، لذا این انسان هرچیزی گفت باید به آن بها بدهیم. مثلاً اگر یک همجنسباز گفت که «من همجنسگرا هستم» اما کلّ ملت گفتند که این کار بد است، باز باید به این فرد همجنسباز، حق بدهند!
- اولین حرفی که دربارۀ این ادعای «اصالتدادن به فرد» در مکتب و تفکر لیبرالی میتوان گفت این است که «شما دارید دروغ میگویید!» چون اگر در جامعهای مثل فرانسه که اوج لیبرالیزم است، یک خانمی بگوید «من میخواهم محجّبه باشم» میگویند: «نه!» و با بدترین صورت با این فرد، برخورد میکنند. همچنین در آلمان، حتماً شنیدهاید که وقتی یک خانم محجبه از یک مرد شکایت کرده بود، در جلسۀ دادگاه، این مرد متهم به آن خانم محجّبه حمله میکند و با چاقو او را میکُشد و کسی هم جلوی این قتل را نمیگیرد! آنها دروغ میگویند که از «اصالت فرد» حرف میزنند.
- اینکه لیبرالیزم میگوید «من به فرد، اصالت میدهم» دروغ میگوید؛ وقتی وجودِ تکتک آحاد جامعه را با عملیات روانی به بند میکشد و نهتنها به آن اصالت نمیدهد بلکه در نظام سرمایهداری، او را لِه میکند و تحقیر میکند! نظام سلطهای که برخوردار از تفکر لیبرالی است و پشتیبانش تفکر لیبرالی است، آیا به فرد، اهمیت میدهد؟! جز افراد نادان، کسی این حرف را باور نمیکند.
- در فرانسه علیه برخی از قوانین خانواده تظاهرات چند میلیونی انجام دادند. یکی از شعارهایشان این بود که «ما حق داریم پدرِ خودمان را بشناسیم» یعنی قوانین مانع هستند از اینکه کسی بخواهد پیگیری کند که پدرش چه کسی بوده است؟ برخی از این تظاهرکنندگان میگفتند: مجلس فرانسه به معترضان گفت که اگر قانون بخواهد تغییر کند، نیاز به مثلاً چهارصد هزار امضا دارد. آنها هفتصد هزار امضا جمع کردند و این را به مجلس فرستادند اما رژیم دیکتاتور فرانسه اجازه نداد که قانون تغییر کند! آنها دورغ میگویند.
لیبرالها، داعشیها را درست کردند
- وزیر خارجۀ اسبق آمریکا گفت: برای اینکه داعش را درست کنیم، من با مسئولان هفتاد کشور صحبت کردم! این لیبرالها، داعشیهایی درست کردند که جلوی چشم دختربچۀ سه ساله، پدر و مادرش را تکه تکه کردند و بعد هم این دختر بچه-که اسمش زهرا بود- در حالی که داشت ضجه میزد و به پیکر پدر و مادرش نگاه میکرد، سرش را جدا کردند. آیا اینها قائل به «اصالت فرد» هستند؟! دروغ میگویند.
- اینها وقتی به یک همجنسباز میرسند میگویند «باید به او اصالت بدهید!» اما وقتی به مرید امامحسین(ع) میرسند او را به قتل میرسانند. اگر یک عدهای دانس راه بیندازند و تعدادشان بیست میلیون نفر باشد، حاضرند بگویند که اینها دویست میلیون نفر هستند! اما وقتی بیست میلیون نفر به سمت حرم اباعبدالله الحسین(ع) حرکت میکنند، میگویند: اینها صدها هزار نفر هستند!
یکی از ادّعاهای دروغین لیبرالیزم، ادّعای آزادی است
- یکی دیگر از ادّعاهای دروغین لیبرالیزم که واقعاً خندهدار است، ادّعای آزادی است. دیگر کوس رسوایی این ادّعایشان عالم را گرفته است. دیدید که مردم یمن وقتی میخواستند انتخابات کنند، چقدر آنها آزاد گذاشتند! دیدید که با مردم سوریه چه کردند! با مردم عراق که میخواستند از دست تروریسم آزاد بشوند، چهکار کردند!
- خواهش میکنم از کسانی که لیبرالیزم را نقد میکنند، منفعلانه نقد نکنند؛ بلکه واقعبینانه و واقعگرایانه نقد بکنند. اصلاً ما دینمان را کنار میگذاریم و بدون پیشفرض، تمام ادّعاهای لیبرالیزم را میپذیریم؛ اما باید نگاه کنیم ببینیم کدامیک از این ادعاها تحقق پیدا کرده است؟
- علامۀ طباطبایی(ره) میفرماید: دیکتاتورها فقط به مملکت خودشان جنایت میکنند، اما دموکراسی در حقّ بشریت و جهان بشری ظلم و جنایت میکند. لذا دموکراسی از دیکتاتوری بدتر است. (ترجمه تفسیر المیزان، ج4، ص194) حالا شما جرأت دارید این سخن علامۀ طباطبایی را جلوی لیبرالها بگویید! داعشیهای رسانهای و ایادی لیبرالیزم در همین مملکت، به شما حمله میکنند که چرا گفتی «دموکراسی بد است»؟!
«احترام به حقوق زن» یکی دیگر از ادعاهای دروغین لیبرالیزم است
- یکی دیگر از ادعاهای لیبرالیزم، احترام به حقوق زن است. فمینیزم یکی از ولیدههای لیبرالیزم است. اما اینجا هم به مردم جهان دروغ میگویند و مردم را فریب میدهند، آنها کجا طرفدار زن هستند؟ از حقوق زن، حرف میزنند و میگویند: زن باید آزاد باشد. حتی اگر شوهرش خواست با او ارتباط بگیرد و زن راضی نبود، میتواند از شوهرش شکایت کند! اما ایادیِ همینها در عراق و سوریه، زنان را به بردگی کشیدند، حتی زنان مسیحی و زنان غیرمسلمان را به بردگی کشیدند! سربازان آنها در ژاپن حق دارند تجاوز به عنف کنند ولی قوانین ژاپن حق ندارد جلوی آنها را بگیرد!
- لیبرالیزم یک دروغ دیگری هم میگوید؛ آنهم به نام «نظام سرمایهداری»! میگوید که پول آزاد است و کسی که پول دارد حق دارد با پول خودش هرگونه تجارتی انجام بدهد؛ دولتها نباید دخالت کنند و مالکیت فردی کاملاً محترم است و ما برای نظام سرمایهداری احترام قائل هستیم.
چرا فقط یکمُشت صهیونیست، سرمایهداران اصلی هستند؟
- آیا واقعاً راست میگویند؟ الآن در جهان نظام سرمایهداری حاکم است یا فقط یکتعدادی سرمایهدار صهیونیست حاکم هستند که نمیگذارند دیگران خیلی پولدار بشوند؟ شما از کسانی که در غرب، فعالیت اقتصادی و تجاری انجام دادهاند بپرسید. برخی از اینها میگویند: آنجا اگر از یک حدّی بیشتر بخواهی پولدار بشوی باید دَمِ جهود (صهیونیستها) را ببینی! آنها نمیگذارند و نابودت میکنند.
- بله، نظام سرمایهداری هست اما سرمایهداریِ یک مُشت جهود! بقیۀ سرمایهدارها، نابود میشوند مگر اینکه به توافقهای پیدا و پنهان آنها، تن بدهند.
یک مُشت بیوجدان در جهان، لیبرالیزم را پوشش قرار دادند برای جنایتکردن
- لیبرالیزم شعارهای قشنگی میدهد. این شعارها اگرچه در مقام شعار هم ناقص است اما این خیلی مهم نیست. اینکه حرفهای لیبرالیزم-بهعنوان یک مکتب فکری- ناقص یا غلط است، مهم نیست و ما در اینباره بحث نداریم، مسئلۀ ما این است که یک مُشت بیوجدان و قاتل، در جهان هستند که این لیبرالیزم را پوشش قرار دادند برای جنایتکردن! و اینها در همۀ شعارهایی که میدهند دروغ میگویند و جنایت میکنند. البته دروغ و جنایت اینها روز به روز دارد آشکارتر میشود. به حدی که متفکرین غربی هم دارند اعتراف میکنند. حتی یکی از متفکرین مشهور غربی که گفته بود «آخر دنیا لیبرالدموکراسی است» از حرف خودش برگشته و گفته است: باید از لیبرالیزم عقبنشینی کنیم. لیبرالیزم نتیجه نداده است. رهبر انقلاب هم به سخن این اندیشمند غربی اشاره کردند.
- آدمهای عاقل نگاه میکنند و هرچیزی که غربیها به عنوان لیبرالیزم گفتند، در پاسخ آنها میگویند: «خُب چرا خود شما عمل نکردید؟» نمونۀ کوچکش همین فمینیزم است. آنها ادعا میکنند که ما حقوق زنها را رعایت میکنیم! خُب به آنها میگوییم: «به این تروریستهایی که دستپروردۀ شما هستند میگفتید با زنها کاری نداشته باشند. لااقل با زنهای مسیحی یا ایزدی کاری نداشته باشند. اینها که دیگر مسلمان نیستند، اینها را به عنوان برده، خرید و فروش نکنند!»
مشکلات مملکت ما ناشی از تفکر لیبرالی است/ تفکر لیبرالی عملاً یعنی پذیرفتن سلطۀ صهیونیستها
- حالا ببینیم مشکلات مملکت ناشی از چیست؟ بحث بنزین و بقیۀ گرفتاریهایی که در این کشور هست، ناشی از تفکر لیبرالی است. اهمیتدادن به مذاکره و سعی در اینکه «در هاضمۀ جهانی هضم بشویم» ناشی از تفکر لیبرالی است.
- وقتی وزیر خارجۀ منحوس آمریکا میگوید: «ما میخواهیم ایران هم یک کشور عادی بشود» یعنی بیاید این تفکر لیبرالی را بپذیرد و در تفکر لیبرالی، شما سلطۀ آنها را میپذیری. تفکر لیبرالی عملاً یعنی پذیرفتن سلطۀ صهیونیستها. اما چرا ما باید بخواهیم بهدست صهیونیستها قتلعام بشویم؟! ما میتوانیم در مقابل آنها بایستیم حتی اگر در جنگ با آنها تعدادی هم شهید بدهیم اما در عوض، پیروز میشویم.
- آدم حیفش میآید که یک کسانی مثل «شهید اسداللّهی» به شهادت برسند، آنوقت چه کسانی بروند به مجلس؟ شهید اسداللّهی لیبرال نبود. شهید اسداللّهی، عاقل بود، او به آزادی معتقد بود و به زن احترام میگذاشت. او رفت برای اینکه زنها به اسارت گرفته نشوند؛ جنگید و به شهادت رسید.
نظام لیبرالی میگوید: به مدیرها بیشتر بده، شکمشان پُر بشود تا یکذره خدمت بکنند!
- شهید اسداللّهی ضدّ فریبهای نظام لیبرالی بود. نظام لیبرالی میگوید: به مدیرها بیشتر بده، شکمشان پر بشود تا یک ذره خدمت بکنند! در نظام لیبرالی نمایندۀ مجلس باید حقوقش افزایش پیدا کند. اما در نظام غیر لیبرالی اینطور نیست. ملّت به این نماینده، منّت دارند که اجازۀ نوکری به او دادهاند. چرا باید بیشتر حقوق بگیرد؟
- نظام لیبرالی میگوید: هر کسی پُستش بالاتر رفت باید حقوقش بیشتر بشود. چرا مملکت مشکل دارد؟ برای اینکه خیلی از جاهایش با تفکر نظام لیبرالی دارد اداره میشود. شما مردم، نمایندگان شجاعی را به مجلس بفرستید که نظام لیبرالی را از این مملکت ریشهکن کنند. قوانین نظام لیبرالی نباید در اینجا باشد.
- مگر بد است کسی پولدار باشد و برود مسئول هم بشود؟ نه، امیرالمؤمنین(ع) هم پولدار شدند و بعد مسئول شدند؛ اما از بیتالمال برنداشتند! ایشان در بصره، کیسۀ خودشان را نشان دادند و به مردم فرمودند: من از بیتالمال چیزی برنداشتم! این غذا هم مال خودم است و از باغ خودم در مدینه آوردهام. (وَ أَشَارَ إِلَى صُرَّةٍ فِی یَدِهِ فِیهَا نَفَقَتُهُ فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا هِیَ إِلَّا مِنْ غَلَّتِی بِالْمَدِینَةِ فَإِنْ أَنَا خَرَجْتُ مِنْ عِنْدِکُمْ بِأَکْثَرَ مِمَّا تَرَوْنَ فَأَنَا عِنْدَ اللَّهِ مِنَ الْخَائِنِینَ؛ الجمل و النصرة/ص 422)
نتیجۀ نظام لیبرالی، همین رانتخواریهاست
- نظام علوی میگوید: ثروت عیبی ندارد، اما تو که ثروت داری دیگر چرا از بیتالمال برمیداری و میخوری؟ ولی نظام لیبرالی نتیجهاش همین رانتخواریها و رانتبازیهاست.
- بنده یکمقدار شهید اسداللّهی را میشناختم. شما فکر میکنید چند نفر باید جای شهید اسداللّهی کار کنند تا خدمات و کارهای او را انجام بدهند؟ از بس که اهل کار و خدمت بود! شهید اسداللّهی قبل از شهادت به خانمش گفته بود: من میخواهم شهید بشوم برای اینکه اگر شهید بشوم بیشتر میتوانم کار کنم. انگار فلسفۀ شهادتش کار کردن بوده است. میرود بهخاطر کار کردن شهید میشود و میگوید: من بیشتر کار بکنم.
- من وزیر و نمایندۀ مجلس میشناسم که همینکه غروب میشود، به خانهاش میرود! شما باور میکنید؟ میرود که استراحت بکند!
اهواز یک مسئول مثل شهیداسداللهی میخواهد تا اوضاعش درست شود
- شما این بارندگی اخیر در اهواز و زمینهای پُر از آب و فاضلاب در برخی از مناطق اهواز را دیدید. اهواز یک مسئول مثل شهید اسداللهی میخواهد که اوضاع بد اهواز را درست کند! اما طی این سالها، یک مسئول که مثل شهید اسداللهی باشد، نداشته است.
- مسئولین اهواز-که تا بهحال مسئول بودند- باید از ملت عذرخواهی کنند که چرا گذاشتند اوضاع اینطور بماند؟ شهید اسداللهی اگر در اهواز مسئول بود این مشکلات را ریشهکن میکرد.
- یکی از دوستان امام صادق(ع) به ایشان گفت که ای کاش شما حکومت میکردید و شما آن امامی بودید که حاکم بود. حضرت فرمود: اگر من آن امامی بودم که حاکم بود، تو باید شبها کنار من مینشستی به برنامهریزی کردن و صبح تا شب هم شروع میکردی به خدمت کردن! و اگر-از بیتالمال- جز نان خشک و لباس خشن بر میداشتی، جایت در جهنم بود! (...فَقَالَ یَا مُفَضَّلُ أَمَا لَوْ کَانَ ذَلِکَ لَمْ یَکُنْ إِلَّا سِیَاسَةُ اللَّیْلِ وَ سَبَاحَةُ النَّهَارِ وَ أَکْلُ الْجَشِبِ وَ لُبْسُ الْخَشِنِ شِبْهَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ إِلَّا فَالنَّارُ؛ غیبت نعمانی/287) حالا ببینید ما چند تا مسئول جهنمی داریم؟
تفکر لیبرالی، مسئولان شکمپُر درست میکند!
حرامشان باشد آن مسئولانی که در این یکی دو هفتۀ اخیر، استخر رفتند درحالیکه بچههای اهواز در آن محلههای آبگرفته، زندگی میکردند.
مشکل، مشکل غربزدگی است. تفکر لیبرالی چنین مسئولانی را برای مردم درست میکند؛ مدیر شکمپُر! خدایا مسئولین ما را کسانی مثل شهید اسداللهی قرار بده. خدایا هر مسئولی مثل شهید اسداللهی کار میکند عزّتش را زیاد کن و بر توفیقاتش بیافزای.
سلام
سر خط مطالبه از شورای نگهبان!
این یک سر خط به جوانان انقلابی است که آنها هم از همهی راههای ممکن این مطلب را از شورای نگهبان مطالبه کنند.
الحمدلله که حضرت استاد پناهیان با وجود بمباران رسانه های داخلی و خارجی دشمنان و نقدهای از سر نادانی دوستان باز هم وظیفه امروز را به اعضای محترم شورای نگهبان تذکر دادند.