کلیپ تصویری | محبت خدا را در بلا و امتحانات ببینیم
شناسنامه
- تولید: بیان معنوی
- زمان: 03:58
- منبع: تعیین کننده ترین عامل در مقدرات بشر
- دریافت با کیفیت (پایین(14مگابایت) | متوسط(مگابایت) | بالا (160مگابایت) | صوت)
- آپارات | یوتیوب
متن:
اصلاً آدم مهربانی خدا را کجا باید بفهمد؟ مهربانی خدا را آنجا باید بفهمد که وقتی که میزند یواش بزند، مراعات بکند.
اینقدر خدا زیبا به انسان رنج میدهد مثل مادری که میخواهد بچهاش را آمپول بزند. اصلاً دست و پایش میلرزد. خدا دست و پایش میلرزد؟! شما خیلی محکم از خدا صحبت میکردید تا حالا. بله خب من خب خیلی محکم صحبت میکردم، چون قطعی است برای کسانی که نمیخواهند این چیزها را ببینند باید یک کمی به خودشان بیایند.
خداوند متعال در حدیث قدسی میفرماید من هیچوقت مردّد نشدم برای اینکه یک کاری را انجام بدهم. جز یکبار. آخر خدا که مردّد نمیشود. این کار را بکنم؟ نکنم؟ آقا آ خدا دیگر برای شما مردّد شدن اصلاً معنا ندارد! میفرماید چرا یک جا مردّد میشوم. میخواهم جان بندۀ خودم را بگیرم، او دوست ندارد. میگویم بگیرم؟ خوشَش نمیآید میترسد، نگیرم؟ به نفعش است، اینطرف خیلی تحویلاش میگیرند. آخر این الآن خوشَش نمیآید من چهکارش کنم؟ ای خدای من!
یک جلوۀ دیگرش را یک نمونۀ کوچک دیگرش را بگویم. مثلاً بنا بوده یک بلایی بفرستند برای یک رشدی، به شما مثلاً این بلا را بدهند برای یک امتحانی، برای یک ابتلایی، یا برای یک بالاخره گناهی که انجام شده، بالاخره در هر صورت رشد درش هست. بعد تو یک کاری میکنی صلۀ رحمی انجام میدهی، استغفاری میکنی، صدقهای میدهی، میرود توی دستگاه امتحان میآید، بنا میشود که این بلا را بردارند. چون بعضی وقتها همۀ این کارها را میکنی میرود توی دستگاه امتحان میآید بلا را بر نمیدارند میگویند نه، یعنی دستگاه جواب نداد. بعد دستگاه جواب میدهد میگوید عیبی ندارد بر میداریم.
وقتی که دستگاه جواب داد برداشتند توی روایت هست، خداوند متعال میفرماید ملائکۀ من این بلا را اگر به بندۀمان میدادیم چقدر الآن اجر میدادیم؟ میگویند مثلاً هزار کیلو ثواب بهش میدادیم. چون بد تصادفی بوده بنا بوده که این داشته باشد، دیگر هزار تا حداقلّش بود بهش میدادیم. خدا میفرماید خب حالا بلا را برداشتیم آن ثواب را چهکار کنیم؟ من نمایشنامهاش را اجرا میکنم این روایت را. ملائکه میگویند خب دیگر حساب بیحساب است دیگر، ما که بلا ندادیم، زجر ندادیم که او الآن این همه هزار کرور مثلاً ثواب ببرد. میفرماید نه! بلا را ندادیم، ثوابها را بنویس. میگویند خدایا آخر این! میفرماید من خدا هستم ببین پادشاه ازش.
بعد وقتی که میخواهد بزند. اول ظرفیت تو را نگاه میکند. این توانش را دارد؟ بعد جدای از ظرفیت امکانات میگذارد. مثلاً اَد همان موقع باند زخم و نمیدانم اینها را هم میگذارد بغل دستت، بعد یا مثلاً میخواهی بروی دکتر این دستت زخمی شده اَد رفیقت هم آمده دم در، میفرماید نمیخواهم بندهام اذیت بشود.
خدا وقتی میخواهد بزند یواش میزند. خدا وقتی میخواهد بزند مهربان میزند. خواهش میکنم محبت خدا را توی بلا ببینید. این این درک محبت خدا هیچی بهش نمیرسد.
نه با نظرتان موافق نیستم شما همه چیزو خیلی فانتزی و خوب میبینید گاهی وقتا بلا میاد و خیلی سخت و وحشتنااااااااااااک هم میاد، شاید دلیل این نگرشتون این باشه که سختی و رنج زیادی نداشتید،!