گروهک فرقان عملا شاخۀ نظامی سازمان مجاهدین خلق بود/ بررسی دیدگاهها و شواهد
گردآوردی: گروه پژوهشی بیان معنوی
گزارش اول) تسنیم: آیا "گروهک فرقان" شاخه نظامی سازمان مجاهدین خلق بود؟
برخی معتقدند گروه تروریستی "فرقان" شاخه نظامی سازمان مجاهدین خلق(منافقین) پیش از آغاز شورش مسلحانه در خرداد ۱۳۶۰ بود.
گروه تاریخ انقلاب خبرگزاری تسنیم – اولین عملیات تروریستی گروه فرقان در روز سوم اردیبهشت ماه سال 58 و با ترور سرلشکر قرنی اولین رئیس ستاد ارتش جمهوری اسلامی ایران انجام گرفت. چند روز بعد، آیتالله مطهری عضو برجسته شورای انقلاب اسلامی و از رهبران مذهبی انقلاب توسط این گروه ترور شد و به شهادت رسید.
آخرین اقدام تروریستی که با نام این گروهِ التقاطی صورت گرفت، سوءقصد به جان آیتالله سیدعلی خامنهای امام جمعه تهران در روز ششم تیرماه سال 1360 بود. این حمله تروریستی یک روز پیش از انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهادت آیتالله بهشتی رئیس دیوان عالی قضایی کشور انجام گرفت.
عامل و طراح سوءقصد به جان آیتالله خامنهای، جواد قدیری عضو سازمان مجاهدین خلق بود و این عملیات تروریستی در حالی انجام گرفت که اعضای گروه فرقان و رهبر آن یعنی اکبر گودرزی توسط نیروهای اطلاعاتی و امنیتی دستگیر شده بودند و علیرغم استفاده از روش تیراندازی در ترورهای گذشته این بار از بمبگذاری استفاده شده بود.
این اتفاق ذهنها را متوجه ارتباط گروه فرقان با سازمان مجاهدین خلق کرد. برخی ارتباط بین این دو گروه را رد میکنند. از جمله اینکه بازجویان اعضای گروه فرقان میگویند که در بازجویی از آنان به اسنادی مبنی بر ارتباط فرقان با سازمان مجاهدین خلق دست پیدا نکردند. برخی هم در مقابل معتقدند فرقان شاخه نظامی سازمان مجاهدین خلق پیش از ورود به فاز نظامی بود و در واقع اکبر گودرزی عامل اجرای دستورات نظامی سازمان مجاهدین خلق بود.
اما دلایل و شواهد معتقدان به وجود ارتباط بین فرقان و سازمان مجاهدین خلق چیست؟
شباهتهای دو گروه تروریستی
شباهتهای فرقان و سازمان دلیلی است که این افراد به آن اشاره میکنند. این شباهتها دارای وجوه مختلف است که یکی از آنان شباهت ایدئولوژیک است.
الف) شباهت ایدئولوژیک
- آیتالله موسوی اردبیلی گفته است: «همان برداشتهای مادی که از زبان اعضای سازمان شنیده بودیم را در فرقان میبینیم و استراتژی گروه فرقان همان مسیری را طی میکند که سازمان مجاهدین خلق ترسیم کرده بود.»
- محمدمهدی جعفری نیز در خصوص شباهتهای ایدئولوژیک این دو گروه التقاطی گفته است: «ما تازه بعد از ترور مطهری فهمیدیم که منظور هشدارهای او گروه فرقان بوده و قبل از این فکر میکردیم جملات وی متوجه مجاهدین است.»
- همچنین مرحوم سیدهادی خسروشاهی در خاطراتی عنوان کرده است که: در راهپیمایی عاشورای 57 گودرزی رهبر فرقان را دیده است که پلاکارد مجاهدین خلق را حمل میکرده است. او همچنین گفته است که خانه گودرزی مملو از کتابها، نشریات و جزوات سازمان مجاهدین خلق بود
- اسدالله بادامچیان نیز گفته است وقتی از زندان شاه آزاد شده دیده همان گفتهها و جزوههای مجاهدین زندانی را گودرزی و چند مجاهد دیگر به اسم فرقان توزیع میکنند.
ب) شباهت دیگر رفتارهای مشترک نظامی و تروریستی است.
- احمد قدیریان معاون وقت دادستان در این خصوص گفته است: «وقتی انبار اسلحه گروه فرقان در یکی از باغهای کرج کشف شد، ما دیدیم به همان شیوه منافقین، اسلحهها را انبار کردهاند. یعنی اسلحهها را گریس زده، داخل مشمع گذاشته و دفن کرده بودند، همان شیوهای که بعدها در خانههای تیمی منافقین یا باغهایی که به اینها تعلق داشت، مشاهده کردیم.»
شباهت اعلامیههای فرقان و مجاهدین خلق نیز مورد دیگری است که به آن اشاره شده است و آنان معتقدند که اگر تاریخ و کدهای کلیدی از اعلامیه دو گروه حذف شود، بعید است به خصوص پس از سال 60 کسی بتواند، تشخیص بدهد که اعلامیه مربوط به کدام گروه است.
ج) شباهت سوژههای ترور
شباهت سوژههای ترور نیز دلیل دیگری بر اشتراکات دو گروه است. در لیست ترور گروه فرقان افرادی مانند آیتالله بهشتی، حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد باهنر و حسن آیت بودند که این افراد بعدها توسط اعضای سازمان مجاهدین خلق ترور شدند و به شهادت رسیدند. آیتالله موسوی اردبیلی نیز در سخنانی به اشتراکات لیستهای ترور فرقان و سازمان مجاهدین خلق اشاره کرده است.
ضمن اینکه فرقان دلایل ترور سرلشکر قرنی و آیتالله مطهری مواردی را ذکر کرده است که اعضای سازمان مجاهدین خلق نیز در بیانیهها و مواضع خود به آن اشاره داشتهاند. فرقان یکی از دلایل ترور سرلشکر قرنی را بازسازی ارتش و جلوگیری از انحلال ارتش بیان کرده است. این در حالی است که سازمان مجاهدین خلق و چریکهای فدایی خلق، مهمترین گروههایی بودند که تلاش داشتند ارتش منحل شود.
- عزت مطهری از مبارزان پیش از انقلاب اسلامی گفته است: «به اعتقاد من اینها (فرقان) شاخهای از مجاهدین خلق بودند و کارهایی که آنها میخواستند را انجام میدادند. فرقان در استراتژی چماق و هویج مجاهدین خلق، نقش چماق را بازی میکرد و سران مجاهدین در آنزمان وقتی که میخواستند با مسئولین مذاکره کنند میگفتند: اگر با ما کنار نیایید، اینها همه شما را از بین خواهند برد.»
احمد قدیریان هم با بیان اینکه "کسانی که پیگیر مسائل مبارزاتی در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب بودند، میدانند که سازمان مجاهدین خلق برای پوشش دادن به ترورهایش، ده الی پانزده گروه یا خرده گروه ایجاد کرده بود"، گروه فرقان را یکی از آن گروهها میداند.
د) پیوستن فرقانیها به سازمان
دلیل دیگری که به آن اشاره میشود، پیوستن باقیماندههای گروه فرقان به سازمان مجاهدین خلق است. ضمن اینکه گروه آرمان مستضعفین به رهبری آشوری انشعابی از گروه فرقان بود. این گروه پس از متلاشی شدن گروه فرقان، اقدام به بیانیه دادن کرد و خود را جانشین گروه فرقان معرفی کرد. اعضای این گروه سپس به سازمان مجاهدین خلق پیوستند.
عباس سلیمینمین میگوید زمانی با آشوری از نزدیک در ارتباط بوده و آشوری که نظریهپرداز فرقان و در واقع مجاهدین بود در مشهد هفتهای یک بار با عطایی از اعضای رده بالای سازمان دیدار میکرده و سایر اعضای فرقان نیز چنین دیدارهایی داشتند.
محمدحسن روزیطلب نیز در کتاب "ترکیب التقاط و ترور" عنوان کرده است که محمد متحدی رهبر نظامی گروه فرقان بعد از اعدام گودرزی با مجاهدین خلق در تماس بوده و به سفارش آنها اقدام به ترور میکرده است.
البته برخی از اعضای گروه فرقان نیز سازمانی بودند که از سازمان به فرقان آمدند. به طور مثال محمد حسینی یکی از اعضای هسته دوم فرقان، عضو سازمان مجاهدین خلق بود. گفته میشود مهدی آیتی دیگر عضو فرقان هم قبل از اتصال به فرقان با مجاهدین خلق ارتباط داشته است.
گزارش دوم) گفتگو با مدیر تحقیق مرکز اسناد انقلاب اسلامی و مولف کتاب «گروه فرقان»/ ترور آیت الله خامنه ای؛ فرقان یا منافقین؟
گفت و گو با علی کردی-مدیر تحقیق معاونت پژوهش مرکز اسناد انقلاب اسلامی و نویسندۀ کتاب گروه فرقان
منبع: سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی
- رابطهی تنگاتنگ فکری میان گروهک فرقان و منافقین
آقای کردی- مدیر بخش تحقیق، در معاونت پژوهشی مرکز اسناد انقلاب اسلامی حضور دارد و کتابی از او با نام "گروه فرقان" در مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده است.
گزیدهای از این گفتگو:
همانطور که میدانید سازمان منافقین، مسئولیت ترور آیتالله خامنهای در 6 تیر را نپذیرفته است. از طرف دیگر روی بمبی که در این عملیات تروریستی به کار رفت، عبارتی با عنوان "هدیه ای از طرف گروه فرقان" نوشته شده بود. این عبارت، میتواند به این صورت تفسیر شود که این نوشته برای گمراه کردن اذهان بوده تا عامل اصلی این ترور مشخص نگردد. در واقع عاملین اصلی با این روش درصدد رد گم کردن بودهاند. نظر شما در این رابطه چیست؟
- بسم الله الرحمن الرحیم. چیزی که باید در میان مورد توجه قرار گیرد، رابطهی تنگاتنگ فکری میان گروهک فرقان و منافقین است. من معتقدم پس از اینکه اکبر گودرزی و پنج نفر از اعضای مؤثر گروه فرقان دستگیر شدند، سازمان منافقین کار ناتمام آنها را ادامه داد. زمانی که فرقان در اوج فعالیت خود بود، سازمان منافقین خود را مستقیما درگیر این جریانات نکرد، بلکه از این فرصت پیش آمده نهایت استفاده را کرد. زیرا تمام اهداف سازمان، توسط گروهک فرقان، یکی یکی ترور میشدند، بدون اینکه سازمان منافقین هزینهای بکند.
اما پس از اینکه گروه فرقان از صحنهی سیاست خارج شد، منافقین وارد عمل میشوند. لذا شما میبینید که در یک فاصلهی کوتاه یک روزه میان ششم و هفتم تیر، منافقین، ترور مسئولین اصلی نظام را بر عهده میگیرند. در واقع این نوشتهی روی بمب نوعی نوعی ترفند و پوشش بوده است. بنده معتقدم این کار، کار منافقین بود است و آنها در پی ترور تمام یاران نزدیک امام خمینی ( ره) بودهاند.
گروه فرقان، از سال 1356 فعالیت سیاسی خود را آْغاز میکند و بنابراین سابقهی مبارزاتی طولانی ندارد. نهایت مبارزهی سیاسی اینها در زمان شاه این بود که گودرزی عنوان میکند یک شب احساس کردم مورد تعقیب هستم
- سوال: چهار شهید این گروه که عنوان می شود، چه کسانی هستند؟
همان چهار نفر از بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق که توسط شاه اعدام شدند، به عنوان شهدای ایدئولوژیک گروهک فرقان هم عنوان میشوند. این یک سرنخ است که نشان میدهد، این دو گروه با یکدیگر ارتباط داشتهاند و حداقل یک پیوند عاطفی میان گروه فرقان و سازمان منافقین وجود داشت.
.. اما فارغ از همبستگی ایدئولوژیکی، همانطور که گفته شد نشانهی آشکارتری هم در مورد پیوند این دو گروه وجود دارد و آن در بحث اقدامات تروریستی و عملی است.
پس از اینکه گروه فرقان متلاشی شد و 15 خانهی تیمی آن لو میرود که آخرین آن محل اختفای اکبر گودرزی در میدان انقلاب بود، همان خط ترورهای سیاسی توسط سازمان منافقین پیگیری میشود. ترورهای قبلی هم که توسط فرقان انجام شده بود، دشمنان سازمان منافقین را هدف قرار داده بود. مثلا شهید مطهری که توسط گروهک فرقان به شهادت رسید، مورد بغض و کینهی سازمان منافقین هم بود. زیرا اولین بار کلمهی منافقین را شهید مطهری در مورد این سازمان به کار برد و یکی از جبهههای مهم مبارزهی شهید مطهری، مبارزه با التقاط بود که سازمان منافقین و گروهک فرقان هر دو در یک جبهه مقابل ایشان قرار میگرفتند. شهید مفتح و آقای هاشمی، نقطهی مشترک مبارزهی گروه فرقان و سازمان منافقین بودند و به راحتی نمیتوان میان عملکرد تروریستی این دو گروه، تفاوتی قائل شد.
چه عاملی موجب شده بود که منافقین و فرقان روی حذف برخی عناصر انقلابی به اشتراک نظر برسند؟
ببینید سازمان منافقین یک سازمان قوی بود که پس از انقلاب ادعای سهم از انقلاب و حکومت داشتند. آنها شناخت کاملی از وضعیت نیروهای خط امام و عناصر کلیدی جمهوری اسلامی داشتند. افرادی مانند شهید مطهری، شهید بهشتی، آیتالله خامنهای و آقای هاشمی رفسنجانی، افرادی بودند که حلقهی اصلی یاران امام را تشکیل میدادند. سازمان روی این افراد شناخت کافی داشت و به نقش مهم این افراد، واقف بود.
رجوی در یک مصاحبه گفته بود روحانیت بیش از 6 ماه دوام نمیآورد، چون دارای تشکیلات بودند. بر خلاف آنها گروه فرقان نوپا و غیرتشکیلاتی بود و شناخت و بینش کافی برای شناسایی عناصر اصلی انقلاب اسلامی نداشتند و بنابراین میتوان گفت بر خلاف ادعای خود فرقانیها، خط ترور را از گروه منافقین دریافت میکردند. پس از اینکه گروه فرقان از هم پاشید، سازمان به صورت مستقیم خود وارد عمل شد و به ترور و حذف یکی از مسئولین نظام پرداخت.
فکر میکنید چرا منافقین مسئولیت این ترور را نپذیرفتند و مسئول آن را گروه فرقان میدانند؟
احتمال دارد برای جلوگیری از مشخص شدن ارتباط خود با فرقان، این ترور را انکار کنند. اما من معتقدم دشمنان گروه فرقان، همان کسانی بودند که دشمن سازمان منافقین محسوب می شدند و در این جریانات رد پای سازمان منافقین دیده میشود. سازمان منافقین در یک مقطع به وسیلهی گروه فرقان دشمنان خود را ترور میکرد و پس از فروپاشی این گروه، خود به صورت مستقیم و آشکار به ترور مخالفان و دشمنان سازمان منافقین اقدام نمود.
آنچه از برخی اسناد به دست آمده این است که منافقین عمدا چنین کاری را انجام دادند تا زمینه فاجعه هفت تیر را فراهم نمایند. زیرا نیروهای امنیتی در مورد عاملین واقعی این ترور دچار سردرگمی می شدند و این فرض[فرصت] برای منافقین فراهم میشد که با آرامش بیشتری نقشه انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی را دنبال نمایند. قدیری که اقدام به بمب گذاری در مسجد ابوذر نمود، از اعضای سازمان منافقین بود و در راستای مأموریت سازمانی اقدام به این عمل نمود.
گزارش سوم) ویژه نامۀ «هابیلیان، پایگاه خبری تحلیلی مطالعات تروریسم»/ گروه فرقان؛ علی زندی
گروه فرقان و سازمان مجاهدینخلق
ایدئولوژی این گروه متأثر از ایدئولوژی سازمان مجاهدینخلق ایران بود بهطوریکه معمولا بر روی جزوات خود جملاتی از این منبع را به چاپ میرساندند و خود گودرزی نیز در سیر مطالعاتی خود نیز کتابهای مجاهدینخلق را مطالعه کرده بود. (واثقی، محمد حسین؛ مجموعه مقالات مصلح بیدار، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۸۰، ص ۱۹۳.)
آیتالله موسویاردبیلی معتقد است که سازمان مجاهدین خلق در ترورهای فرقان دست داشته است و در واقع گروه فرقان از نظر ایدئولوژی و استراتژی در جهتی هماهنگ با آن سازمان بوده است و عناصر نفوذی سازمان بهخوبی موفق شدند از گروه سادهلوح فرقان در جهت اهداف تشکیلاتی خود بهره گیرند. در این مورد موسویاردبیلی میگوید:
«شواهدی حکایت از رابطه سازمانی گروه فرقان با سازمان مجاهدینخلق در دست است که عبارتند از:
الف) از نظر ایدئولوژی، گروه فرقان در انتشارات خود و تحلیلهای قرآنی منتشرهاش نشان داده است که بهطور دقیق در خط این سازمان حرکت میکند، همان برداشتهای مادی از مفاهیم اسلامی را که سالها و بارها از زبان اعضای سازمان شنیدهایم، در نوشتههای گروه فرقان میبینیم.
ب) از نظر استراتژی نیز گروه فرقان همان مسیری را طی میکند که سازمان مجاهدین ترسیم کرده است. در رابطه با امامخمینی هم بهطور دقیق همان برداشتهای درون سازمان مجاهدین را دارد.» (موسوی اردبیلی، عبدالکریم؛ غائله ۱۴اسفند۵۹ ظهور و سقوط ضد انقلاب، تهران، انتشارات نجات، ۱۳۶۴، ص ۶۸.)
چند گزارش دیگر
دکتر خواجهسروی، معاون پژوهشی مرکز اسناد انقلاب اسلامی در گفتگو با Khamenei.ir :
«وقتی در خانههای تیمی منافقان فهرست خیلی از ترورهای گروه فرقان بهدست آمد، مشخص شد که این ترورها با هماهنگی منافقین بوده؛ یعنی منافقین لیست تهیه میکردند و آنها عمل میکردند.» (بازخوانی نسبت گروههای سیاسی اول انقلاب با پدیدهی ترور؛ گفتگوی سایت Khamenei.ir با دکتر غلامرضا خواجهسروی، عضو هیئت علمی دانشکدهی علوم سیاسی دانشگاه علامهی طباطبایی و معاون پژوهشی سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی)
حداد عادل: گروه فرقان عملاً آلت دست مجاهدین خلق بود(در گفتگو با روزنامه جوان-3/6/95)
جوان: افرادی که توسط گروه فرقان ترور شدند، کاملاً گلچین شدهاند. از همین رو بسیاری بیگانگان را در انتخاب این افراد دخیل میدانند. نظر شما چیست؟ حداد عادل: صددرصد همینطور است. به نظر من اینها در لایههای پنهانی با مجاهدین خلق در ارتباط و در واقع آلت دست آنها بودند. تکلیف مجاهدین خلق و ارتباط آن تشکیلات با سازمانهای امنیتی و جاسوسی دنیا هم کاملاً معلوم است. سازمان مجاهدین پس از ترور شهید مطهری بیانیهای داد و ترور ایشان را از این جهت محکوم کرد که معتقد بود هنوز وقتش نرسیده بود، وگرنه با اصل قضیه مخالفتی نکرده بود! دکتر پیمان و طرفدارانش هم با اینکه با آقای مطهری مخالف بودند، اما واقعاً اهل مبارزه مسلحانه نبودند و درگیری آنها با ایشان، بیشتر درگیری فکری بود.
یادداشت علی مطهری در روزنامه شرق(3/3/96): گروه فرقان ارتباط نزدیکی با مجاهدین خلق داشتند و به نظر من منافقین آنها را برای ترور استاد جلو انداختند چون هنوز خودشان مشی مسلحانه را در پیش نگرفته بودند
گروه فرقان گروهی است که در سال 56 شکل گرفت. گرایش فکری آنها به مجاهدین خلق و آثار دکتر شریعتی بود و پشت جزوههای خودشان معمولا جملاتی از این دو منبع مینوشتند و وامدار تز «اسلام منهای روحانیت» بودند... آنها ارتباط نزدیکی با مجاهدین خلق داشتند و به نظر من منافقین آنها را برای ترور استاد جلو انداختند چون هنوز خودشان مشی مسلحانه را در پیش نگرفته بودند.
وبگاه Khamenei.ir/ بازخوانی اندیشه و عملکرد گروه فرقان؛ گلولههای جهل
«گروه التقاطی و تروریستی فرقان که بنا بر اسناد بهدست آمده از لانهی جاسوسی، بازوی نظامی منافقین بود، در سال 56 به رهبری طلبهی جوانی به نام «اکبر گودرزی» شروع به فعالیت نمود.»
نویسندۀ مقاله: محمد حسین وزارتی
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید