۹۹/۰۸/۱۲ چاپ ایمیل و پی دی اف
محافظه‌کاری؛ قتلگاه انقلاب ، تحول‌خواهی؛ گام دوم انقلاب (5)

چرا ما اولین کشور در استفاده نکردن از ظرفیت‌ها هستیم؟/ برای عقب‌ماندن کشور، کافی است مسئولی سرِ کار بیاید که کُند کار کند / به تحول نیاز داریم تا از ظرفیت‌های‌مان نهایت استفاده را ببریم / چه کسانی در جامعه، مانع تحول هستند؟

شناسنامه:

  • زمان: محرم99
  • مکانهیئت دانشگاه هنر
  • موضوع: محافظه‌کاری؛ قتلگاه انقلاب ، تحول‌خواهی؛ گام دوم انقلاب
  • فیلم: اینجا
  • صوت: اینجا
علیرضا پناهیان در دهۀ دوم محرم در هیئت هنر، با موضوع «محافظه‌کاری؛ قتلگاه انقلاب، تحول‌خواهی؛ گام دوم انقلاب» به سخنرانی پرداخت. در ادامه، بخش‌هایی از پنجمین جلسۀ این سخنرانی را می‌خوانید:

دین برنامه‌ای برای تحول‌خواهی است/  اخیراً رهبر انقلاب چند بار به اهمیت موضوع «تحول» اشاره کردند 

چرا دربارۀ تحول‌خواهی و تحول‌پذیری و در نقطۀ مقابل آن از محافظه‌کاری و تحول‌گریزی، صحبت می‌کنیم؟ اولاً به دلیل خطری که اساساً محافظه‌کاری برای حیات بشر دارد، البته محافظه‌کاری به معنای بد کلمه، نه به معنای ثبات بر اصول و آرمان‌ها. محافظه‌کاری به معنای خوب، ممکن است این باشد که انسان، ایمان خودش را حفظ کند ولی اصطلاحاً به این، محافظه‌کاری اطلاق نمی‌شود، چون ایمان دائماً انسان را به تحول دعوت می‌کند، دین هم برای انسان، یک برنامۀ تحول است.

محافظه‌کاریِ غلط-که نوعاً بار منفی هم دارد- یکی از خطرات مهم حیات بشر است و همیشه باید دربارۀ این موضوع سخن گفت، در مسیر تربیتی و در مسیر ادارۀ جامعه باید شعار تحول‌خواهی را روی دست گرفت، تحول‌پذیری باید در انسان آمادگی ایجاد کند، تحول‌پذیری به‌صورت ویژه باید در مدیران جامعه باشد تا جامعه با تحول، رو به پیشرفت باشد.

ثانیاً جدا از اینکه موضوع تحول‌خواهی، تحول‌پذیری، یک موضوع بسیار ارزشمند انسانی است و در جریان تعلیم و تربیت باید برای آن، حسابی برنامه‌ریزی بشود، در فرهنگ جامعه هم باید حسابی نهادینه بشود، در تبلیغ دین هم باید حسابی در نظر گرفته بشود و اصلاً دین به عنوان برنامه‌ای برای تحول‌خواهی معرفی بشود، اخیراً مقام معظم رهبری هم چندین بار به اهمیت مسئلۀ تحول اشاره کردند. ایشان در چهاردهم خرداد امسال و در چند سخنرانی دیگر به ضرورت تحول، تصریح و اشاره داشتند، همچنین در بیانیۀ گام دوم هم ایشان تلویحاً و تصریحاً به موضوع تحول اشاره کردند.

وقتی رهبر انقلاب موضوعی را «موضوع روز» اعلام می‌کند، نباید چیزهای دیگر را در اولویت بدهیم

آیه‌ای در سورۀ نور هست که پروردگار عالم در آن، شیوۀ ولایت‌مداری را اعلام می‌فرماید. این آیۀ شریفه می‌فرماید وقتی رسول‌خدا(ص) مردم را بر یک امر جامع دعوت می‌کند کسی حق ندارد از پیش رسول‌خدا(ص) برود و به کار دیگری بپردازد، همه باید جمع بشوند و ببینند رسول‌خدا(ص) برای چه کاری مردم را صدا زده است؟ و بعد هم، اگر کسی کار واجب داشت باید از رسول‌خدا(ص) اجازه بگیرد، اگر ایشان اجازه داد، آن‌وقت حق دارد برود. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِذا کانُوا مَعَهُ عَلى‏ أَمْرٍ جامِعٍ لَمْ یَذْهَبُوا حَتَّى یَسْتَأْذِنُوه‏» (نور/62)

وقتی رسول‌خدا(ص) به یک امر جامع، یعنی به یک موضوع مهم اجتماعی دعوت می‌کند، این با دعوت‌‌های معمولی فرق می‌کند. بنده با برداشت از این آیه می‌خواهم عرض کنم، وقتی مقام معظم رهبری سخنرانی می‌کنند و یک موضوعی را در سخنرانی‌شان موضوع روز اعلام می‌کنند، کسی حق ندارد اولویتی را که ایشان انتخاب کرده، در نظر نگیرد و سراغ اولویت‌های دیگر برود یا چیزهای دیگر را در اولویت بداند. برداشت‌مان از کلمۀ «امر جامع» در سورۀ نور این است که این امر جامع دربارۀ هر ولیّ عادلی در جامعه، جاری است، از اختصاصات وحی و نبوت نیست، از اختصاصات امام معصوم هم نیست، مسئلۀ امر جامع در هر جامعه‌ای ممکن است اتفاق بیفتد و وقتی ولیّ جامعه‌ای یک موضوع مهمی را مطرح می‌کند، همه باید پیگیری کنند.

دورۀ بیانیۀ گام دوم، تازه آغاز شده است

مقام معظم رهبری برای اولین بار -جدای از مطالبی که در سخنرانی‌های مطرح می‌کنند و تأکیدهایی که روی برخی از مفاهیم دارند- بیانیه‌‌ای نوشته‌اند که به بیانیۀ گام دوم انقلاب اسلامی مشهور شد. اگر ما یک‌ذره درایت و هوش اجتماعی داشته باشیم-حتی بدون توجه به بُعد دین و ولایت‌مداری- می‌فهمیم نکاتی که ایشان در بیانیۀ گام دوم به آنها می‌پردازند نکاتی بسیار کلیدی است و باید به آنها توجه کرد؛ همه باید این موضوع را تعقیب بکنند، نمی‌شود از کنار موضوعی مثل بیانیۀ گام دوم راحت عبور کرد. نباید با بیانیۀ گام دوم ژورنالیستی برخورد کنیم و بگوییم این مال یکی دو سال قبل است! نخیر، دورۀ بیانیۀ گام دوم، تازه آغاز شده است.

همۀ مبلغین ارجمند، همۀ معلمین گرامی، همۀ نویسندگان اگر نجات جامعه‌شان را می‌خواهند باید به بیانیۀ گام دوم بپردازند و آن را بارها بخوانند. واقعاً فکر می‌کنم بیانیۀ گام دوم را چندین بار باید با دقت خواند. البته مقام معظم رهبری اگر این نکات مطرح شده در بیانیه را در یک سخنرانی عادی بیان می‌کردند، باز هم برای ما خیلی اهمیت داشت، بالاخره ایشان هم شخص باتجربه‌ای است و هم شخصی است که از یک تفکر استراتژیک برخوردار است، و این چیزی نیست که ما بخواهیم تبلیغ کنیم؛ اعتراف دوست و دشمن هم هست.

بیانیه با سخنرانی فرق می‌کند؛ بیانیه با اطلاعات کامل و دقیق نوشته می‌شود

از طرف دیگر، این‌طور نیست که ایشان در جریان یک گفتگوی ساده و دوستانه این مطالب را فرموده باشند، بلکه روی جمله به جمله بیانیۀ گام دوم کار کرده‌اند و متن آن را بادقت تنظیم کرده‌اند. بیانیه با سخنرانی فرق می‌کند؛ بیانیه با اطلاعات کامل و دقیق نوشته می‌شود. اگرچه سخنرانی‌های ایشان هم بسیار حساب‌شده و دقیق است و اگر ایشان همین‌طوری هم صحبت کند، حرف‌های مهمی برای ما خواهد داشت.

این بیانیه، در واقع تجربۀ یک مرد بزرگ در عرصۀ سیاست است که همۀ راهبردهایی که تا حالا اعلام کرده بعد از چندین سال حقانیتش بیشتر ثابت شده است، واقعاً ناجوانمردی است که ما به این موضوعات نپردازیم. وقتی شما به عنوان یک مربی تربیتی، یا به عنوان یک مبلغ دینی، یا به عنوان یک مصلح اجتماعی، یا به عنوان یک عنصر عدالت‌خواه، یا به عنوان یک عنصر فعال فرهنگی، خودتان بنشینید و عمیقاً فکر کنید، باز به همین نکات می‌رسید.

مدیری که تعمداً ظرفیت‌های کشور را احیا نمی‌کند، جرم و جنایتش کمتر از دزدی و غارت‌ بیت‌المال نیست

مثلاً این جملات از بیانیۀ گام دوم را جلوی چشم‌تان بگذارید بعد ببینید آیا انقلابی و تحول‌خواه می‌شوید یا نه؟ اینها جملات بیانیۀ گام دوم است که برای شما می‌خوانم:

«ایران با دارا بودن یک درصد جمعیت جهان دارای هفت درصد ذخایر معدنی جهان است، منابع عظیم زیرزمینی، موقعیت استثنائی جغرافیایی میان شرق و غرب و شمال و جنوب، بازار بزرگ ملی، بازار بزرگ منطقه‌ای، با داشتن پانزده همسایه با ششصد میلیون جمعیت، سواحل دریایی طولانی...» ما یکی از دریایی‌ترین کشورهای جهان هستیم، و می‌دانید این یعنی چه؟ از یک طرف، دریای‌مان به اقیانوس وصل است، و دریای خزر هم با اینکه محصور است و به اقیانوس‌ها وصل نیست، ولی با حساس‌ترین کشورهای جهان می‌توانیم کشتی‌رانی و مراودات عظیم داشته باشیم.

بعد می‌فرماید: «حاصلخیزی زمین با محصولات متنوع کشاورزی و باغی.» بعضی از کشورهایی که بزرگ‌ترین صادرکننده‌های محصولات کشاورزی در جهان هستند، مساحت کشورشان از استان‌های شمالیِ ما یا استان خوزستان ما کمتر است.

بنده به‌عنوان یک طلبه وقتی می‌خواهم دردمندانه به‌خاطر غربت دین فریاد بزنم و به دین دعوت کنم، نمی‌توانم تحمل کنم و ببینم یک مدیری می‌تواند این ظرفیت‌های عظیم کشور را احیا کند ولی این کار را نمی‌کند! این جرم و جنایتش کمتر از دزدی و غارت‌ بیت‌المال نیست. الان دشمنان ما و جریان‌هایی که می‌خواهند نفوذی و جاسوس بفرستند، می‌دانند که تنها راه نابود کردن این کشور و مهار این انقلاب-که با مهار انقلاب، نابودی هم قطعی است- این است که به هر ترتیبی شده مسئولین مِس‌مِس‌کننده، سر پست‌ها بگذارند. چه جنایتی از این بالاتر؟!

باید به برکت امام زمان ارواحنا له الفداء کشورمان متحول بشود، تا مقدمه‌ساز ظهور حضرت بشویم. نباید با مسئولینی که مس‌مس می‌کنند و کاهلی می‌کنند، مماشات کنیم. ما در راه متحول‌شدنِ کشور باید هزینه بدهیم، همان‌طور که در دفاع از امنیت کشور هزینه دادیم.

نفوذی‌هایی در بدنۀ کارشناسی یا مدیریتی هستند که رسماً کارخانه می‌خوابانند!

«حاصلخیزی زمین با محصولات متنوع کشاورزی و باغی، اقتصاد بزرگ و متنوع، بخش‌هایی از ظرفیت‌های کشور است. بسیاری از ظرفیت‌ها دست‌نخورده باقی مانده است» ایشان در ادامه، می‌فرماید: «گفته شده است که ایران از نظر ظرفیت‌های استفاده نشدۀ طبیعی و انسانی در رتبۀ اول جهان است.»

به من می‌گویند که چرا در ارتباط با دزدی‌ها و غارت‌ها زیاد صحبت نمی‌کنی؟ دزدی‌ها و غارت‌ها یک عامل عقب‌ماندگی کشور است که باید با آنها برخورد بشود و الحمدلله دارد برخورد می‌شود و البته بیشتر باید برخورد بشود. اما در کناردزدی‌ها، مس‌مس‌کردن مسئولین در استفاده نکردن از این ظرفیت‌ها عامل مهم عقب‌ماندگی کشور است. مشکلِ جامعۀ ما فقط دزدی‌کردن نیست که طرف راحت بنشیند و بگوید «ما که دزدی نکردیم، پرونده‌مان پاکِ پاک است!»

جالب اینجاست که بیانیۀ گام دوم خطاب به جامعه و به‌ویژه جوان‌هاست که ایشان از جوانان می‌خواهند که هر ظرفیتی در کشورمان هست، شما بروید و آن را فعال کنید. بنده الان فکر می‌کنم بزرگ‌ترین حرفی که در جامعۀ خودمان یک انسان دین‌دار را دردمند می‌کند، همین جمله است.

البته به شما بگویم؛ مشکل فقط مس‌‌مس مسئولینِ مس‌مس‌کننده نیست، نفوذی‌هایی در بدنۀ کارشناسی یا بدنۀ مدیریتی هستند که رسماً کارخانه می‌خوابانند. بنده که این مطلب را عرض می‌کنم، از برخی مشکلاتی که تولیدکنندگان با آن مواجه هستند، (مثلاً برای گرفتن مجوز و...) و پیچ و تابی که در کار آنها ایجاد می‌شود، مطلع هستم. مثلاً تولید یک کارخانه‌ای متوقف می‌شود، به‌خاطر اینکه برای ورود برخی تجهیزاتِ تولیدی مورد نیاز کارخانه، مانع‌تراشی می‌کنند.

چرا از ظرفیت‌های‌مان نهایت استفاده را نمی‌کنیم؟ الان مرز جهاد و شهادت اینجاست!

چرا ما از ظرفیت‌های‌مان نهایت استفاده را نمی‌کنیم؟ خُب این درد است! الان مرز دین‌داری اینجاست، مرز انقلابی‌گری اینجاست، مرز جهاد و شهادت اینجاست. ما هم اگر بحث اخلاقی می‌گوییم یا بحث فردی می‌گوییم برای این است که بنیان‌های تربیتی و فرهنگیِ این مسائل را جا بیندازیم.

آیا ما این‌طوری می‌خواهیم امام زمان(ع) را بیاوریم!؟ بنده بارها این روایت امام‌صادق(ع) را خوانده باشم که یکی از اصحاب ایشان گفت «آقا کاش شما امام حاکم بودی، الان حکومت داشتی» حضرت فرمود اگر من حکومت داشتم شما باید شب تا صبح به برنامه‌ریزی می‌پرداختی، صبح تا شب به خدمت کردن می‌پرداختی! در واقع امام صادق(ع) از پرکاری مسئولین در حکومت آقا امام زمان(ع) حرف زده است؛ بعد هم می‌فرماید اگر-به‌عنوان مسئول حکومتی- جز نان خشک و لباس خشن داشته باشی جایت جهنم است. (...فَقَالَ یَا مُفَضَّلُ أَمَا لَوْ کَانَ ذَلِکَ لَمْ یَکُنْ إِلَّا سِیَاسَةُ اللَّیْلِ وَ سَبَاحَةُ النَّهَارِ وَ أَکْلُ الْجَشِبِ وَ لُبْسُ الْخَشِنِ شِبْهَ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ ع وَ إِلَّا فَالنَّارُ؛ غیبت نعمانی/287)

ائمۀ هدی(ع) انتظار ما را از مسئولین بالا بردند، این دین ما است. حالا که حکومت، اسلامی شده، ما این انتظار را از مسئولین داریم، آن‌وقت برخی انتظار دارند که ما تقوای مسئولین را رها کنیم و به تقوای مردم بچسبیم!

درد ما در زمان دفاع مقدس، عدم پشتیبانیِ دولت بود

در زمان جنگ درد ما این نبود که دشمن به ما حمله کرده است. بالاخره ما انقلاب کرده‌ایم و این به استکبار جهانی برخورده است و می‌داند که اگر ما بمانیم، نابودش می‌کنیم! لذا به ما حمله کردند و طبیعتاً وقتی دشمن حمله می‌کند ما باید برویم دفاع کنیم، در جبهه، جان هم باید بدهیم، جبهه جای عشق، صفا و محبت بود، جبهه جای ناراحتی و دردمندی نداشت! اما یک‌دفعه می‌دیدیم که یک جایی به مشکل خورده، داریم دانه دانه شهید می‌دهیم، اسیر می‌دهیم، چرا؟ به خاطر عدم پشتیبانی دولت! اینها آدم را می‌سوزاند.

بگذارید یک نمونۀ دیگر را ارائه کنم. در زمان دفاع مقدس، سید بزرگواری بود که با چند مهندس و صاحبان کارخانۀ شخصی، توانستند لولۀ خمپاره‌انداز را بسازند. ایشان می‌گوید آن زمان پیش وزیر مربوطه رفتیم، گفتیم ما می‌خواهیم این را در کشور تولید کنیم، آن مسئول رسماً گفت که نه، ما نمی‌توانیم اینها را تولید کنیم! گفتم این کارخانه اعلام کرده است که می‌توانیم؛ همۀ نقشه‌هایش را بردم روی میزش گذاشتم اما هرچه توضیح دادم، آقای وزیر نپذیرفت و حتی بر سر دستیار خودش هم فریاد زد که چرا می‌گذارید اینها سراغ کارخانه‌ها بروند؟ یعنی نه‌تنها کمکی نکردند، بلکه ناراحت شدند از اینکه صنعت داخلی می‌خواهد از دفاع مقدس پشتیبانی بکند!

اینها الان هم هستند؛ یکی از آنها در دولت قبل، در جریان فتنه زندان رفت و یکی دیگر هم در این دولت، مبلّغ آبگوشت بزباش شده بود!

ماجرای تولید دستگاه اِی تی اِم توسط چند جوان نخبۀ المپیادی

رهبر انقلاب در بیانیۀ گام دوم می‌فرماید: «ایران از نظر ظرفیّت‌های استفاده‌نشدۀ طبیعی و انسانی در رتبۀ اوّل جهان است. بی‌شک شما جوانان مؤمن و پُرتلاش خواهید توانست این عیب بزرگ را برطرف کنید.» البته جوان‌هایی رفتند که این عیب را برطرف کنند. مثلاً چند نخبۀ المپیادی در کشور، با تلاش خودشان توانستند دستگاه «اِی تی ام» (ATM یا دستگاه خودپرداز بانکی) بسازند، ولی این‌قدر سرِ راهشان مانع‌تراشی کردند و بانک‌ها این دستگاه را از آنها نخریدند، تا بالاخره کارخانه را نابود کردند! مجلس قانون تصویب می‌کرد، دولت هم دستور می‌داد ولی بانک‌ها این دستگاه را نمی‌خریدند.

آن‌وقت چه‌کار می‌کردند؟ ای‌ تی ام را وارد می‌کردند. چه شرکتی و توسط چه کسی وارد می‌کرد؟ کسی که در این دولت، مدتی مسئول حمایت از تولیدات داخلی می‌شود!

آن جوا‌ن‌های المپیادی هرکدام‌شان از چند کشور غربی و اروپایی دعوت‌نامه داشتند، ولی مانده بودند تا در کشور خودشان کار کنند. منتها به‌خاطر این موانعی که برایشان ایجاد شد، الان غیر از یک نفر بقیه‌شان به خارج از کشور رفته‌اند.

این (لزوم فعال‌شدن ظرفیّت‌های داخلی) امر جامعی است که رهبری دارند اعلام می‌فرمایند. بنده معتقد هستم ما در داخل کشور، بهترین لوازم و کالاهای مورد نیاز را-از این گوشی‌های موبایل که به نظر می‌رسد خیلی پیشرفته باشد، تا لپ‌تاپ و خیلی چیزهای دیگر- می‌توانیم با حمایت دولت تولید کنیم! ببینید کشورهای دیگر در حمایت از تولیدکنندگان‌شان چه می‌کنند!

برای عقب‌ماندن کشور، کافی است مسئولی سرِ کار بیاید و کُند کار بکند

رهبر معظم انقلاب در سخنرانی چهارده خرداد اخیر، می‌فرماید: «هر جامعۀ زنده و پویایی به تحوّل احتیاج دارد؛ ما امروز به تحوّل احتیاج داریم، در بخشهای مختلف.» حالا ما برای تحول باید چه کار کنیم؟ چه بحث‌هایی را مطرح کنیم و چه موضوعاتی باید بررسی شود؟ فرهنگ تحول، موانع تحول‌پذیری از نظر روانی در انسان، ریشه‌های تحول‌گریزی و اینکه دین چگونه آدم را تربیت می‌کند که این ریشه‌ها را بسوزاند و... . اگر دربارۀ مواسات هم صحبت کردیم، باز می‌خواستیم به موضوع تحول برسیم. خود بحث از مواسات یک آمادگی روحی برای ایجاد تحول است؛ وقتی امساک نکنی دست‌و‌دل‌باز باشی و بتوانی پرداخت بکنی و بتوانی بگذری، اینها خودش مقدمۀ تحول است.

همین فرمایش رهبر انقلاب در بیانیۀ گام دوم که فرمود «ما اولین کشور در استفاده نکردن از ظرفیت‌ها هستیم» نشان می‌دهد که ما به تحول نیاز داریم برای اینکه این عیب درست بشود. اگر بخواهد بدون تحول درست بشود اگر بخواهد با این روند کاری درست بشود شاید صدها سال طول بکشد.

باوجود این رقابت و مسابقه‌ای که در منطقه و جهان هست، کافی است یک مسئولی سرِ کار بیاید که خوب کار کند اما کُند کار بکند، چنین مسئولی ملت را عقب می‌اندازد و کم‌کم موجب نابودی می‌شود! فقط همین که کُند کار کند کافی است. در یکی از کشورها یک جاسوس را گرفته بودند، گفتند تو در این کشور چه کار کردی؟ می‌گفت: من فقط کاری می‌کردم که کارها کند پیش برود، همین!

گاهی اوقات می‌بینید که در گمرک، مقررات بسیار سخیفی وجود دارد که هم موجب می‌شود کالای قاچاق وارد شود، هم موجب می‌شود کالایی که باید به سرعت وارد بشود، به‌سرعت وارد نشود! از مجلس شورای اسلامی می‌خواهیم یک کمیته‌ای تشکیل بدهد و بروند گمرک، ببینند چه خبر است؟ چرا این‌طوری می‌شود؟

رهبر انقلاب: انتظارم از ملت و جوانان این است که در فکر ایجاد تحول باشند/ تحول در اقتصاد به چیست؟

رهبر انقلاب می‌فرماید: «انتظار من از خودم و از جوانهایمان و از ملّتمان و از نخبگانمان این است که در فکر ایجاد تحوّل در بخش‌های مختلفی که نیاز هست باشیم» (14/ 03/ 1399) من فقط عین سخنان رهبر انقلاب را خواندم و هیچ تحلیلی ارائه نکردم. اگر بخواهم تحلیل بگذارم می‌گویم چرا یک مدتی است که رهبر انقلاب دیگر از مسئولین تقاضا ندارد؟

ایشان در همین سخنرانی، زمینه‌های تحول را در چند موضوع بیان می‌کند و اینکه در چه زمینه‌هایی ما به تحول نیاز داریم؟ می‌فرماید: «در زمینۀ اقتصاد، تحول به این است که ما بتوانیم بند ناف اقتصاد کشور را از نفت قطع کنیم، یعنی اقتصاد بدون نفت را بوجود آوریم و این یک تحول به معنای واقعی کلمه است»

اگر بند ناف اقتصاد کشور را از نفت قطع کنیم خیلی از رانت‌خواری‌ها هم قطع می‌شود. ساعت‌ها می‌توان در این‌باره صحبت کرد که پول نفت با رانت‌خواری‌ها کجا دارد می‌رود؟ مثلاً در این شرایط سخت، بودجۀ فرهنگی نود درصد مؤسسات فرهنگی کاهش پیدا می‌کند و می‌گویند ما پول نداریم! یک‌دفعه‌ای بودجۀ یک مؤسسۀ فرهنگی چهارصد درصد افزایش پیدا می‌کند! وقتی در این بحران‌ها دولت برای یک مؤسسۀ فرهنگی بودجه می‌گذارد، طبیعتاً این پول مال نفت است.

کار فرهنگی نباید متکی به بودجۀ دولت باشد

بعضی از دوستان آمدند در مورد یک فیلم صحبت کنیم، گفتم فیلم‌تان باید فروش برود، دنبال کمک‌های دولتی نباشید! این حرف‌ها را نداریم که «چون من فیلم ارزشی ساختم پس یکی باید من را کمک بکند.»

یک فیلم خوبی ساخته شده بود که نشان می‌داد نوجوان‌های ما هم اهل خلاقیت و تولید هستند. یک فیلم‌ساز خیلی برجسته در کشور به ایشان گفته بوده که فیلم‌تان خوب است اما چون کار اول‌تان است مواظب باشید؛ اگر بیشتر از پنجاه میلیون فروش نکرد ناراحت نشوید. دلداری‌شان داده بود و تقویت‌شان کرده بود. اما آن فیلم، در حدود پنج میلیارد فروخت، مردم رفتند پول دادند و این فیلم را نگاه کردند. این یعنی یک تحول در فیلم‌سازی! من زیاد معتقد نیستم کار فرهنگی آویزانِ بودجۀ دولت باشد، پول نفت باید برای زیرساخت‌ها، صندوق ذخیرۀ ملی و این‌طور جاها، هزینه بشود.

بودجۀ عملیاتی، لازمۀ تحول در اقتصاد است / تحول در آموزش به این است که آموزش‌های عمقی و کاربردی قرار بدهیم، نه صرفاً حفظی

رهبر انقلاب در بخش دیگری از بیانات خود می‌فرماید: «یا فرض بفرمایید در زمینۀ بودجه‌بندی‌های دولتی، دولت و مجلس بودجه را جوری ببندند که به معنای واقعی کلمه ناظر به عملکرد باشد، ناظر به موضوع، ناظر به مسئله، ناظر به عملکرد باشد. به تعبیری بودجۀ عملیاتی، البته ادعا می‌شود، دولت‌ها غالباً ادعا می‌کنند که بودجه عملیاتی است، ولی نیست. بودجۀ کشور به معنای واقعی کلمه اگر چنانچه درست بودجه‌بندی بشود یک تحول در امر اقتصاد بوجود بیاورد.» (14/ 03/ 1399) خُب باید دید که چرا بودجۀ دولت عملیاتی نیست؟ این مسئله را از چه کسی باید انتظار داشته باشیم؟

آموزش و پرورش یکی دیگر از زمینه‌هایی است که نیازمند تحول است، رهبر انقلاب می‌فرماید: «در زمینۀ مسائل آموزشی ما واقعاً احتیاج داریم به تحوّل. تحوّل در زمینۀ مسائل آموزش این است که ما آموزش‌های دانشگاهی و دبیرستانی را، حتّی دبستانی را، آموزش‌های عمقی قرار بدهیم؛ عمقی، کاربردی، نه صرفاً حفظی؛ درسها و بحث‌های فایده‌محور را مطرح بکنید.» (14/ 03/ 1399)

بعد می‌فرماید «بعضی از درس‌ها در مدارس یا در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود برای آن کسی که این را می‌خواند هیچ فایده‌ای تا آخر عمرش نخواهد داشت.» چرا اینها درست نمی‌شود؟ اینکه دست خود ما است. بعد رهبر انقلاب که از قبل از انقلاب با این فضاها مأنوس بوده توضیح می‌دهند چرا بعضی از اطلاعات به درد دانش‌آموز یا دانشجو نمی‌خورد.

در زمینۀ مسائل خانواده، به معنای واقعی کلمه باید تحول ایجاد کنیم

دربارۀ تحول اجتماعی ایشان می‌فرماید: «در زمینۀ مسائل اجتماعی، مثلاً مسئلۀ تأمین عدالت یا حل قطعی مشکلاتی مثل اعتیاد، اینها خب واقعاً یک مشکلات اجتماعی است، اینها را باید ما حل کنیم. یا در زمینۀ مسائل خانواده، به معنای واقعی کلمه باید تحول ایجاد کنیم، امروز خبرها و گزارش‌های متقن به ما می‌گوید که کشور ما به سرعت به سمت پیری دارد پیش می‌رود، این خبرِ خیلی دهشتناکی است، خبر بدی است، از جملۀ چیزهایی است که آثار آن در وقتی ظاهر خواهد شد که هیچ‌گونه علاجی برایش متصور نیست. خب اینها را با تحول بایست انجام داد، در این زمینه‌ها باید تحول انجام بگیرد».

اینها انتظارات رهبر انقلاب از ما در موضوع تحول است. نمی‌شود که ما ادعای پیروی از امام زمان داشته باشیم و این انقلاب را مقدمه‌ساز ظهور بدانیم ولی در این عرصه‌ها تحول ایجاد نکنیم. پس ولایت‌مداری ما کجاست؟

چه کسانی در جامعه، مانع تحول هستند؟

چه کسانی در جامعه، مانع تحول هستند، بروید به تاریخ مراجعه کنید؛ آن تحولی که أمیرالمؤمنین علی(ع) می‌خواست در جامعه ایجاد بکند، چه کسانی مانعش می‌شدند؟ بیست و پنج سال بود که جامعه به سمت دیگری رفته بود، برای اینکه أمیرالمؤمنین(ع) جامعه را از آن سمت برگرداند باید تحول ایجاد می‌کرد، چه جریاناتی مقابل ایشان ایستادند: قاسطین و مارقین و ناکثین. الگوی آن سه جریان را همین امروز هم می‌شود در جامعه پیدا کرد، اینها موانع تحول هستند.

أمیرالمؤمنین(ع) که افسانه نیست، واقعیت است. اگر بنا است زندگی ایشان و تاریخ حیات ایشان و مبارزات ایشان به درد امروز نخورد پس اصلاً کل این عالم عبث آفریده شده است. ما الان می‌توانیم در جامعه‌مان، قاسطین و مارقین و ناکثین را پیدا کنیم؛ البته بعضی‌ها به هرسه‌ الگو شبیه هستند و به نوعی عملکرد هرسه‌تا را دارند. اینها موانع تحول هستند.

مارقین چه کسانی بودند؟ مدعی‌هایی که کمر حکومت أمیرالمؤمنین(ع) را در دقیقۀ نود شکستند، آنها باعث شدند که حضرت دیگر نتواند برود مسئلۀ رانت‌خواری‌های معاویه را حل بکند. معاویه‌ای که حریف أمیرالمؤمنین(ع) نبود؛ نه از نظر شخصیت خودش، نه از نظر توانایی‌های خودش، نه از نظر امکاناتش، نه از نظر قدرت تبلیغاتی، نه از نظر قدرت عملیاتی، نه از نظر جمعیت، از هیچ‌جهت!

معاویه فقط یک استان از کشور أمیرالمؤمنین(ع) را در اختیار داشت! معاویه یک استان داشت، أمیرالمؤمنین کل کشور را در اختیار داشت! معاویه خیلی بیشتر از أمیرالمؤمنین(ع) در جنگ کشته داد، ولی معاویه غالب شد! چرا؟ یک نفر از یاران معاویه در پاسخ به این سوال حرف حقی زد، او به معاویه گفت: می‌دانی چرا کمِ تو مقابل زیاد علی‌بن‌ابی‌طالب پیروز می‌شود؟ وقتی تو ساکت هستی مردمت ساکت هستند، وقتی حرف می‌زنی مردمت باز هم ساکت هستند، وقتی دستور می‌دهی همه اجرا می‌کنند. ولی أمیرالمؤمنین(ع) وقتی حرف‌ می‌زند همه اِن‌قلت می‌کنند، هرکسی یک حرف دیگر می‌زند، وقتی ساکت است باز همه حرف می‌زنند، وقتی دستور می‌دهد حرفش را گوش نمی‌دهند. به همین دلیل اگرچه لشکر او بیشتر از لشکر تو است ولی تو پیروز می‌شوی! تصور کنید اگر کسانی که ساز دست‌‌شان است به رهبر ارکست گوش نکنند و هرکسی ساز خودش را بزند چه خواهد شد!

یکی از جاهایی که آدم را انقلابی و تحول‌پذیر بار می‌آورد روضۀ امام‌حسین(ع) است

رسول خدا(ص) و ائمۀ هدی(ع) همه می‌آیند مبانی تربیتی تحول‌خواهی را کم‌کم در دل آدم‌ها ایجاد ‌کنند، تا انسان‌ها بتوانند تحول‌خواه باشند و برای به‌هم‌ ریختن اوضاع به نفع حق آماده باشند. آن عبارت مقام معظم رهبری یادتان نرود: محافظه‌کاری قتلگاه انقلاب است!

موانعی بر سرِ راه تحول‌خواهی هست که با این موانع باید جنگید، باید خسته نشد و این مبانی را اولاً در خودمان ایجاد کنیم. یکی از جاهایی که «انقلاب درونی» در انسان ایجاد می‌کند، آدم را انقلابی بار می‌آورد و انسان را تحول‌پذیر می‌کند روضۀ أباعبدالله‌الحسین(ع) است. البته ممکن است کسی بیاید و بهره‌برداری نکند. امام حسین(ع) هم تحول را پذیرفت و هم متحول کرد؛ وقتی أباعبدالله‌الحسین(ع) داشت با خواهرش زینب(س) خداحافظی می‌کرد، زینبش را به صبر و آرامش و حفظ عزت دعوت می‌کرد، در واقع از زینبش چه می‌خواست؟ زینبم زندگی تو به‌هم ریخته است، تو دیگر آن آرامش قبلی را نخواهی داشت. به همۀ بچه‌ها هم فرمود: تحول را بپذیرید و صبر و مقاومت کنید. تا وقتی این روضه‌ها جلوی ما هست، ما باید آمادگی تحمل سختی‌ها را داشته باشیم.

(الف3/ن2)

 

 

 

نظرات

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...