کلیپ تصویری | دولت اسلامی چگونه مردمسالاری را افزایش میدهد؟
شناسنامه
- تولید: بیان معنوی
- زمان: 14:34
- منبع: تقدیر و تشکر ستادی تشکلهای انقلابی کشور
- دریافت با کیفیت (پایین(49مگابایت) | متوسط(75مگابایت) | بالا(190مگابایت) | صوت)
- آپارات | یوتیوب
متن:
ما دائماً باید از یک آغاز سخن بگوییم. نه آغاز یک دورۀ جدید از دولت، یک دورۀ جدید برای یک رئیسجمهور تازه. ببینید ما به راحتی میتوانیم بگوییم بعد از 42 سال از انقلاب، تازه در آغاز احتمال برقراری یک دولت اسلامی هستیم؛ که این دولت همان دولت اسلامیای بشود که سالها قبل مقام معظم رهبری فرموده بودند ما هنوز به دولت اسلامی نرسیدیم. در بسیاری از دولتهای قبلی امیدی برای رسیدن به دولت اسلامی نداشتیم. اما الآن باید به دولت اسلامی برسیم. این دولت اسلامی چگونه محقق میشود؟ اسناد بالادستی این دولت اسلامی را کجاها باید در کلام امام و رهبری پیدا کرد؟ حدود هفت سال قبل مقام معظم رهبری یک تعریفی از مردمسالاری دینی دادند. فرمودند مردمسالاری دینی به این نیست که مردم فقط پای صندوقهای رأی بروند.
مقام معظم رهبری: «بعضیها خیال میکنند این مردمسالاری فقط پای صندوق رأی و انتخابات است. آن یکی از جلوههای مردمسالاری دینی است. مردمسالاری یعنی سالار زندگی جامعه خود مردم هستند. مردمسالاری یعنی این.»
و بعد از سالها این پروژه را هر سال پیگیری کردند، پروژۀ تحقق مردمسالاری دینی را. آمدند جلو، تا رسیدند به بیانیۀ گام دوم. گام دوم انقلاب یعنی چی؟ وقتی که ایشان میآیند در واقع بیانیۀ گام دوم را مطرح میکنند یعنی هر چی تا حالا دیدید یک گام انقلاب است. انقلاب را حالا در گام دومش ببینید. تازه میخواهد یک حرکت جدیدی را شروع بکند. در مسیر انقلاب است، ولی متفاوت با آنچه که تاکنون بوده. جالب این است خطاب بیانیۀ گام دوم به مردم است عموماً نه به دولت. و جالبتر اینکه ایشان یکی دو سال بعد از بیانیۀ گام دوم خودشان در آخرین سخنرانی آخرین ماه رمضان قبل از کرونا با دانشجوها فرمودند من شرح دادم بیانیۀ گام دوم را. آنوقت وقتی که توضیح دادند، از حرکت خودجوش جوانان برای تشخیص مسائل منطقهای و حلّ مسائل منطقهای ده تا مثال زدند فرمودند هفتاد تا دیگه میتوانیم اینجوری مثال بزنیم. و فرمودند اینها را نهادینه کنید. نهادینه کنید یعنی چی؟ تصادفاً بسیج یک جایی صندوق قرض الحسنه راه انداخته، مشکلات مردم را حل کرده. خب این تصادف را تبدیل کنید به یک جریان دائمی و نهادینهشده.
پس بیانیۀ گام دوم ادامۀ همان بحث مردمسالاری دینی است، حرکت بسیجی میشود اصلش. حرکت بسیجی برای حلّ مسائل. میدانید دوستان این یعنی چی؟ یعنی ما داریم به سمت تغییر در روش حکمرانی میرویم. در این روش حکمرانی جدید یک اتفاقی دارد میافتد؛ در هرم قدرت بین مردم و دولت یک فاصلهای دارد پر میشود، از دولت کنده میشود به مردم اضافه میشود، مردم قدرتمند میشوند؛ و مقام معظم رهبری در آخرین سخنرانی قبل از کرونایشان تقریباً، فرمودند ما به یک حلقۀ میانی احتیاج داریم. این حلقۀ میانی در واقع مردم را تقویت میکند، نقش دولت را کم میکند.
مقام معظم رهبری: «این به عهدۀ جریانهای حلقههای میانی است. این نه به عهدۀ رهبری است، نه به عهدۀ دولت است، نه به عهدۀ دستگاههای دیگر است؛ به عهدۀ مجموعههایی از خودِ ملت است. که خوشبختانه امروز ما این را کم هم نداریم. برای اینکه بتواند این کاروان عظیم جامعه را و مهمتر از همه جوانهای جامعه را بتواند به پیش ببرد. این کارِ کیست؟ این تمرکز، این ایجاد برنامۀ کار، پیداکردن راهِکار، ارائۀ راهِکار، برنامهریزی، این به عهدۀ کیست؟ این به عهدۀ جریانهای حلقههای میانی است.»
نقش دولت کم بشود به مردم داده بشود. مردم کوچه و بازار همینجور شهروندهای پراکنده که طبیعتاً نمیتوانند نقش دولت را به عهده بگیرند. از یک چیزی به نام حلقۀ میانی سخن گفتند ایشان. دولت اسلامی اول باید روشاش را اصلاح بکند، نه اینکه آدمهای مسلمان آنجا باشند. تا «لیَقومَ النّاسُ بالقِسط» پیش بیاید. آنوقت دیگر اخیراً پای این انتخابات که به میان آمد، بحثهای جدیدتری را مفاهیم جدیدتری را میدان آوردند و بَرش تأکید کردند. و آن چی بود؟ و آن مسئولیتپذیری از جانب مردم. مردم خودشان باید «لیَقومَ النّاسُ بالقِسط» خودشان را اداره کنند.
مقام معظم رهبری: «در قرآن کریم و در روایات ما دربارۀ مسئولیت مردم نسبت به سرنوشت جامعه مطالب روشن و فراوانی هست. «کُلُّکُم راعٍ و کُلُّکُم مَسؤولٌ عَن رَعِیَّتِه»؛ یعنی آحاد جامعه همۀشان مسئولاند از وضع جامعه.»
و شما باید تبدیل بشوید به یک شبکۀ ملّی. ببینید در محلههایی در بسیج این طرح پیگیری شده در این چند سال، این طرح اجرا شده تحت عنوان محلۀ اسلامی. آمدند کار محل را خودشان به عهده گرفتند. بعد اینها اینقدر حضور جدی دارند در حلّ مشکلات محل و دارند از استعدادهای مردمی استفاده میکنند، مسئولین مجبورند حرف اینها را گوش بدهند. دیگر فرقی نمیکند مسئول اصلاحطلب، اصولگرا باشد. میگوید ما زنگ میزنیم فرماندار میآید، شهردار میآید. دادستان میآید. نمیتواند نیاید! چون ما مردم هستیم.
فرمود پیغمبرها میآیند «لیَقومَ النّاسُ بالقِسط». و دولتها توی این چهل سال نگذاشتند مردم قیام به قسط بکنند! دولتها نگذاشتند. برای چی؟ برای اینکه ماها هم همه پذیرفته بودیم همهچی باید دولتی باشد. دوستان من، ما در آغاز روش جدیدی از حکمرانی هستیم که باید در این دولت به عنوان دولت اسلامی انشاءالله تجربه بشود. و آن معنای اصلیاش این است که مردم در اوج مشارکت باشند برای ادارۀ امور. مردم پشت درِ ادارهها نخواهند بروند که بعد معطل بشوند و بعد آنجا رانتخواری اتفاق بیفتد و بعد آنجا بخواهد جلوی فساد گرفته بشود. اصلیترین اقدامات این است که کار مردم را بدهیم دست مردم. حضرت امام میفرماید کار مردم را به دست کارمند یا به دست دولت ندهید. بدهید دست خودشان.
آنوقت یک استاندار خوب چه استانداری میشود؟ استانداری میشود که نوکر شما نخبهها میشود. نوکر جوانهای توانمند میشود. میرود دنبال آنها زنگ درِ خانۀشان را میزند، پیدایشان میکند، صدایشان میکند. اینها را به همدیگر مرتبط میکند، امکانات را در اختیارشان قرار میدهد اینها بتوانند کار کنند. از اعتبار دولتی استفاده میکند برای اینکه مردم قوی بشوند. یک استاندار خوب استانداری است که یک کاری بکند تمام امور در آن استان خودگردان بشود. فقط این مدیر دولتی نباید همه چی را قبضه کند! وقتی مدیر دولتی در یک دوره از دولت چیزی را قبضه نکرد، دیگر جایی برای قبضهکردن مدیر بعدی ندارد، دیگر کسانی طمع نمیکنند حتماً بیایند پست را بگیرند. خبری نیست آنجا میخواهی بروی، کار دست مردم است! و یک دفعهای وزارتخانهها میبینی نقششان ضعیف میشود. آقا این شیوۀ حکمرانی الآن در دنیا تجربهشده است، بعضی جاها دارند به سمتش میروند. ما به طرز وحشتناک سرسامآور کارمندان و مدیرانمان بیشتر از بعضی از کشورهای پیشرفته هستند. چرا آخر؟ اینقدر کارمند نمیخواهد! چهکار دارید میکنید شما؟! پول نفت آنجا همینجوری طرحها را قبضه کردند و بعد اینها رانت ایجاد میکند.
امان از اینکه یک دولتمردی بیاید در وزارتخانهای در استانی در فرمانداری، در ادارۀ کلی توی شهرستان، بخواهد بدون دخالت دادن مردم هر چند خودش به عنوان یک آدم خوب برای بقیه کار کند. شما اگر مردم را وارد صحنه نکنی، این آدم خوبِ فوقش میگوییم هیچ رانتخواری هم نکرده، از همۀ امکانات دولتی هم که اینجاست هست قابل دزدیدن هست، چشمپوشی کرده، فامیلبازی نکرده، ولی این ذخائر امکانات دولتیای که دست مردم نیست را اینجا حفظ کرده. خب دزد میآید میزند. دفعۀ بعد میآیند خودشان را میکُشند بیایند اینجا را بگیرند از دستت دربیاورند! مثل این میماند که مردم محل طلاهایشان را همه را توی خانۀ یک کسی گذاشته باشند. اعلام کنند آی مردم محل! آی مردم شهر! این خانواده مورد اطمینانترین خانوادۀ محل هستند، ما طلاهایمان را اینجا گذاشتیم. خب دیگر تمام شد. چرا؟ بگذار طلاها پخش بشود بین خانههای مردم! دزد چند تا خانه را بزند؟ جمع کردند امکانات را دست دولتیها گذاشتند، امکاناتی که میتواند توزیع بشود بین مردم تا کسی دیگر طمع نکند. بگویند آقا ما رفتیم مثلاً گرفتیم مثلاً امکانات را. استانداری. میگوید هیچی استانداری نوکر این مردم است باید بدود همهاش 24ساعته دنبال این مردم. آن زمانی که میشد کدخدا را دید ده را چپاول کرد آن زمان ارباب رعیتی بوده. اما الآن چی شده؟ «کُلُّکُم راعٍ و کُلُّکُم مَسؤولٌ عَن رَعِیَّتِه»؛ اصلاً سیستم فرق کرده.
مقام معظم رهبری: «کُلُّکُم راعٍ و کُلُّکُم مَسؤولٌ عَن رَعِیَّتِه». خدای متعال این پیمان را از علما گرفته که حالا دربارۀ علما عرض می کنم. این پیمان را گرفته که به شکاف اجتماعی، به فاصلههای اجتماعی تن ندهند، قبول نکنند فاصلههای اجتماعی را. که یکی از سیری مشرف به موت باشد یکی از گرسنگی. این را، حالا علما که فرمود، یا به خاطر این است که علما یک طبقۀ ممتازی هستند که این حق دربارۀ اینها بیشتر وجود دارد این مسئولیت دربارۀ اینها بیشتر است، یا به خاطر این است که علما به معنای دانایان است، یعنی هر کسی مطّلع می شود؛ کسی مطّلع نیست طبعتاً مسئولیت ندارد. کسی که مطّلع می شود طبعاً مسئولیت دارد. خب، پس بنابراین این مسئولیت همگانی است.»
مردم متشکّل، مردم فعال، مردم قویشده. ما در میان مردم نخبگان بسیار فراوانی داریم که میتوانند نقشآفرینی کنند. این نخبگان باید فعال بشوند. ببینید دولت اسلامی مثل یک معلم خوب است که کاری میکند دانشآموز خودش مسئله را حل بکند. نه جای دانش آموز مسئله را حل کند بگوید برو حفظ کن بیا نمره بگیر. دولت اسلامی مثل یک پدر خوب، مثل یک مادر خوب است که کاری میکند که بچه زمین بخورد بلند بشود ولی راه رفتن را یاد بگیرد، دویدن را یاد بگیرد، دفاع کردن از خودش را یاد بگیرد.
شما بدانید بعد از این انتخابات اینکه فرمودند مثلاً همکاری کنیم با دولت برای حلّ مشکلاتشان، این یک کار فوق برنامهای نیست. اصلاً کارها را باید دست بگیرید. دولتمردها باید بیایند کارها را بدهند دست مردم! امیدوارم این درک بشود توسط دولتمردان، نیایند جای مردم همهکار انجام بدهند هر چند کار خوب. این خیلی درکاش سخت است. ولی افق پیشِ رو تحقق دولت اسلامی است. تا کِی ما میخواهیم بگوییم به سوی دولت اسلامی حرکت میکنیم؟ مردم میگویند که آقا ما زندهتر پویاتر فعالتر از گذشته در امور خودمان دخالت داریم و داریم خودمان اداره میکنیم محیط خودمان را، مسائل خودمان را حل میکنیم! این دولت آمد ما را فعال کرد. ارزش آن فعالیت بیشتر از ارزش صندوق انتخابات خواهد شد که صندوق انتخابات ارزش دارد، ولی یکی از ارزشهای مردمسالاری دینی است. مردمسالاری دینی حقیقی را برویم رقم بزنیم!
دوستان من، ما در آغاز روش جدیدی از حکمرانی هستیم که باید در این دولت به عنوان دولت اسلامی انشاءالله تجربه بشود. و آن معنای اصلیاش این است که مردم در اوج مشارکت باشند برای ادارۀ امور.
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید