کلیپ تصویری | ضرورت تبیین عالمانۀ اربعین
شناسنامه
- تولید: بیان معنوی
- زمان: 06:10
- منبع: اربعین ۱۴۰۰
- دریافت با کیفیت (پایین(16مگابایت) | متوسط(25مگابایت) | بالا(57مگابایت) | صوت)
- آپارات | یوتیوب
متن:
من از عناصر فرهنگی جامعهمان، از علماء، از اندیشمندان حوزه و دانشگاه تقاضا میکنم به تفکر بپردازند دربارۀ این پدیده. صدا و سیما و رسانه مردم را به تفکر دعوت بکند. چرا؟ چه خبر است اربعین؟
معجزه اربعین و جاماندگانی که شایستهترند
چرا روز اربعین اینقدر واله و شیدا میشوند مردم؟ یک وقت دیگر بیایند کربلا، کربلا همیشه ثواب دارد. اصلاً چرا برای کربلا یک دیوانگیای در دلها هست؟ بعضیها نابخردانه، جاهلانه، وقتی احساسات و شور حسینی را میبینند میگویند خب احساسات است! عزیز من این احساسات از کجا آمده؟ الکی مگر احساساتی میشود در دل ایجاد کرد؟ تمام تمدن غرب، تمام ابزار تفریحی، تمام هنر هالیوود جمع بشوند، مگر میتوانند یک همچنین احساساتی را در دلها ایجاد کند؟ آیا نهادی، سازمانی، تبلیغات کرده مردم را فریب داده؟ یعنی اگر یک نهادی به مردم یک حرفی بزند مردم بیست میلیون اینجوری توی بیابان راه میافتند؟ خوب یک نهاد دیگر یک کاری بکند یک بیست میلیون دیگر یک جای دیگر دنیا راه بیفتند.
عاشورا را حالا بخواهی صحبت کنی میگویی یک عمری است مردم فرهنگشان شده، اربعین که فرهنگشان نبوده که. بله اربعین در عراق بوده، علماء و برخی از خواص، جمعیتهای بسیار حداقلی صد نفری، هزار نفری. دیگر نه پانزده میلیون حداقل از عراق حرکت کنند! فرهنگ این کار را میکند؟ بله فرهنگ نوروز درست میکند، نوروز باستانی. نوروز باستانی، تعطیلات مردم میروند تفریح. میتواند بگوید سیزده بهدر بروید توی صحرا سبزه گره بزنید. میتواند یک کاری بکند که میلیونها نفر هستی خودشان را بیاورند لب جاده تقدیم دیگران بکنند؟!
آدم یاد کسانی میافتد که زمان پیغمبر اکرم معجزه میدیدند ایمان نمیآوردند. جلوی چشمشان بود معجزه، ایمان نمیآوردند. آمد گفت یا رسول الله معجزه بلد هستی اگر پیغمبر هستی معجزه کن، این درخت را از جایش دربیاور بیاید جلو ببینم! پیامبر اکرم دستور داد درخت آمد، در نهجالبلاغه است. بعد گفتند یا رسول الله بگو درخت برگردد سرِ جای خودش. دستور داد برگردد. همۀ این اتفاقات امیرالمؤمنین میفرماید افتاد. بعد آنها یک سؤال واقعاً عمیقاً برایشان ایجاد نشد، آخرش هم ایمان نیاوردند. بدبخت هستند دیگر! میگوید عجب! چه کارهای عجیبی میکند! میگوید عجب! بیست میلیون نفر جمع شدند. یک خبری هست؛ در زندگی عادی بشر این اتفاق نمیافتد. یک خبری هست!
شمایی که الان اربعین کربلا هستید خیلی دلها پشت سر شماست؛ بارتان سنگینتر است امسال. خیلیها پشت مرزها و خانهها ماندند، خون دارند گریه میکنند اگر بودند از ما شایستهتر بودند بر ای دویدن به سوی حرم حسین. جای آنها قدم بزنید؛ بار من و شما سنگینتر است. به ما میگویند تو معجزه را دیدی، میگویی من توی خود معجزه بودم! عادی نیستید شما. شما خودتان اجزاء معجزۀ حسین هستید.
در این معجزه یک اتفاقی افتاده آنهایی که خبر ندارند، کورند نمیبینند، نمیفهمند معجزه بودن اربعین را میخواهند از کنارش ساده رد بشوند، میگویم اینجا چیزی فراتر از عشق به امام حسین رخ داده! اینجا موکبدار خاک قدمهای زائر را توتیای چشم خودش میکند، عاشق زائر حسین است! مثل مسجد نیست همه بروند نماز بخوانند ولی با همدیگر هیچ رفاقتی پیدا نکنند برای همدیگر نمیرند. کسی بهخاطر غذا میآید؟ هتل برایتان در نظر گرفتند؟ شما کدامتان شخصیتهای محترم در فکرتان میآمد یک روزی کارتنخواب بشوید یک گوشۀ جاده برای حسین؟
اگر بهتان میگفتند آقا پتو، خیمه نیست در عراق امسال جمع کردند، بروی باید روی خاک بخوابی. قسمتان میدهم به امام حسین کدامتان میگفتید خب پس نمیروم؟ خدا شاهد است جمعیتتان دوبرابر میشد میگفتی تازه میشوم شبیه زینب که روی خاک خواباندند بچههای حسین را.
من اصلاً نمیخواهم بگویم چه خبر است اربعین، میخواهم بگویم یعنی برای بعضیها سؤال هم ایجاد نشده چه خبر است؟! شهابسنگ باید از آسمان بیاید؟! کهکشانها باید بههم بریزند؟! چه باید اتفاق بیفتد که تو بفهمی اتفاقی در عالم افتاده؟!
قربون دهنتون